الحمد لله و الصلاه و السلام علی رسول الله و آله و صحبه و بعد:
خداوند متعال می فرماید:”پس اگر پیشنهادت را نپذیرفتند و پاسخت نگفتند، بدان که ایشان فقط از هواها و هوس های خود پیروی می کنند”.
رسول الله (ص) می فرماید:”هر کس تلاش کند که شبیه قومی رفتار کند جزو آنها محسوب می شود”.(به روایت از احمد و ابو داوود)
امروزه پیکره امت اسلامی به انواع بیماری ها مبتلا شده است، این بیماری ها از هر طرف به این امت هجوم می آورند. بیماری جشن عید کسانی که خداوند بر آنها خشم گرفته است و نیز عید گمراهان مانند روز عشاق، روز تولد، روز مادر و جشن های دیگر از آن جمله است.
جشن هایی که بسیاری از جوانان دختر و پسر مسلمان را فریفته است. آنها این روزها را جشن می گیرند، به هم هدیه می دهند و با پوشیدن لباس های شبیه به لباس های دشمنان خداوند رحمن، تقلید از رفتارها و عادات آنها، فضای گناه، فسق و فجور و ارضای نفس، هوی و هوس در بین خود حمکفرما می سازند. علاوه بر اینها انتشار رذایل در رسانه ها، ضعف ایمان، شیفتگی به همه چیزهایی که از سوی سرمداران فساد تزریق می شود، تردید پدران و مادران نسبت به قرآن کریم و احادیث رسول اکرم (ص) و عدم اجرای عملی اوامر الله و رسولش در درون خانواده به این گونه رفتارهای شیطانی دامن زده است.
ای کسی که جزو امت محمد (ص) محسوب می شوی، آیا منتظر هستی که روز عشاق (والن تایم) فرا برسد تا جشن بگیری؟ آیا این جشن به خاطر عشق به الله و برای الله است؟ آیا این جشن به منظور تجدید محبت پدر و مادر و مساکین است؟ آیا این عشق به فضیلت می انجامد؟ هرگز؛ این نوع عشق راهی به سوی گناه، فجور و رذیلت است؟ چرا این گونه عشق را از گمراهان (ضالین) می آموزی که به خدا شرک می ورزند و اخلاص را که یکی از شروط پذیرش عمل بندگان است، سرکوب می کنند؟
خداوند متعال در این باره می فرماید:”برخی از مردم هستند که غیر از خدا، خدا گونه هایی را بر می گزینند و آنان را همچون خدا دوست می دارند..”. (بقره /۱۶۵)
این نوع عشق و محبت عین شقاوت و بدبختی است و صاحبان این عشق به عذاب الهی دچار می شوند که عذاب پروردگار بسیار شدید است.
چطور این عشق را از مردمانی می آموزی که از رسول الله (ص) پیروی نمی کنند.
مسلمان چگونه مناسبتی را جشن می گیرد که خداوند و رسولش آن را مقرر نکرده اند بلکه مردمانی آن را ایجاد کرده اند که برای ستم بر مستضعفان جهان با هم همکاری می کنند، به سرزمینشان حمله ور می شوند، خون هایشان را می ریزند، زنانشان را بیوه و کودکانشان را یتیم می کنند، اموالشان را به سرقت می برند و از هیچ نوع جرم و جنایت، ظلم و فسادی روی زمین فروگذار نیستند.
روز عشاق چه مناسبتی است که روابط ناسالمی را بین پسران و دختران که موجب غضب الله تعالی می شود رواج می دهد. خداوند درباره این گروه می فرماید:”هنگامی که فرمان ما فرا رسید، آن را زیر و رو نمودیم و آنجا را با گل های متحجر و پیاپی سنگباران کردیم، سنگهایی که از سوی پروردگار تو نشاندار بودند، این چنین سنگهایی از ستمکاران به دور نیست”.(هود:۸۲ـ ۸۳)
این چگونه مناسبتی است که عفت و حیا را می کشد و روابط حرام را احیاء می کند، روابطی که بسیاری از خانواده ها را از هم پاشیده و انواع بیمارهای مهلک را در شرق و غرب منتشر کرده است. رسول اکرم (ص) در این باره فرموده است:”پس از شرک به الله هیچ گناهی در نزد خداوند متعال بزرگ تر از ریختن نطفه مرد در فرج زن غیر حلال او نیست”.
اعیاد ساخته دست بشر این گونه است. اگر چه مردم مغرب زمین از نظر پیشرفت به بالاترین درجه پیشرفت علمی و تکنولوژی رسیده اند، اما در عین حال به پایین ترین درجه انحطاط و از هم گسیختگی خانوادگی و روابط اجتماعی نیز نایل آمده اند. آنها در معایب و سنگدلی به اوج رسیده اند. پروردگار متعال می فرماید:”پس وای بر کسانی که دل های سنگینی دارند و یاد خدا بدانها راه نمی یابد. آنان واقعا به گمراهی و سرگشتگی آشکاری دچارند”.(زمر/۲۲)
برای چه در گمراهی آشکار؟
زیرا آنها راه و روش خود را دنبال کردند و از راه الهی به دور ماندند که اگر آن را پی می گرفتند این فرموده خداوند برای آنها محقق می شد که:”اگر آدمیان و پریان بر راستای راه ماندگار بمانند، آب زیاد و نعمت فراوان بهره ایشان می گردانیم”.(جن/۱۶)
ای عزیز بدان!
ماه هایی که انسان به دست خود ساخته است با ماه هایی که الله تعالی به عنوان موسم عبادت قرار داده است بسیار متفاوت است.
ماه ذی الحجه را که آفریدگار زمین و آسمان آن را مقرر فرموده مثال می زنیم و به برخی از ثمرات و برکات آن که به ما ارزانی داشته است اشاره می کنیم.
در ماه ذی الحجه مسلمانان به سوی مکه مکرمه حرکت می کنند، مسافت طولانی را می پیمایند، رنج های سفر را متحمل می شوند، خانواده و عزیزان خود را ترک می کنند، دنیا و همه خوشی ها و لذت های آن را رها می سازند تا با ادای فریضه حج خشنودی الله را کسب نمایند و پس از اتمام حج مانند کودکی که تازه از مادرانشان زاده شده اند پاک به دیارشان بازگردند.
پیامبر اسلام (ص) در این زمینه می فرماید:” هر کس حج را به جای آورد در حالی زناکار و فاسق نباشد، مانند کسی است که تازه از مادرش متولد شده باشد. کودکی که به دنیا می آید پاک و مطهر است. قلب او از تمامی گناهان پاک است، نه همی و غمی دارد و نه کینه و شهوات حیوانی، هنگامی که مرگ به سراغش می آید خداوند با قلب سلیم او را وارد بهشت جاویدان می کند. کودک بری از هر گونه گناه است، وجودش آرام و دلش سفید و پاک از آلودگی های دنیوی همچون کینه، دروغ، نیرنگ، تکبر، شک، حسد، فریب و ظلم است، به جان و مال و آبروی مردم تجاوز نکرده است، از گناهان کبیره همچون زنا که موجب خشم پروردگار می شود مبری است. مال مردم را به ستم نخورده است. خوشا به حال این کودک که خداوند متعال زبان او را از نفرین، غیبت و سرزنش و شهادت دروغ، فسق و فجور پاک گردانیده است. صورتش نورانی است. هیچ کس از نگاه به او خسته نمی شود، او را در آغوش می گیرند و بارها رویش را می بوسند. کسی از او بدش نمی آید. همه او را دوست دارند و با مهربانی با او رفتار می کنند. پروردگار کودک را از کفر و گناهان کبیره و صغیره پاک گردانیده است.
عید ذی الحجه با تمام اعیاد امت های دیگر فرق می کند، این عید دارای معانی متعالی است و ثمره زیبایی در پی دارد که در اعیاد دیگر به دست نمی آید؛ زیرا این عید از بزرگ ترین عبادات و مدارس تربوی است که محمد بن عبد الله (ص) فرستاده خداوند متعال و رحمت للعالمین معلم آن بوده است.
ما در این مدرسه با حقوق الله تعالی، حقوق والدین، همسایگان، مساکین و همه مردم آشنا می شویم. در عیدمان برقراری روابط اجتماعی در طول سال را تجدید می کنیم. صله رحم، دیدار با همسایگان و دادن هدیه در این عید به اوج خود می رسد و کودکان به انواع بازی های سالم می پردازند که از برکت این عید سعید فضایی مملو از عشق و محبت، وفا و صمیمت و اخلاص حکمفرما می شود. در این عید با انجام قربانی به پروردگار جهانیان تقرب می جوییم و یکی از آیات و نشانه های الله تعالی را به یاد می آوریم، قصه ابراهیم (ع) و رویایی را که دیده بود و واقعیت تسلیم شدن، فرمانبرداری از الله تعالی، خشوع در برابر او و ترجیح دادن عشق و محبت الله را بر کسان دیگر که انس و جن از آن درس می گیرند، متذکر می شویم . ما نیز باید جان و مال و هرچه را که در اختیار داریم برای کسب رضایت باری تعالی فدا کنیم.
از داستان حضرت ابراهیم طاعت از الله تعالی و پدر و مادر را می آموزیم، یاد می گیریم که به خواست خداوند یکتا و بی همتا پس از هر سختی گشایشی است و همچنین می آموزیم که انسان در دنیا در معرض امتحان و ابتلا است، اگر صبر کرد و بر دوستی الله و اطاعت از او ثابت قدم ماند، پروردگار قادر و توانا در دنیا و آخرت به او اجر می دهد، کما اینکه حضرت ابراهیم پس از آنکه عاطفه پدری را فدای عشق و محبت الله کرد به جمله نیکوکاران که خداوند متعال به آنها بشارت داده است بهشتی را نصیب آنها می کند که جویبارهایی در زیر درختان آن جاریست و همیشه در آن جاویدان خواهند ماند، وارد شد.
عید قربان عید رحمت، صدقه، نیکوکاری ، صله رحم و تعاون است. در آن مسلمانان به امتی واحده تبدیل می شوند. با هم متحد هستند و به هم دوستی و عشق می ورزند. این معانی دائماً بین کوچک و بزرگ، فقیر و ثروتمند، سیاه پوست و سفیدپوست و سرخ پوست تجلی می یابد و تنها فرق آنها در تقوای آنهاست.
عید قربان عید نشاط و شادی است که معانی عشق و مهربانی و شادمانی در بین اقشار مختلف حاضر در جشن آن موج می زند. آنها از هر گونه فسق و فجور و سرمستی به دورند، نایاب ترین صفات انسانی و زیباترین احساسات نسبت به یکدیگر در آن تجلی می یابد. هنگامی که شادمان می شویم فراموش نمی کنیم که در دنیا ملت هایی هستند که ناموسشان مورد تجاوز قرار گرفته، اموالشان به سرقت رفته است و در معرض نابودی قرار گرفته اند، فراموش نمی کنیم که برادران ما در فلسطین، عراق، افغانستان و کشورهای دیگر همه روزه در برابر دیدگان جهانیان بی گناه کشته می شوند.
هنگامی که مسروریم و در امن و امنیت به سر می بریم فراموش از یاد نمی بریم که کودکان برادرانمان جلوی چشمان آنها قربانی شده اند، خانه هایشان ویران گشته است و از سرزمین خود آواره شده اند. از یاد نمی بریم که صدها هزار زن و مرد و کودک و سالخورده و بیمار در فلسطین در زندان های اسرائیل ظالم اسیرند.
هنگامی که خانواده های مسلمان در عید شادمان می شود و کودکانشان شادی می کنند به یاد می آورند که یتیمان و بیوه زنان و از کارافتادگان و فقرا نیازمند یاری هستند همه اینها در عیدمان را به یاد می آوریم، از این رو اسراف نمی کنیم، ستم نمی کنیم، به فسق و فجور دست نمی زنیم، با ذکر و عبادت و دعا برایشان به الله متعال پناه می بریم و با هر چه در توان داریم به یاریشان می شتابیم.
آیا کسانی که به عید والن تایم اعتقاد دارند و آن را دنبال می کنند می توانند به این اندازه از عشق و تعالی و عطا و بخشش دست یابند.
ای بهترین امتی که در بین مردم برانگیخته شده اید
عشق ما از بزرگ ترین، متعالی ترین و پاک ترین عشق هاست، آن عشق عین خوشبختی است. بالاترین درجه آن این است که هیچ کس از عذاب نجات نمی یابد جز آنکه این عشق و محبت را داشته باشد. در عین حال که در برابر الله تعالی خشوع و فروتنی داریم و از اوامر و نواهی او پیروی می کنیم و از خشم او بیم داریم در مقابل با توکل، توبه، صبر، تقوا، عدالت و احسان و نیکی به او تقرب می جوییم و از ظلم، تکبر، اسراف، تجاوز، خیانت، فساد، دوستی با کفر و همسان شدن به آنها می پرهیزیم. با عمل به دستورات الهی و دوری از نواهی به خداوند متعال نزدیک می شویم با انجام سنت و عبادت به او نزدیک می شویم و محبت او را کسب می کنیم تا جایی که خداوند عز وجل جبرائیل را صدا می زند تا او را از این عشق آگاه سازد و به وی فرمان می دهد که آنهایی را که در آسمان ها هستند نسبت به این عشق باخبر کند و به آنها بگوید همانطوری که خدایش را دوست می دارد او را نیز دوست بدارند.
ما با دوست داشتن بهترین آفریده الله یعنی محمد بن عبدالله (ص) به پروردگار نزدیک می شویم و این دوست داشتن تنها با پیروی از او امکانپذیر می شود، خداوند متعال می فرماید: [بگو: اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهتان را ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است].(آل عمران:۳۱)
هیچ کس نمی تواند طعم شیرین ایمان را بچشد مگر اینکه دوستی الله و رسول او را بر دوستی غیر از آنها ترجیح دهد، کما اینکه در صحیحین انس (رض) از پیامبر اکرم (ص) روایت می کند: سه چیز است که در آن طعم شیرین ایمان را احساس می کنی و در کلام طعم ایمان را نمی یابی مگر اینکه این سه اصل در آن باشد اول اینکه الله و رسول او برای تو از دیگران دوست داشتنی تر باشد ،دوم؛ فرد چیزی را تنها به خاطر الله تعالی دوست داشته باشد و سوم؛ دوست نداشته باشد که پس از آنکه آفریدگار متعال او را از کفر نجات داد به آن بازگردد کما اینکه دوست ندارد در آتش جهنم بیفتد.
ما باید وطن خود را که مهد توحید و عقیده است دوست داشته باشیم و همه چیز خود را در راه امنیت و استقلال و عزت آن فدا کنیم، با کمک دولتمردان در برابر تمامی کسانی که سعی در از هم پاشیدگی این سرزمین و نشر فتنه در آن دارند بایستیم؛ زیرا آن محل نزول وحی و سرچشمه نوری است که در گذشته و حال تمام دنیا را روشنایی بخشیده و مقدس ترین مکان ها در آن قرار گرفته است که هر مسلمانی برای تکمیل یکی از ارکان اسلام به سوی آن بار سفر می بندد و به اذن و خواسته الهی در حالی که عبادتش مورد پذیرش قرار گرفته و گناهانش بخشوده شده است به سرزمین و دیار خود باز می گردد.
ما به خانواده، پدر و مادر، همسران و فرزندانمان و دیگران که دوست داشتن آنها مباح است عشق می ورزیم، اما این عشق و محبت ما نباید از عشق و محبتی که به الله و رسولش داریم بیشتر باشد و این گفته پروردگار متعال را فراموش نمی کنیم که فرمود:”ای مؤمنان اموال و اولادتان شما را از ذکر الله باز ندارد”.
دوست داشتن ما باید برای الله تعالی باشد، دوستی در راه الله و کینه به خاطر وجود مبارک او از نشانه های اصلی ایمان است، اگر کسی را دوست داشته باشیم این دوست داشتن باید به خاطر الله باشد و اگر نسبت به کسی نفرت پیدا کردیم این دوست داشتن و نفرت باید برای الله تعالی باشد. ما به خاطر الله بخشش می کنیم و به خاطر الله از این کار دست می کشیم.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که فرمود:” مردی برای دیدار دوست خود به روستایی رفت و الله تعالی فرشته ای را به دنبال وی گسیل داشت هنگامی که فرشته به مرد رسید از او پرسید کجا می روی؟ گفت من در این روستا دوستی دارم. فرشته پرسید: آیا امانتی در نزد او داری و می خواهی آن را باز پس گیری؟ مرد جواب داد: من او را به خاطر عز وجل دوست دارم، سپس فرشته گفت: الله تعالی مرا به نزد تو فرستاده است تا به تو خبر دهم که همانطوری که تو آن را دوست داری دوستت دارد.
ما به خاطر الله کسی را دوست می داریم؛ زیرا می دانیم کسانی که یکدیگر را به خاطر الله دوست داشته باشند در روز قیامت، روزی که هیچ پناهی جز پناه پروردگار متعال وجود ندارد و شهدا و پیامبران دور تا دور آن حلقه زده اند،در پناه الله تعالی خواهند بود.
پدران بزرگوار!
جگر گوشه هایتان چه دختر و چه پسر امانتی هستند که در روز قیامت به خاطر آنها مورد بازخواست قرار خواهید گرفت؛ از این رو در تربیت آنها سهل انگاری نکنید، به آنها تذکر دهید، آن ها را از همراهی با دوستان ناباب برحذر دارید که رسول (ص) فرموده است:”شخص با دوستش شناخته می شود”.
ای کسی که سرپرستی فرزندانت را برعهده داری، الله تعالی تو را به خاطر کم کاری در حق زیر دست هشدار می دهد. پیامبر اسلام (ص) می فرماید:”هر کس که الله تعالی سرپرستی شخصی را به او واگذار کرده باشد و او در حقش سهل انگاری کرد الله بهشت را بر وی حرام می کند”.
خطاب به جوانان اسلام
شمار زیادی از دختران و پسران جوان این روز را جشن نمی گیرند، اما جشن های را که به همین مناسبت در رسانه ها پخش می شود دنبال می کنند. بیم آن می رود که این پیگیری ها به رغبت و دلبستگی به این گونه جشن ها بیانجامد که ثمره آن انحرافات اخلاقی است که نتیجه خوشایندی را در پی ندارد به ویژه که می دانیم دشمنان الله تعالی به نقش زیاد رسانه های خبری در تغییر ارزش ها و اصول و تهاجم فکری آگاه هستند و سموم خود را از طریق آن منتشر می کنند.
برادر و خواهر مسلمانم بدان !
هر نوع عشق و محبتی که هدف از آن معصیت الله تعالی باشد در روز قیامت به دشمنی مبدل می گردد که خداوند متعال در آیه ۶۷ سوره زخرف می فرماید:”دوستی ها در آن روز به دشمنی تبدیل می شود مگر دوستی پرهیزکاران”.
هر دختر و پسر جوانی که روز عشاق را جشن می گیرد به طور حتم به آن اعتقاد دارد و در آن به انواع گناهان از جمله شرابخواری، شنیدن صدای شیطان دست می زند و نمازهایش را قضا می دهد. او با این کار قلبش را می میراند و شهوتش به هم و غم او تبدیل می شود.
دوستی، دشمنی، بخشش و عدم بخشش او به خاطر هوی و هوس است، او هوای نفسانی خود را بر دوستی و خشنودی الله تعالی ترجیح داده است.
بیمناک تر اینکه او در حالی از هوای نفسانی خود پیروی می کند که نمی داند از راه ایمان منحرف شده است، کما اینکه پیامبر اکرم (ص) فرمود:”شهوات در شکم ها و فرج ها و گمراهی هوای نفس از ترسناک ترین چیزهایی است که شما باید از آن بیم داشته باشید”.
فضیل بن عیاض می گوید:” از کسی که هوی و هوس بر او چیره شد و از شهوات پیروی کرد اسباب توفیق الهی قطع می شود”.
اینها تذکراتی بود تا ما از راه کسانی که خداوند بر آنها خشم گرفته است و نیز راه گمراهان دوری گزینیم و از راه ذلت و خواری، حسرت و پشیمانی بپرهیزیم. الله تعالی در سوره فرقان می فرماید:”در آن روز ستمکار هر دو دست خود را از شدت حسرت به دندان می گیرد و می گوید: ای کاش با رسول خدا راه را برمی گزیدم، ای کاش من فلانی را به دوستی نمی گرفتم. بعد از آنکه قرآن به دستم رسیده بود مرا گمراه کرد؛ شیطان انسان را به رسوایی می کشد و خوار می کند.”(فرقان :۲۷ـ ۲۹)
بار پروردگارا! دوستی تو را خواستاریم و آن اعمالی را دوست داریم که ما را به عشق و محبت تو نزدیک می کند. الها! آنچه به من ارزانی داشته و برای من خوشایند است آن را مایه قدرتی برای دوست داشتن چیزی که تو آن را می پسندی قرار بده. خداوندا! دوستی خود، فرشتگان، پیامبران، فرستادگان و بندگان صالح خود را نصیب من گردان و مرا از جمله کسانی قرار بده که تو را، فرشتگانت را، پیامبران و فرستادگانت را و بندگان صالحت را دوست دارد. آفریدگارا! قلب مرا با دوستی خود زنده گردان و مرا طوری قرار بده که دوست داری؛ بار الها! مرا به گونه ای تغییر ده که همه قلب من از محبت تو پر شود و همه تلاشم جلب رضایت تو باشد، پروردگارا همه دوستی و محبت مرا برای خودت قرار بده و تمام تلاشم را برای کسب رضایتت مبذول دار.
و صلی الله علی نبینا و حبینا و رسولنا و قره اعیننا محمد و علی آله و صحبه اجمعین.
نویسنده: محمد بن عبد العزیز حارثی
مترجم: ام طه ناوی