الف) تعریف: نقل حدیث بوسیلهی الفاظی غیر از لفظی که با آن روایت شده است.
ب) حکم آن: روایت حدیث با معنی جایز نیست مگر با رعایت سه شرط:
۱- کسی که معنای حدیث را نقل میکند باید به معنا (و مقاصد) آن آگاه باشد؛ هم از نظر لغت و هم از جهت منظور و مراد کسی که از او روایت میکند.
۲- باید ضرورتی برای این کار باشد، مثلا راوی لفظ حدیث را فراموش میکند ولی معنای آن را میتواند حفظ نماید. پس اگر توانایی حفظ لفظ آن را داشته باشد برایش جایز نیست که آن را تغییر دهد (و معنای حدیث را روایت کند) مگر آنکه نیازی برای رساندن مفهوم آن حدیث با زبان مخاطب باشد.
۳- حدیثی که معنای آن را روایت میشود نبایستی دارای الفاظ تعبدی باشند، مانند؛ الفاظ اذکار و همانند آن.[۱]
و اگر حدیث را با معنی روایت کرد بگونهای باشد که مخاطب عمل وی را در تغییر لفظ متوجه شود، مثلا در آخر حدیث بگوید: «أو کما قال» یا «أو نحوه»[۲]، چنانکه در حدیث انسس دربارهی ماجرای اعرابی که در مسجد ادرار کرد، گفت: .. رسول خداج او را فراخواند و به وی فرمود: «إن هذه المساجد لا تصلح لشیء من هذا البول ولا القذر، إنما هی لذکر الله عزّ وجل، والصلاه، وقراءه القرآن»[۳] أو کما قال صلّى الله علیه وسلّم.
یعنی: «این مساجد شایستهی هیچ چیزی از این ادرار و نجاست نیست، بلکه جای ذکر خدای عزوجل و نماز و قرائت قرآن است» یا همانند آن را پیامبر ج فرمود.
و یا در حدیث معاویه بن حکم که او از روی ناآگاهی در نماز خود حرف زد، پس از آنکه پیامبر ج نماز را تمام کرد به وی فرمود: «إن هذه الصلاه لا یصلح فیها شیء من کلام الناس إنما هو التسبیح، والتکبیر، وقراءه القرآن»[۴] أو کما قال صلّى الله علیه وسلّم.
یعنی: «این نماز شایستهی هیچ چیز از سخنان مردم نیست، چرا که براستی نماز عبارتست از تسبیح و تکبیر و قرائت قرآن» یا همانند آن را پیامبر ج فرمود.
[۱]– بعنوان مثال از مغیره بن شعبه روایت است که هرگاه رسول خدا ج از نماز فارغ میگشت، میفرمود: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهْوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، اللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ، وَلاَ مُعْطِىَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلاَ یَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْکَ الْجَدّ». یعنی: هیچ معبودی جز الله نیست که تنها و بیشریک است، پادشاهی و حمد و ستایش سزاوار او و از آن اوست و او بر هر چیزی و هر کاری تواناست، خدایا اگر تو چیزی عطا فرمایی کسی نیست که جلو عطایت را بگیرد، و اگر تو عطا نفرمایی کسی نیست که از او عطایی صادر شود و مال و دارایی نفعی نمیرساند آنکه نفع میرساند تویی». متفق علیه
حال نمیتوان در این حدیث لفظ «لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو على کل شیء قدیر» را تغییر داد و مثلا مضمون آن را با زبان عربی یا زبان فارسی تلفظ کرد، زیرا خود این لفظ تعبدی است و لازمست تا عین آن عبارت بر زبان جاری گردد تا عبادت مقبول و صحیح صورت گرفته باشد. یا مثلا در رکوع بایستی لفظ «سبحان ربی العظیم» را خواند، حال کسی نمیتواند آن را از لفظ حقیقی خود تغییر داده و مضمون آن را با عربی تلفظ نماید یا با زبان فارسی بگوید: «پاک و منزه است پروردگار بزرگم»، زیرا همانطور که گفته شد خود لفظ تعبدی است.
[۲]– یا بگوید: «أو شبهه».
[۳]– روایت مسلم (۲۸۵) کتاب طهارت، ۳- باب وجوب شستن ادرار و غیر آن از نجاسات. و نگاه کنید به: بخاری (۲۲۰) کتاب وضوء، ۵۸- باب ریختن آب بر ادرار در مسجد.
[۴]– روایت مسلم (۵۳۷) کتاب مساجد، ۷- باب تحریم سخن گفتن در نماز و نسخ آنچه که در مورد آن مباح بود.