از هر کدام از علمای نوآور که میخواهی بپرس… در زندگینامهی کسانی که دقت علمیشان شگفتانگیز است جستجو کن… موردی که در زندگی همهی این اشخاص خواهی دید این است که زیاندیدهی اصلی در زندگی آنان خواب و غذا و نوشیدنی و تفریح است.
نقشههای ما بر قلهی کوهها است و پاهایمان نرم و لطیف و همچنان بر زمین! و با این حال در این توهم به سر میبریم که نتایجی که میخواهیم روزی بیهیچ مقدمهای از آن بالا پایین خواهد آمد!
برای مثال… خیلی وقتها پیشنویس یک کتاب یا پژوهش را نزد بسیاری از طلاب علم و پژوهشگران میبینی که صرفا حاوی بخشبندی موضوع و عناصر پژوهش به همراه برخی شواهد و نکات مهم است؛ سالها میگذرد و روزها از پی هم میروند و هنوز کتاب مورد نظر پا به عرصهی وجود نگذاشته… اما در همین حال از خواب بیش از حد و غذا و نوشیدنی اضافه و تفریح زیادی و همنشینیها غیر ضروری و پرحرفی و دیدنهای اضافه هیچ چیز کم نشده…
همینطور در نیت بسیاری از مردم رگههایی از خیر و تلاش و تولید میبینی، اما همهی اینها از مرحلهی پروژه پا فراتر نگذاشته است.
یا حتی در امور دنیوی… خیلی وقتها جوانی را میبینی که نزد خودش یا پیش خانواده و دوستانش دربارهی آغاز یک پروژهی تجاری در «روزهای پیش رو» میگوید. روزهایی که هیچ وقت فرا نمیرسد، زیرا او نتوانسته از تفریح و استراحت و شب نشینیهایی که برنامهی ثابت روزانهاش هست دست بکشد!
وقتی امام مسلم بن حجاج نیشابوری رحمه الله کتابش «صحیح مسلم» را که یکی از مفاخر این امت است جمعآوری میکرد، هنگامی که به احادیث نماز و به بخش «مواقیت نماز» به حدیث مشهور عبدالله بن عمر دربارهی تعیین وقت نمازها رسید، این حدیث را که به روایتهای گوناگون و متعدد و متفرع وارد شده بسیار زیبا مرتب نمود به طوری که همهی روایات را با اختلاف طرق از قتاده از ابوایوب از عبدالله بن عمرو در خود جای داد.
هنگامی که وی این کار را انجام داد خواست پیامی را به خوانندهی کتابش برساند مبنی بر اینکه این نتیجهای که در مورد حدیث عبدالله بن عمرو به آن رسیده حاصل چیزی نیست جز تلاش بسیار.
برای همین در میانهی احادیث نماز، اثری را از امام حافظ، یحی بن ابی کثیر (متوفای ۱۲۹ هجری) نقل نموده که میگوید:
«یحیی بن یحیی تمیمی به نقل از عبدالله بن یحیی بن ابی کثیر میگوید: از پدرم شنیدم که گفت: علم با آسودگی بدن به دست نمیآید» [صحیح مسلم: ۶۱۲].
اما اینجا مسالهی عجیب این است که امام مسلم در کتاب خود صرفا احادیث مرفوع، یعنی احادیثِ پیامبر ﷺ را تخریج میکند [نه آثار صحابه و تابعین] و این شرطِ اصلی امام مسلم در کتاب اوست، بنابراین چگونه این «اثر» را از یکی از صغار تابعین تخریج نموده؟ آن هم اثری که دربارهی خستگی در راه علم سخن میگوید، سپس آن را در میانهی احادیث نماز قرار داده است؟!
قاضی عیاض (متوفای ۵۴۴ ه) در کتابش «إکمال المعلم» میگوید:
«بسیاری دربارهی علت ذکر این خبر میپرسند حال آنکه مربوط به این موضع نیست و اصلا حدیث پیامبر ﷺ و بر اساس شرط این کتاب نیست. در این باره یکی از شیوخ ما میگوید: مسلم رحمه الله از آنجایی که از آنچه در این باب ذکر نموده به شگفت آمده و مقدار تلاشی را که برای تحصیل و جمعآوری آن متحمل شده میدانسته این خبر را در میانهی آن آورده تا اشارهی به این موضوع باشد، و یادآوری نماید که آنچه ذکر نموده جز با تلاش و خستگیِ جستجو به دست نیامده و این مسالهای واضح است، والله اعلم» [قاضی عیاض، إکمال المعلم بفوائد مسلم: ۲/ ۵۷۷].
واضح است که این عبارت یعنی «علم با آسودگی بدن به دست نمیآید» آنقدر روی امام مسلم تاثیر داشته که انگار همیشه آن را به یاد خود میآورده است. سخنان و جملاتی که انسان را به تلاش و کوشش و پایداری در راه علم تشویق میکنند بسیار است، اما وی این جملهی امام یحیی بن کثیر را برگزیده زیرا آنطور که به نظر میرسد، تاثیر آن را به روح امام مسلم نزدیکتر بوده است…
کسی که به گستردگی علم و کوتاهی عمر و نیازهای رو به افزایش زندگی بیاندیشد خواهد دانست که این سخن امام یحیی بن کثیر از گوشهی ذهن او بیرون نیامده و سخنی صرفا ادبی نیست بلکه حرف به حرف آن با «اسکنهی» تجربه حک شده است.
علمای جوان بسیاری دیدهام که از همردههای خود پیشی گرفتهاند و از سخنانشان سند و مساله میتراود، یا کارهای علمی و پژوهشی بسیاری که در باب خود تبدیل به اساس و معیار آن علم شده است؛ با دیدن همهی اینها به خود گفتهام: خداوند یحیی بن کثیر را رحمت کند که فرمود: «علم با آسایش بدن به دست نمیآید».