خداوند قانونی را در این زندگی قرار داده که بنابر آن اهداف والا، یعنی اهدافی که قرآن به آن اشاره نموده مانند رسوخ در علم و پیروزی و آشکار شدن هدایت و دین حق بر همهی آیینها، و قدرت یافتن در زمین و اصلاح امت و دیگر اهداف والا برای کسی که آسایش و غذا و نوشیدنی و خواب و اوقات فراغتش بی هیچ کم و کاستی سر جایش هست، حاصل نمیگردد… این حقیقتی است که هم شرع به آن اشاره نموده و هم تجربهی زندگی آن را ثابت کرده است.
وقتی شخص آنقدر میخوابد که آثار سرخی خواب در چشمانش دیده میشود و هر گاه اراده کند سفرههای رنگارنگ غذا در برابرش پهن میشود و وقتهای مفصلی را به قهوه و چای و آبمیوه و شیرینی اختصاص میدهد و به خود اجازه نمیدهد هیچ فرصتی را برای همنشینی و بگو و بخند با دوستان از دست دهد و نمیتواند نفس خود را از ساعتها گشت و گذار بیارزش در اینترنت باز بدارد… اگر شخصی اینطور است و با این حال انتظار دارد روزی به اهداف علمی و دعوی و اصلاحیاش جامهی عمل بپوشاند؛ چنین کسی عقل خود را در آورده و به جایش چراغ جادو کار گذاشته است!
امور والا و اهداف بزرگ در راه علم و آموزش و تالیف و اصلاح و تغییر و نهضت امت هیچگاه روی خود را به تو نشان نخواهند داد مگر هنگامی که با دستانی لرزان از تلاش و زحمت، عرق پیشانیات را پاک کنی.
یک بار با یکی از همکاران فعال در عرصهی «تربیت دعوی» گفتگویی داشتم. به من گفت: به نظرت بزرگترین مشکلی که فعالیتهای تربیتی را در این شرایط و با این تغییرات سریع و چالشهای فکری جدید تهدید میکند چیست؟
با اطمینان گفتم: فلانی، همهی این انحرافات فکری و شُبُهات را کنار بگذار، باور کن اینها هیچ نیست. بزرگترین مشکلی که فعالیتهای دعوی را تهدید میکند «نبود جدیت» است.
در فضایی که سر و صدای لهو و بیهودگی و شوخی و صدای قهقههی ناشی از حرفهای بامزه بر آن غالب است، آیا انتظار میرود که از این محیط مُسندی در حدیث یا مدونهای در فقه یا کتابی با ارزش یا دایره المعارفی بیرون بیاید؟! این با منطق زندگی سازگار نیست… خداوند علم را با ارزش ساخته، این گوهر با ارزش را در بازار اجناس دست دوم نمیفروشند…