راه‌های رسیدن به علم (۱)

پلِ تلاش

وقتی دفترچه‌ی برنامه‌ریزی‌ات را باز می‌کنی یا از قفسه‌ی کتابخانه‌ات برگه‌هایی قدیمی را بیرون می‌آوری که خیلی وقت پیش برای خودت در آن برنامه‌ها و اهداف علمی و دعوی و حتی کاری‌ات را نوشته بودی، همراه با گرد و خاکی که از آن برگه‌ها بلند می‌شود انبوهی از غم و غصه نیز برمی‌خیزد… آنجاست که احساس می‌کنی هنوز در ته این دره باقی مانده‌ای اما اهداف و آرزوها و رویاهایت بر روی ابرهاست! و همچنان راهی برای رسیدن به آن نیافته‌ای…

حالا فکر کنید که انسان ذهنش را بیشتر مرور کند و اهدافی را به یاد آورد بسیار زیباتر از همه‌ی دیگر آرزوها… مانند خواسته‌ی همراهی با محمد صلی الله علیه وسلم در کاخ‌های فردوس… و ادامه‌ی آینده‌ی ابدی با آن جمع باشکوه…

علت چیست که آن همه رویاها و اهداف زیبا این همه سال زیر سُم گذر ایام مانده و کم‌رنگ شده، اما هنوز محقق نشده است؟

حقیقت این است که تفسیر این شکست‌ها و ناتمام ماندن نقشه‌ها و اهداف به عوامل گوناگونی بستگی دارد. عواملی که نصوص شرع به بخشی از آن اشاره کرده و تجربه‌ی عظیم بشری در علوم مدیریت و برنامه‌ریزی و موفقیت به بخشی دیگر از آن، به ویژه شناخت مدیریتی که بر اساس تجربه ثابت شده است…

اما اینجا عاملی وجود دارد که نسبت به آن در درون خودم احساس خاصی دارم… عاملی که ناکامی و شکست در راه رسیدن به بسیاری از آرزوها و رویاهایمان را تفسیر می‌کند… بسیار مختصر بگویم، عامل این شکست این است که نقشه‌ها بر روی صخره‌های بلند است و پاها همچنان نرم و لطیف بر روی زمین مانده و حتی از کفش بیرون نیامده!

هنوز در درون بسیاری این باور وجود دارد که می‌توان بدون تحمل سختی‌ها و سر کشیدن جام صبر به شکوه و عظمت دست یافت…

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …