﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ ۴﴾ [البلد: ۴] «انسان را در رنج و زحمت آفریدهایم».
به احمد بن حنبل گفته شد: انسان، کی راحت میشود؟ گفت: وقتی قدمت را در بهشت گذاشتی، راحت میشوی. قبل از بهشت راحتی و آرامشی نیست؛ در دینا پریشانیها، گرفتاریها، فتنهها، حوادث و بلاها و بیماری و غم و ناامیدی، راحتی را از انسان سلب میکنند.
یکی از دوستان دوران تحصیلم که اهل نیجریه بود، به من گفت: مادرم، مرا در پاس اخیر شب بیدار میکرد. گفتم: مادر جان! میخواهم اندکی راحت باشم. مادرم گفت: من تو را بدین خاطر بیدار میکنم که راحت شوی. پسرم! وقتی وارد بهشت شدی، راحت میشوی.
یکی از علمای سلف به نام مسروق در سجده به خواب رفت؛ یارانش به او گفتند: اگر بخوابی و خودت را راحت کنی، بهتر است. او گفت: برای آنکه راحت باشم، این کارها را میکنم.
کسانی که با ترک واجب و فریضه، راحتی دنیا را میخواهند، در حقیقت آنها با شتاب عذاب را میجویند. راحتی در ادای عمل صالح و سود رساندن به دیگران و استفاده از وقت در راستای تقرب خدا و رضامندی اوست.
کافر، میخواهد بهره و راحتیش در همین دنیا به او برسد. بنابراین کافران، میگویند: ﴿رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبۡلَ یَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ١۶﴾ [ص: ۱۶] «خدایا! بهره ما را قبل از روز قیامت در همین دنیا بده».
یکی از مفسرین میگوید: یعنی پیش از قیامت، بهره ما را از مال و نصیب ما را از رزق و روزی، به ما بده.
﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ یُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَهَ﴾ [الإنسان: ۲۷] «اینها، دنیا را دوست دارند» و به فردا و آینده نمیاندیشند؛ بدین خاطر امروز و فردا را از دست میدهند و کار و نتیجه و آغاز و پایان و همه، از دستشان میرود.
زندگی، اینگونه آفریده شده است؛ پایان آن، فنا و نابودی است و نوشیدنی مکدر و معجونی رنگارنگ میباشد که یکنواخت نیست؛ معجونی آمیخته از آسایش و بلا، خوشی و ناخوشی و توانگری و فقر.
﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِینَ ۶٢﴾ [الأنعام: ۶۲] «سپس به سوی پروردگارشان باز گردانده میشوند؛ فرمان از آن اوست و او، سریعترین حسابرسان است».