اگر دین ریشه در درون انسان داشته باشد و انسانها به اشتیاق آن را بپذیرند، دیگر تصور نمیشود روزی باشد که انسان بدون دین زندگی کند و چون نفس انسان به دین اشتیاق دارد و مشتاق چیزی است که خواسته اوست، همین که از آن خالی باشد دچار مشکل زیادی میشود. بنابراین، مشکل، مشکل دین نیست چون دینداری سرشتی و فطری است، چنانکه گفتیم و اسلام آن را روشن کرده است.
﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیۡهَاۚ لَا تَبۡدِیلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٠﴾ [الروم: ۳۰].
«پس روی خود را با گرایش تمام به سوی این دین کن، همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است، آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند».
و در حدیث صحیح است:
«کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَه» «هر نوزادی براساس فطرت راستین آفریده شده است».