محافظت و پایبندی بر جوهر و ریشه ی دعوت و تمسّک به اصولِ ریشه ای آن، همان محافظت بر اصالتِ دعوت است.
همسو بودن دعوت با عصر کنونی، واقعیتِ عصر را بررسی و آنالیز کرده و به خواسته هایش پاسخ گو است. این رویکرد یعنی هم زیستی در عصری که در آن زندگی می کند.
لذا در آن واحد می توان هر دو گرایش را برگزید و میان آن دو منافاتی نیست.
اصول گرا بودن در دعوت به معنای تحجّر و عمل به هر آن چه قدیمی است، نمی باشد. پایبندی به جوهر و ریشه ی دعوت، توصیف و ویژگی نیکی برای هر زمان و مکانی است.
معاصر بودن و همسویی با دورانی که در آن زندگی می کنیم، به معنای رنگ باختن و گداختن مواقف و دیدگاه ها نیست. و نیز به معنای ذوب شدن شخصیت مسلمان یا خروج از اسلامِ پاک و زلال نیست؛ بلکه به معنای عرضه ی دعوت با ریشه و جوهر سالم و صحیح، با استفاده از وسایل و ادوات عصر کنونی است.
و وصف نمودن این دعوت به معاصر بودن نه یعنی منحصر به عصر فعلی؛ بلکه وصفی است که قابلیت هر دوران و مکانی را دارد.
خلاصه: انتخاب اسلوبِ دعوت که با موقفی از مواقف مناسب باشد، یعنی معاصر بودن. بکارگیری وسایل موجود در هر عصر از عصرها برای نشرِ دعوت هم، یعنی معاصر بودن. و نمی توان در تمسّک به اصالت دعوت که روش خود رسول صلی الله علیه و سلم بوده است، از سیرت وی رویگردانی کرد. این موضوع جای چانه زنی هم ندارد. و در عینِ حال واقعیت عصر خویش را بررسی کرده و به درمان آن پرداخته است. روش ها و اسلوب سودمند را برای دعوت خویش انتخاب کرده است و تمام وسایل موجود در عصر خویش را نیز بسیج کرده و به کار گرفته است. هیچ یک از موارد ذکر شده را از قلم نینداخته است. کسی که بر سنّت و سیرت رسول الله صلی الله علیه و سلم اطلاع کافی داشته باشد، این امر بر او پوشیده نخواهد ماند. صحابه و خلفای راشدین رضی الله عنهم هم در مسیر همین برنامه ره پیموده اند.