– آنها نیز نصوص محکمی را که در باب اثبات علم خداوند بر مخلوقات و استقرار او بر عرش می باشد و به طور بدیهی و ضروری دانسته شده که پیامبران این نصوص را بیان کردند، با نصوص متشابه در این زمینه رد کرده اند. نصوص متشابهی چون:
«وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ» (حدید: ۴) «و هر کجا باشید او با شماست».
«وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» (ق: ۱۶) «و ما از (شاه)رگ گردن به او نزدیکتریم».
«مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَهٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَهٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا» (مجادله: ۷) «هیچ نجوایی میان سه نفر نباشد مگر آن که او چهارمین آنها است و پنج نفری نیست مگر آن که او ششمین آنها است و نه کمتر از آن و نه بیشتر مگر آن که هرکجا باشند او همراه آنها است».
و …
و پس از این به حیله و نیرنگ و دسیسه روی آوردند تا اینکه نصوص علو و فوقیت را با نصوص متشابه رد و انکار نمودند.
۳- قدریه نیز نصوص صریح و محکمی را که در باب قدرت الله متعال بر مخلوقاتش وارد شده اند و بیانگر آن هستند که هرچه خداوند بخواهد، می باشد و آنچه او نخواهد، هرگز نخواهد بود، با نصوص متشابه در این زمینه رد نمودند. نصوص متشابهی چون:
«وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً» (کهف: ۴۹) «و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند».
«وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ» (فصلت: ۴۶) «و پروردگار تو هرگز به بندگان ستم نمیکند».
«إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (تحریم: ۷) «جز این نیست که در برابر آنچه میکردید جزا داده میشوید».
و اینگونه با برداشت های ناصواب از نصوص محکم، این نصوص را از محکم بودن آنها خارج نموده و جزئی از نصوص متشابه قرار دادند.