دوم: تعریف جماعت:(۱)

اشتقاق لغویِ «جماعت» واضح و روشن است. از اجتماع مشتق شده است و ضدّ تفرقه و پراکندگی است. ابن تیمیه  رحمه الله می‌گوید: گر چه بعدها لفظ جماعت اسمی شد بر آنان که کنار هم جمع شدند، ولی جماعت همان اجتماع است و نقطه‌ی مقابل آن پراکندگی و از هم‌گسیختگی است[۱].

اما هرگاه لفظ جماعت با سنت ذکر شد، یعنی گفته شد: اهل السنه و الجَماعه، منظور، سلف این امت می‌باشد که شامل صحابه  رضی الله عنهم و تابعین می‌شود. آنان که بر حقیقتی روشن و صریح، برگرفته از کتاب الله و سنت رسول الله  صلی الله علیه وسلم تجمّع نموده‌اند[۲].

ابو شامه  رحمه الله گفته است: «از آن‌جا که بر لزومِ جماعت دستور آمده است، منظور پایبندیِ به حق و جماعت است؛ گر چه پایبندانِ به حق اندک و مخالفین، بس فراوانند. زیرا حق همان است که جماعتِ نخستین یعنی رسول الله  صلی الله علیه وسلم و صحابه  رضی الله عنهم بدان معتقد و پایبند بوده‌اند؛ و هرگز فراوانی و فزونیِ اهل باطلِ بعد از ایشان، ملاک اعتبار نیست»[۳].

آن‌گاه که از عبدالله بن مبارک درباره‌ی «جماعت» سؤال شد، گفت: «ابوبکر و عمر»؛ گفته شد: ابوبکر وعمر که از دنیا رفته‌اند! گفت: «پس فلانی و فلانی». اعتراض شد که فلان و فلان نفر هم مرده‌اند! ابن مبارک گفت: «ابوحمزه سکری» خود به تنهایی جماعت است[۴].

ابن مبارک  رحمه الله می‌خواست «جماعت» را به فردی تفسیر کند که صفات و ویژگی‌های کاملِّ تبعیت و پیروی در او جمع شده باشد. از همین رو به افرادی از این گروه که امیدِ اقتدای به آنان می‌رود را مَثَل می‌زند. و در زمان وی جز ابو حمزه سکری که عالم و فاضل و زاهد بود، کسی دیگر یاد نمی‌شد.

علما در مورد لغت جماعت در روایاتی که التزام به جماعت و عدم خروج از آن را واجب می‌داند، اختلاف نظر دارند. البته از دید ما این اختلاف، از نوع تنوع و تعدد است نه اختلاف تضاد و تعارض.

۱- برخی بر این باورند که منظور از جماعت، صحابه  رضی الله عنهم هستند نه غیر. (چرا که صحابه  رضی الله عنهم کسانی‌اند که ستون‌های دین را بر پا داشته و محکمش نمودند و آنان‌اند که هرگز بر ضلالت جمع نمی‌شوند)[۵].

این سخن از عمر بن عبدالعزیز  رحمه الله نقل شده است. بر پایه‌ی این سخن باید گفت: لفظِ جماعت مطابق با روایت دیگری است که از رسول الله  صلی الله علیه وسلم ثابت است و آن، «ما أنا علیه الیوم وأصحابی»: «آن‌ چه من و یارانم امروز بر آنیم» می‌باشد. گویا در این میان به گفتار، روش و اجتهادات آنان رجوع می‌شود. بدون هیچ تعارضی بنا بر گواهی و تأیید رسول الله  صلی الله علیه وسلم برای ایشان، این مقوله حجت محسوب می‌شود. خصوصاً در روایتی که می‌فرماید: « فَعَلَیْکُم بِسُنَّتِی وَسُنَّهِ الخُلَفَاءِ الرَّاشِدِینَ…»: «باید که تابع سنت من و جانشینان راه‌یافته‌ باشید…» ودیگر روایاتی که با همین مضمون در دست است.

۲- و گویند: منظور از جماعت، علما، فقهاء و ائمه‌ی مجتهد هستند؛ (چرا که الله  جل جلاله آنان را حجّتی و مدرکی بر مخلوقین قرار داده و مردم در دین تابع و پیرو آنان‌اند)[۶]. این مقوله از امام بخاری  رحمه الله نقل شده است. وی در کتاب صحیح بخاری چنین عنوانی می‌بندد: (باب ﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَٰکُمۡ أُمَّهٗ وَسَطٗا﴾ [البقره: ۱۴۳] وَمَا أَمَرَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِلُزُومِ الجَمَاعَهِ، وَهُمْ أَهْلُ العِلْمِ» ترجمه: «باب ﴿وهم‌چنین شما را امتی وسط ومیانه‌رو قرار دادیم﴾ و این که نبی  صلی الله علیه وسلم دستور به پایبندی به جماعت می‌دهد، و جماعت، همان علما هستند»[۷].

ترمذی  رحمه الله معتقد است: «از نگاهِ علما (جماعت) به اهل فقه، علم و حدیث، تفسیر می‌شود. وی در ادامه به سخن ابن مبارک که از او سؤال شد منظور از (جماعت) کیست؟ و او گفت: آنان ابوبکر و عمر هستند، استناد می‌کند»[۸]. و ابن سنان  رحمه الله گفته است: به اهل علم و حدیث، جماعت گویند[۹].

پس با این تفسیر، منظور از «جماعت»، همان اهل سنت که عالم و مجتهد و دانایان هستند‌، می‌باشد. با این تعریف بدعت‌گراها از این مقوله خارج‌اند. همان‌گونه که عموم مقلدین از این تعریف بیرون‌اند. زیرا به ایشان اقتدا نمی‌شود و غالباً آن‌ها پیروان علما هستند.

۳- و برخی گفته اند: منظور از «جماعت»، اهلِ اسلام هستند که بر امری از امور دین تجمّع نموده‌اند. (یعنی همان اهل اجماع؛ وقتی بر مسأله‌ یا حکمِ شرعی یا اعتقادی اجماع نمایند، جماعت نام دارند. این باور از حدیثِ « لا تَجْتَمِعُ أُمَّتِی عَلَى ضَلالَهِ : امت من بر گمراهی اتفاق نظر نمی‌کنند» برداشت می‌شود)[۱۰].

 

[۱]– مجموع الفتاوی، ج۳ ص ۱۵۷.

[۲]– شرح واسطیه اثر هراس ص ۱۶.

[۳]– الباعث، به قلم ابی شامه ص ۲۲.

[۴]– شرح السنه نوشته‌ی بغوی ج۱ ص ۲۰۵.

[۵]– الإعتصام نوشته‌ی شاطبی ج۲ ص ۲۶۲.

[۶]– فتح الباری ج۱۳ ص ۲۷.

[۷]– فتح الباری ج۱۳ ص۳۱۶.

[۸]– سنن ترمذی ج۴ ص۴۶۵.

[۹]– شرف أصحاب الحدیث ص۲۶-۲۷.

[۱۰]– الإعتصام ج۲ ص۲۶۳.

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …