ده یار بهشتی (۲۲)

اینگونه سعد با مادرش رفتار کرد ومادرش او را در تنگنا قرار داده بود. اما اسلام از اطاعت فرزندان از والدین در جایی که گناه است نهی فرموده است، اگر سعد از مادرش اطاعت می کرد از دستور خداوند سرپیچی می نمود ودینی را که به آن ایمان آورده بود رها می کرد، بنابر این پیروی هیچ کس در گناه ومعصیت خداوند جایز نیست.

فرمانده مجاهد

عبدالرحمن بن عوف بسیار زیبا سعدبن ابی وقاص را توصیف نموده است او می گوید: ((دستان سعد چون چنگال شیر اند)). آری، سعد شیری بود در برابر دشمنان خدا. در جنگ بدر، سعد بن ابی وقاص و برادرش عمیر از خود شهامت جاودانی به یادگار گذاشتند، سعد در آن روز نوجوانی کوچک بود کمی از سن بلوغش گذشته بود هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم از لشکر مسلمین بازدید به عمل آورد عمیر خودش را مخفی می کرد از ترس اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم به سبب کم سنی به او اجازه شرکت در جنگ ندهد، اما پیامبر صلی الله علیه وسلم او را دید واو را رد کرد، عمیر به شدت گریه کرد طوری که دل پیامبر صلی الله علیه وسلم به حالش سوخت و به عمیر اجازه شرکت در جهاد وکسب افتخار مبارزه در راه خدا را داد، در این هنگام سعد نگاهی مسرت آمیز به عمیر انداخت. هر دو با هم برای جهاد در راه خدا حرکت کردند، هنوز جنگ به پایان نرسیده بود که سعد متوجه شد برادرش عمیر بن ابی وقاص شهید شده است، سعد از خداوند اجر وپاداش عمیر را طلب کرد وصبر پیشه کرد.

در جنگ احد مردم شکست خورده به عقب برگشتند. تقریبا ده نفر در کنار پیامبر صلی الله علیه وسلم باقی مانده بودند، از میان این افراد یکی سعد بن ابی وقاص بود که مقاومت کرد واز پیامبر صلی الله علیه وسلم با تیرکمانش محافظت می نمود او هر تیری که میزد یکی از مشرکین را از پای در می آورد. وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم دید که او چنین دقیق تیراندازی می نماید او را به تیراندازی بیشتر تشویق نمود وفرمود: ((تیر بزن سعد… تیراندازی کن پدر ومادرم فدایت باد)). سعد در طول زندگی همواره به این جمله پیامبر صلی الله علیه وسلم افتخار می کرد و میگفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم برای هیچ کس پدر و مادرش را فدا نکرده اما به من این جمله را گفت: ((پدر ومادرم فدایت باد)).

درجنگ قادسیه سعد قهرمانی دلیر وشجاع بود وبا مهارت شگفت انگیزی جنگ را اداره می نمود وسپس از آن جا به سوی مدائن حرکت کرد.

وفات سعد رضی الله عنه

هفتاد وچند سال از عمر سعد می گذشت تا اینکه در سال پنجاه وهفت هجری به دیار باقی شتافت وجان به جان آفرین تسلیم نمود و در مسجد پیامبر صلی الله علیه وسلم بر او نماز خوانده شد. او وصیت کرده بود تا او را در جبه ای پشمی کفن کنند وگفت: من در جنگ بدر همین جبه را پوشیده بودم وبا مشرکین می جنگیدم و این را برای چنین روزی مخفی نگاه داشته ام.

خداوند از سعد و از تمام یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم راضی وخشنود باد.

[۱] سیر اعلام النبلاء ج ۱ ص ۹۲، الریاض النضره ۱/۲۹۲، اسد الغابه ۲/۲۹۰، تاریخ الاسلام ذهبی ج ۱ ص ۷۹، البدایه والنهایه ج ۸ ص ۷۲، المعارف ص ۱۰۶، صفوه الصفوه ۱/۱۳۸ مراجع مورد استفاده در نوشتن حالات سعد بن اوبی وقاص هستند.

[۲] کنز (۳۷۱۱۶).

[۳] حاکم ۳/۴۹۸، بخاری ۳۷۵۷٫

[۴] سیر اعلام النبلاء، ترجمه ۵ ج ۱ ص ۹۳٫

[۵] طبقات ابن سعد ج ۱ ص ۱۰۱٫

[۶] نگاه کنید مسند احمد ج ۱ ص ۱۸۲-۱۸۱، ومسلم در جهاد وفضائل سعد بن ابی وقاص.

مقاله پیشنهادی

فضیلت مهاجران و انصار

الله متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …