دلایل شرعی بر فضیلت صحابه (۵)

روزی عمر با خود می­گفت: چگونه این امت با یکدیگر اختلاف می­کنند درحالی­که پیامبر آنها یکی است؟ کسی را به سوی ابن عباس فرستاده و گفت: چگونه این امت دچار اختلاف می­شوند در­حالی­که پیامبر، قبله و کتاب آنها یکی است؟ ابن عباس گفت: ای امیر مومنان، قرآن بر ما نازل شد، ما آن­را خواندیم و دانستیم در چه مورد نازل شده است اما بعد از ما اقوامی خواهند آمد که قرآن را می­خوانند اما نمی­دانند در چه مورد نازل شده است و هریم رای و نظری می­دهند، وقتی که این چنین شد، هر قومی را رأی و نظری است… پس چون اختلاف کردند قتل و کشتار می­کنند.[۱]

روش استدلال صحابه برگرفته از تدبر در مخلوقات و اندیشه در عجایب خلقت الله متعال بود و همچنین تغیراتی که در طول زمان در آنها به وجود می­آید، پس یقین کردند که آنها مخلوق پروردگاری حکیم­اند که به بهترین شکل آنها را خلق کرد و در آفرینش هرچیزی نهایت دقت را به کار برده است.

از حسن بصری روایت است که می­گوید: «صحابه بسیار می­گفتند: ستایش مخصوص پروردگار مهربانی است که اگر آنچه را خلق کرده ثابت و لا یتغیر قرار می­داد کسی که در وجود الله متعال شک می­داشت، می­گفت: اگر این خلق پروردگاری می­داشت، حتما آن­را تغییر می­داد  درحالی­که الله متعال با نشانه­هایی آن­را دچار تغییر کرده است: خداوند در میان شرق و غرب نور را قرار داده است و معاش مردم را در آن قرار داده است و چراغی روشن؛ سپس چون اراده کند، مردمان شرق و غرب را در تاریکی فرو می­برد؛ و در این تاریکی سکون، آرامش، ستارگان و ماه نورانی را قرار داد و چون اراده کند بنایی را بنا می­کند و در آن باران، رعد و برق قرار می­دهد و اگر بخواهد آن­را فرو می­ریزد و اگر بخواهد چنان سرمایی می­آورد که مردم از آن به خود بلرزند و هرزمان بخواهد سرما را برده و چنان گرمایی می­آورد که مردم بی­طاقت شوند تا مردم بدانند که این خلق، پروردگاری دارد که چنانکه مشاهده می­کنند آن­را دچار تغییر و تحول می­کند و همین طور نیز هر زمان بخواهد دنیا را از بین می­برد و آخرت را می­آورد.»

مطابق با این استدلال، صحابه راه فطرت که مطابق با طریق برهان عقلی در اثبات وجود الله است، در پیش گرفتند و اینکه او تعالی خالق هرچیزی است و او تعالی با قدرت و اراده خود هر چیزی را به وجود می­آورد. اما عملکرد صحابه مانند برخی فلاسفه­ی یونان نبود که به وجود آمدن هستی را چنین تفسیر کنند که آن معلول همچون خود است که در این صورت تغییر در آن یا ایجاد امور جدید در آن غیر ممکن است.

از این معلوم گشت که دلایل شرع، دلایلی است عقلی و الله متعال بندگانش را بر شناخت حق آفریده است و پیامبران را چنانکه ابن تیمیه توصیف می­کند برای تکمیل این فطرت خداشناس  فرستاد. الله متعال می­فرماید: «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»: «به زودی نشانه‌‌های خود را در آفاق و در نفس خود‌‌شان به آن‌ها نشان خواهیم داد، تا برای آن‌ها روشن گردد که او حق است.» (فصلت: ۵۳) و تفسیر این آیه به این صورت است که الله متعال آیات آفاقی و انفسی را به صورت واضح و آشکار بر آنها نمایانده است. زیرا قرآنی که الله از آن به بندگانش خبر داده­ است، حق است. از این­رو دلالت برهانی قرآنی با دلالت عینی مطابق بوده و موجب شریعت منقول و رأی و نظر معقول، یکدیگر را تصدیق می­کنند.[۲]

[۱] – شاطبی: الاعتصام، ج۲، ص ۱۰۷، چاپ دارالشعب

[۲] – منهاج السنه، ج ۱، ص ۸۲

مقاله پیشنهادی

فضیلت مهاجران و انصار

الله متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …