دلالت حس و واقع بر ایمان به الله (۵)
۵- دلالت آفاق
هر فردی – عالم، جاهل، مؤمن و کافر- جهان هستی را مشاهده میکند و اگر آدمی با چشم بصیرت و تدبّر بنگرد، قطعاً بزرگی ذاتی که آن را آفریده، درک خواهد کرد و این کار باعث میشود که تنها او را عبادت نماید.
شیخ عبدالرّحمان سعدی در تفسیر آیۀ: ﴿سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ﴾ [فصّلت: ۵۳]؛ «به زودی نشانههای خود را در آفاق و در نفس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برایشان روشن گردد که او حق است»، چنین میآورد: «بدون تردید اللهY این کار را انجام داده است. الله متعال نشانههایی را به بندگانش نشان داده که دلالت بر حق بودن او دارند، امّا کسی را که بخواهد، توفیق ایمان میدهد و هر کس را که بخواهد، خوار میگرداند».[۱]
همچنین میگوید: «اگر فرد عاقل، در آفرینش مخلوقات تفکّر نماید و فکرش مشغول موجودات شگفتآور گردد، میداند که آنها توسّط حق و برای حق آفریده شدهاند و دفترهای نشانهها و کتابهای دلایل و علاماتی بر تمامی آنچه الله متعال از خود و یگانگیاش خبر داده و نیز دلایلی بر آنچه پیامبران از روز قیامت گفتهاند، است. همچنین خواهد دانست که آنها تحت فرمان و مسخّرِ الله هستند و هرگز نافرمانی پروردگارشان را نمیکنند و چارهای جز این ندارند. پس بدان که تمامی موجودات آسمانی و زمینی محتاج الله تعالی هستند و او آنها را پابرجا و استوار گردانده و ذات پروردگار از تمامی مخلوقات بینیاز بوده و تنها او معبود بر حق است و معبودی غیر از وی نیست».[۲]
علّامه عبدالرّحمان سعدی در جایی دیگر میآورد: «الله از آینده خبر داده و میفرماید که نشانهها و دلایلی را از آفاق و انفس، به بندگانش نشان خواهد داد که دلالت دارند قرآن، رسول و آنچه آورده است، حقیقت دارد».[۳]
در هر دورهای، الله تعالی بندگانش را از امور بزرگی در این جهان پهناور آگاه میکند. در دوران اخیر، اکتشافات، اختراعات و حقایق علمی متعدّدی آشکار شده و پژوهشگران همواره رازی از اسرار این جهان بزرگ را کشف کرده و با حیرت و شرمندگی، اعتراف به ناتوانی خویش نموده و یقین دارند که جهانهای ناشناختۀ دیگری نیز وجود دارد که هنوز کشف نشده است. به طور خلاصه، آنچه در جهان هستی وجود دارد، به طور قطع دلالت بر وجود مدبِّری حکیم، پروردگاری علیم و مستحقّ عبادت دارد، امّا:
إِذَا لَمْ یَکُنْ لِلْمَرْءِ عَیْنٌ صَحِیحَهٌ ***** فَلاَ غَرْوَ أَنْ یَرْتَابَ وَالصُّبْحُ مُسْفِرٌ
«اگر فردی چشم سالمی نداشته باشد، عجیب نیست در حالی که صبح روشن است، او [در وجود روز] تردید نماید».
[۱]– الشّیخ عبدالرّحمن السّعدی وجهوده فی توضیح العقیده، صص ۷۲- ۷۳٫
[۲]– همان.
[۳]– همان.