در نظر داشتن عوارض جهل و اکراه و تأویل (۲)

اما در خصوص اکراه و اجبار، خداوند به کسی که درچنگال کفر گیر افتاده اجازه داده تا کلمه کفر را بر زبان آورد، به همین خاطر است که علما آن را در ضمن پدیده‌ها و عوارضی به حساب آورده‌اند که به اهلیت و اعتبار اشخاص بر می‌گردد، یعنی آنچه گاه در حق کسی اکراه و اجبار تلقی می‌گردد، در حق دیگری اکراه و اجبار نیست.

چه بسا سخنان و موضع گیری‌هایی به بعضی از علما و دعوتگران نسبت داده شده و از آنان صادر گردیده، در شرایط و موقعیتی غیر طبیعی از آنان صادر شده باشد؛ یعنی در جوی از ترس و اضطراب و تهدید و رعب قرار گرفته باشند، سپس بعد از آنان برادرنشان بدون در نظر گرفتن شرایط و موقعیتی که در آن می‌زیسته‌اند، آنان را مورد محاسبه و مؤاخذه قرار داده‌اند.

چه بسا اگر همین منتقدان در آن ظروف و موقعیت می‌زیستند، سخنان و رفتار‌هایی زشت‌تر از آنان صادر می‌شد، کاش اندکی عذر برادرانشان را می‌پذیرفتند و برایشان از خداوند عفو و مغفرت می‌طلبیدند. چه بسا همین اشخاص برای دشمنان دین از قبیل: سکولارها، کمونیست‌ها، طاغوت‌ها وغیره عذر تراشیده و کارهایشان را تا حدودی روا و جائز بشمارند و حتی برای هر عملی که از آنان صادر می‌شود در پی بهانه تراشی باشند تا هرگونه که شده عذرشان مقبول افتد، در حالی که در اصل عذرشان مقبول نبوده و تأویل بردار هم نیست؛ ای کاش او با برادرانش نیز این چنین رفتار می‌نمود.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …