درشناخت بدعت ها و خرافات (۱)

بسم الله الحمدلله والصلاهوالسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن والاه.
اما بعد…

الحمدالله

پیامبر علیه الصلاه والسلام می فرماید:
(من أحدث فی أمرنا هذا ما لیس منه فهو رد..)
هر کسی در دین ما چیزی را ایجاد و احداث کند که از آن نیست باطل ومردود است.
منظور از اینکه می فرماید: ما لیس منه همان تفسیرشان در حدیث دیگر است:
(من عمل عملا لیس علیه أمرنا فهو رد)
هر کسی عملی را انجام دهد که دستور ما بر آن نباشد مردود است.
پس ما لیس منه معنایش این است که لیس علیه امرنا.
دین کامل شده است و ایجاد امر جدیدی در آن به عنوان عبادت قانون گذاری وتشریع محسوب می شود و شریعت بدان راضی نبوده و به آن دستور نداده واین قضیه ای خطیر است..
الله متعال می فرماید:
((الیوم أکملت لکم دینکم…))
امروز دینتان را برایتان کامل نمودم.
کامل نمودم یعنی اینکه هیچ کم وکاستی در آن نیست.
فقط دوست دارم در اینجا نکته ای را بیان کنم که افراد زیادی در فهمش دچار اشتباه شده اند:
قوانین واحکام ودستورات شریعت ثابت ولایتغیر است وهمانی است که در قرآن وسنت پیامبر علیه الصلاه والسلام آمده است.
اما ما دو چیز دیگر داریم به اسم:
فتوی واجتهاد
و مصلحت مرسله
این دو ربطی به بدعت ندارند.
فتوی یعنی اینکه عالم ومجتهدی در مورد مسئله ای روز و جدید که در آن نص واضحی وجود ندارد با توجه به دلایل شرعی وقواعد فقهی واصولی حکمی را برای مستفتی یعنی استفتا کننده صادر کند.

مصلحت مرسله هم یعنی انجام کارهایی که در شریعت امری بر انجام یا عدم انجام آن نیست یعنی دستوری بر باطل یا مشروع بودنش نیست و وقتی که خوب به آن نگاه می کنیم می بینیم که در راستای مقاصد شریعت است وبا آن منافی ندارد البته به شرطی که داخل در مسائل تعبدی و شعائر دینی نباشد.
ممکن است در اجتهاد وفتوی از مصلحت مرسله استفاده شود.
مثالی میزنم تا قضیه کمی واضح شود:
در زمان پیامبر علیه الصلاه والسلام مکانی به اسم زندان رسمی نبوده است.
در زمان امام عمر چنین چیزی ایجاد شد.
آیا امام عمر کار بدعتی انجام داده است که مذموم است؟خیر
چون که:
اولا درست کردن زندان امری عبادی وتعبدی محض نیست.
ثانیا شریعت در مورد آن صحبتی نکرده است یعنی قرآن وسنت به طور خاص وجزئی.
ثالثا در ایجاد آن مصالحی وجود دارد که شریعت با آن مخالف نیست وداخل در ادله عام شریعت است.
رابعا این مصالح واقعی بوده ووهمی نیست ودر خدمت منافع ملت است.
خامسا جزو اعمال صحابه است که مُهر تأیید برآن است.
وبیشتر مربوط به امورات دنیوی است…
به خاطر این موارد ما می گوئیم که ایجاد زندان بر اساس مصلحت مرسله جایز وبلکه برخی اوقات لازم وضروری است..
اما آیا به هر حال بدعت نیست؟
بدعت است ولی بدعت از لحاظ معنای لغوی.
چون بدعت از لحاظ لغت یعنی ایجاد چیزی که قبلا سابقه نداشته است.یا ایجاد وزنده کردن چیزی که قبلا وجود داشته ولی سالیان مدیدی است که متروکه شده وکسی آن را انجام نمیدهد.
اما از لحاظ شرعی:
(بدعت یعنی ایجاد واحداث امری در دین به قصد عبادت وتقرب به سوی خدا بدون اینکه هیچ دلیلی شرعی دال بر صحت آن وجود ندارد…)
بدعت شرعی کلا مذموم وناپسند وحرام است.
حالا برمیگردیم به سوی زندان:
آیا زندان بدعت است؟ اگر هست کدام است بدعت لغوی ویا شرعی؟
زندان بدعت است از لحاظ لغوی چون چیزی به اسم زندان در زمان رسول الله نبوده است.
پس از این لحاظ بدعت است یعنی جدید وتازه است.
اما آیا مذموم است شرعا؟
خیر …چونکه در تعریف بدعت شرعی جای ندارد…جون اولا به قصد تقرب وعبادت نیست…ثانیا شریعت آن را نفی والغا نکرده است…ثالثا در راستای اهداف ومقاصد شرعی است.
پس با این اوصاف بدعت شرعی مذموم نیست و بلکه داخل در مصالح مرسله است.
همچنین جمع آوری قرآن…درست کردن ارتش و دیوان نظامی….وهمچنین است ایجاد قوانین راهنمائی ورانندگی…وایجاد قوانین اداری برای ساعت شروع وپایان کار اداری…وسایر کارها وبرنامه هایی که مربوط به مسائل دنیوی بوده و در آن مصالح ومنافعی برای مردم وجود دارد وشریعت با آن مخالف نیست ودر راستای مقاصد واهداف شرعی است.
پس بدعت با مصلحت مرسله متفاوت است:
بدعت یعنی ایجاد امری در دین (یا در اعتقادات وافکار است مانند بدعت صوفیها وحلولی ها وخوارج و…ویا در عبادت است مانند: مولودی و ساختن گنبد وبارگاه بر روی قبر و…) به قصد عبادت وبندگی وتقرب به سوی خدا بدون اینکه هیچ دلیلی شرعی از قرآن وسنت نبوی برای صحت آن وجود داشته باشد.
ان شاء الله در مورد شناخت قواعد بدعت وخرافات مفصلا به این موضوع پرداخته وابهامات پیرامون آن را برطرف خواهیم کرد.

مقاله پیشنهادی

طغیان علیه نبوت محمد صلی الله علیه وسلم

انکار مفاهیم، معانی پی در پی و جایگذاری کلمات شریعت و تقسیم بندی قرآن و …