خفقان و دیکتاتوری (۱۱)

  1. در احادیث بیشماری (مانند بعثت لأتمم مکارم الأخلاق) و تمام آیات قرآن، هدف از رسالت پیامبر اکرم این عنوان شده: تذکر ﴿فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ ٢١﴾ [الغاشیه: ۲۱]. انذار، بشارت، و در هیچ کجا به اینکه ایشان برای ریاست، حکومت و انتخاب رییس برای مردم،‌ از سوی خداوند فرستاده شده‌اند اشاره‌ای نشده است.

  2. باز هم ممکن است یک پاسخ مبهم و کلی و پا در هوا از سوی برخی حضرات به سئوالات فوق داده شود مبنی بر اینکه: ابوبکر و عمر برای کتمان فضایل حضرت علی دستور سوزاندن احادیث و ممنوعیت نقل حدیث، کتک زدن عبدالله ابن مسعود… را دادند ولی‌:

  3. با این وجود: این همه حدیث مخالف، با جزئیات دقیق که مثلاً سلمان گفت: کردید و نکردید و یا برخی روایات دیگر که حتی پرده از نیات و افکار باطنی همه‌!!! بر می‌دارد چگونه ضبط شده است؟

  4. در آن زمان، معیار و محک ثابتی برای تعیین حدیث درست وجود نداشته. شهادت دو نفر برای تایید مطلبی کافی بوده چه برسد آن دو نفر از صحابه هم باشند. مجسم کنید دو نفر دو نفر می‌آمدند و هر کس یک چیز مخالف دیگری می‌گفت آیا نظم عمومی جامعه به هم نمی‌ریخت؟[۱] با عنیات به اینکه طبق حدیث مشهور حضرت علی علیه السلام ممکن بود یک نفر حدیثی را بشنود ولی وقتی پیامبر در موضعی دیگر حدیث اول را نسخ کرده حضور نداشته یا اینکه شرایط و موقعیت محیطی بیان هر حدیث، متفاوت بوده و…

  5. چگونه واقعه غدیر،توسط ۱۱۰ نفر از اصحاب نقل شده است؟

  6. چگونه همین آقای عبدالله ابن مسعود[۲] در زمان حضرت عمر از سوی او به همراه عمار یاسر به عنوان تعلیم عمومی و مشاور عمار (امیر کوفه) به سوی کوفه می‌رود؟

  7. ما می‌دانیم که بلافاصله پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در مسائل بسیار جزیی مانند تعداد تکبیری که باید برای میت گفته شود میان تمام اصحاب اختلاف پیش آمد آیا در گیر و دار حمله قبایل راهزن به مدینه و شورش اهل رده و هزار و یک عامل دیگر نباید باب اختلاف و حدیث‌سازی بسته شود. ابوبکر و عمر به قول شما چنین کردند و با اینهمه شاهد اینهمه حدیث جعلی و ضد و نقیض هستیم اگر چنین نمی‌کردند آیا آیات قرآن در سایه هزاران هزار حدیث جعلی و حقیقی، از میان نمی‌رفت یا مسخ و بی محتوی نمی‌شد؟

  8. اکنون آیا این تردیدها بیانگر این نکته نیست که موضوع و علت واقعه چیز دیگری بوده است.

 شاید علت سفارش مردم به دوستی علی (به غیر از ماجرای سپاه یمین که چند روز، قبل از این واقعه بوده و عده‌ای از مسلمین با حضرت علی درگیر شده بودند) موارد زیر باشد‌:

کشته شدن جنگ آوران و سران نامی هر قبیله به دست حضرت علی علیه السلام و علمداری و ایشان در جنگ‌ها[۳]:

پیامبر می‌دانسته که بزودی به جوار رحمت حق خواهد رفت[۴] و مسلماً ایشان عادات بد قومی و قبیله‌ای جاهلیت را به خوبی می‌دانسته‌اند (‌که اولین طلیعه و نشانه آن هنگام پس گرفتن غنایم توسط حضرت علی علیه السلام  از سپاه یمن رخ می‌کند) و می‌دانیم که حضرت علی از هر قبیله‌ای چندین نفر از افراد مشهور و سران آنرا به خاک و خون کشیده و پس از پیامبر ممکن است این کینه‌ها سر بر کشد و برای حضرت علی و خاندان پیامبر مشکل ساز شود و شاید تاکید و سفارش پیامبر، جهت جلوگیری از کشته شدن حضرت علی و شروع جنگ‌های داخلی بوده است. یا اینکه سفارش ایشان جنبه توصیه در انتخاب حضرت علی داشته و نه وجوب (مانند جنگ احد که می‌فرمایند عدم خروج از شهر، نظر خودم است و اکثریت مخالفت می‌کنند و…).

[۱]– شاید هم همه راست می‌گفته‌اند ولی پیامبر هر سخنی را در موقعیتی بیان کرده ولی آنها با فراموش کردن علت و موقعیت سخن پیامبر فقط به ذکر سخن می‌پرداخته‌اند و هزار و یک دلیل دیگر.

[۲]– نمونه ساده‌اش اعتقاد عبدالله ابن مسعود به حذف برخی آیات که چون شاهدی نداشته آن آیات را ثبت نمی‌کنند!!! در صورتیکه بیشتر علمای طراز اول شیعه و تمام سنی‌ها معتقدند از قرآن حاضر نه یک کلمه کم شده و نه یک کلمه اضافه. در غیر این صورت اینهمه سفارش به پیروی و قرائت قرآن نمی‌شد.

[۳]– به جز جنگ تبوک که ابوبکر علمدار لشکر بوده است.

[۴]– یکی از آقایان می‌گفت حضرت علی بنابر دستور پیامبر این کارها را انجام داده و بنابر طریق اولی اگر منظور حمایت بوده باید برای خودشان در برابر این خطرات، جلب حمایت می‌کردند و نه برای حضرت علی. ولی پیامبر مگر نفرمودند که این آخرین حج من است و مرتب به این موضوع که بزودی به دیدار خداوند می‌روند اشاره نمی‌کردند. پس نیازی به حمایت و… نداشتند برعکس حضرت علی که جوان بوده و فقیر و…

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw