خطرات قیام علیه حاکمان

  1. استاد محمد بن صالح العثیمین رحمه الله در مورد روابط متقابل با حاکمان می­گوید: بعضی از مردم در هر مجلسی که قرار می­گیرند شروع به بحث مسائل و مشکلات حکومتی و خطاها و ظلم­های آنان می­کنند و به واسطه­ی مشغول شدن به آن، از ذکر خوبی­ها و محاسن آن­ها اعراض می­نمایند و بدون شک، پیمودن این راه و بیان بدی­ها نه تنها به حل مشکلی و دفع ظلمی کمک نمی­کند بلکه باعث افزایش بلا و موجب بغض و نفرت از حاکمان و عدم اجرای دستوراتی که واجب است در آن نوع کارها آنها را اطاعت کرد، می‌شود. ما شک نداریم که حاکمان همانند دیگر مردم گاهی مرتکب بدی شده و گاهاً اشتباه می­کنند و همه­ی بنی آدم در معرض اشتباه قرار دارند و بهترین آن­ها کسانی هستند که توبه می­کنند و از آن باز می­گردند و بدون شک بر ما هم جایز نیست که در مقابل هر انسانی که دچار خطا و اشتباه می­شود، سکوت کنیم بلکه بر ما واجب است تا جایی که در توان داریم برای خداوند و کتاب و رسولش و امام مسلمانان و عموم مردم خیرخواه و ناصح باشیم و حال که چنین است آنچه بر ما واجب است، این است که هرگاه خطایی را از حاکم جامعه مشاهده کردیم به طور شفاهی و یا کتبی مسئله را به اطلاع ایشان برسانیم و در این راه از بهترین شیوه در بیان حق استفاده کنیم و خطای­شان را شرح و سپس آن­ها را انذار کرده و چیزی را که بر آن­ها در حق زیردستان­شان واجب است به آنه­ا تذکر دهیم تا مصالح­شان را رعایت و به رفع ظلم از آن­ها اقدام کنند و به وسیله­ی آنچه که از رسول الله صلی الله علیه و سلم ثابت است آن­ها را تذکر دهیم؛ چنانچه می­فرماید: «اللَّهُمَّ مَنْ وَلِیَ مِنْ أَمْرِ أُمَّتِی شَیْئًا فَشَقَّ عَلَیْهِمْ فَاشْقُقْ عَلَیْهِ»[۱]: «بار خدایا هرکس سرپرستی چیزی را در امت من به عهده می­گیرد و بر آن­ها سخت­گیری می­نماید، تو هم بر او سخت گیر.» و می­فرماید: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْتَرْعِیهِ اللَّهُ رَعِیَّهً یَمُوتُ یَوْمَ یَمُوتُ وَهُوَ غَاشٌّ لِرَعِیَّتِهِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ»[۲]: «هر بنده­ای که خداوند سرپرستی جماعتی را به او می­سپارد، روزی که می­میرد در صورتی که نسبت به زیردستانش ظلم کرده باشد خداوند بهشت را بر او حرام می­گرداند.» پس اگر پذیرای وعظ و اندرز به وسیله­ی قرآن و حدیث شد، هدف متحقق گشته و اگر تأثیری در او ننمود به بالاتر از او مراجعه تا از اختیارات حکومتی جهت اصلاح مسئولان زیردست استفاده نماید و در صورت عدم تأثیر، ما به وظیفه­ی خویش عمل کرده­ایم و تنها شکایت حال به رب العالمین می­ماند که از او می‌خواهیم حال مسلمانان و رهبران­شان را اصلاح گرداند.
  2. سپس شیخ عثیمین رحمه الله در مورد حقوق سرپرستان امور بر ملت بحث می­کند و می­گوید: از جمله حقوق سرپرستان بر مردم این است که سخنان­شان را بشنوند و دستورات­شان را در صورتی که مخالف شریعت نباشد عملی سازند که در صورت مخالفت دستورات آن­ها با شریعت نباید از آن­ها اطاعت و پیروی نمود؛ چنان­که رسول الله صلی الله علیه و سلم می­فرماید: «لَا طَاعَهَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَهِ الْخَالِقِ»: «در نافرمانی خداوند متعال نباید از مخلوقی اطاعت کرد.» همچنین از جمله نشانه­های اطاعت و فرمان­بری سرپرستان امور که خداوند به آن دستور داده این است که بر اساس آن انتظاماتی که حکومت ایجاد می­نماید در صورت عدم مخالفت شرع بدان عمل کند که در این صورت از خدا و رسولش اطاعت و به خاطر انجام کارش پاداش می­گیرد اما در مورد حقوق زیردستان بر حاکمان باید گفت که مسئولیت بسیار بزرگ و مسئله بسیار مهم است. منظور و مقصود از سرپرستی، گسترش سلطه و قدرت نفوذ نیست بلکه منظور برداشتن مسئولیتی بزرگ برای برپاداشتن حق بین مردم به کمک خداوند و اصلاح دین و دنیای مردم می­باشد.[۳]

[۱]– مسلم روایت کرده است.

[۲]– مسلم روایت کرده است.

[۳] من رساله حقوق الراعی و الرعیه

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …