۳۲۰- «عَنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما: إِنَّ اللَّهَ یَقْبِضُ الأَرْضَ -أَوِ الأَرَضینَ- وَتَکُونُ السَّمَوَاتُ بِیَمِینِهِ، ثُمَّ یَقُولُ: أَنَا المَلِکُ».
- «از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت شده است که گفت: [پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند:] «خداوند، زمین یا (شک راوی) زمینها را با دست میگیرد و آسمانها در دست راست اوست و سپس میفرماید: من فرمانروا و پادشاه هستم».
بخاری در کتاب «التوحید» با دو روایت از ابن مسعود رضی الله عنه این حدیث را بازهم ذکر کرده است که در یکی از آن روایتها در ادامهی حدیث قبل چنین آمده است: «ثُمَّ یَهُزُّهُنَّ ثُمَّ یَقُولُ: أَنَا المَلِکُ، أَنَا المَلِکُ» «… سپس آنها را تکان میدهد و میفرماید: من فرمانروا و پادشاه هستم، من فرمانروا و پادشاه هستم».
و نیز در روایت دیگری در کتاب «التفسیر» باب [سوره الزمر] با الفاظی طولانیتر از احادیث قبل چنین آورده است:
۳۲۱- «عَنْ عَبِیدَهَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رضی الله عنه قَالَ: جَاءَ حَبْرٌ مِنَ الأَحْبَارِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنَّا نَجِدُ أَنَّ اللَّهَ یَجْعَلُ السَّمَوَاتِ عَلَى إِصْبَعٍ، وَالأَرَضِینَ عَلَى إِصْبَعٍ، وَالشَّجَرَ عَلَى إِصْبَعٍ، وَالمَاءَ وَالثَّرَى عَلَى إِصْبَعٍ، وَسَائِرَ الخَلاَئِقِ عَلَى إِصْبَعٍ، فَیَقُولُ أَنَا المَلِکُ، فَضَحِکَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و سلم حَتَّى بَدَتْ نَوَاجِذُهُ، تَصْدِیقًا لِقَوْلِ الحَبْرِ، ثُمَّ قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم: ﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِیعٗا قَبۡضَتُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِیَّٰتُۢ بِیَمِینِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ۶٧﴾ [الزمر: ۶۷]».
- «عبیده از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت میکند که گفت: یکی از عالمان یهود نزد پیامبرصلی الله علیه و سلم آمد و گفت: ای محمد! ما در تورات چنین دریافتهایم که خداوند هرکدام از آسمانها را بر یک انگشت و زمینها را بر یک انگشت([۱]) و درختان را بر یک انگشت و آب و خاک را بر یک انگشت و سایر مخلوقات را بر یک انگشت قرار میدهد و سپس میفرماید: من فرمانروا و پادشاه هستم، پیامبر صلی الله علیه و سلم به عنوان تصدیقکنندهی آن عالم به گونهای خندید که دندانهای آخرش نمایان شد و سپس این آیه را قرائت فرمودند: ﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِیعٗا قَبۡضَتُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِیَّٰتُۢ بِیَمِینِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ۶٧﴾ [الزمر: ۶۷]. «آنان آنگونه که شایسته است، خداوند را نشناخته و تعظیم نکردهاند، حال آن که زمین سراسر روز قیامت یکباره در قبضه اوست و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده میشوند، خدا پاک و منزه از شرک آنان (مشرکین) است)»».
[۱]– در این چند روایت، زمین گاهی به صورت جمع آورده شده است که در این زمینه باید گفت: در قرآن در سورهی طلاق لفظ «مثلهن» برای زمین بیان شده که اشاره به تعداد زمینهایی دارد که در هستی موجودند که به نقل از تفسیر نور، دانشمندان ستارهشناس میگویند: کراتی که مشابه کرهی زمین بر گرد خورشیدها در پهنهی هستی گردش میکنند، حد اقل سیصد میلیون کره است. البته شاید منظور از زمینها اشاره به زمین و آنچه در آن است باشد -والله اعلم- مترجم.