خداوند زمین را با دست می‌گیرد… سپس می‌فرماید: من فرمانروا و پادشاه هستم(۳)

مسلم، حدیث «الحبر» باب: [صفه القیامه والجنه والنار]

۳۲۲- عبدالله بن مسعود رضی الله عنه این حدیث را با همان الفاظی که در حدیث بخاری (حدیث شماره‌ی ۳۲۱) آمده، بیان می‌کند، ایشان وقتی به سخن عالم یهودی می‌رسد، می‌گوید: عالم یهودی به پیامبر  صلی الله علیه و سلم گفت: «یَا مُحَمَّدُ! أَوْ یَا أَبَا الْقَاسِمِ! إِنَّ اللهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى إِصْبَعٍ … إِلَى أَنْ قَالَ: ثُمَّ یَهُزُّهُنَّ وَیَقُولُ: أَنَا الْمَلِکُ، أَنَا الْمَلِکُ» «ای محمد! یا (شک راوی) گفت: ای ابا القاسم! خداوند روز قیامت آسمان‌ها … را بر یک انگشت قرار می‌دهد، تا آنجا که گفت: سپس آن‌ها را تکان می‌دهد و می‌فرماید: من فرمانروا و پادشاه هستم، من فرمانروا و پادشاه هستم».

۳۲۳- مسلم با روایت دیگری این حدیث را در صحیح خود آورده است، اما در آن این جمله را ذکر نکرده است: «ثُمَّ یَهُزَّهُنَّ»، ولی با روایت‌هایی نزدیک آن را آورده است.

و در برخی از روایات دیگر بعد از این جمله: «فَرَأَیْتُ النَّبِیَّ  صلی الله علیه و سلم ضَحِکَ حَتَّى بَدَتْ نَوَاجِذُهُ» «پیامبر  صلی الله علیه و سلم را دیدم به گونه‌ای خندید که دندان‌هایش آشکار شد»، راوی گفته است: «تَصْدِیقًا لَهُ، تَعَجُّبًا لِمَا قَالَ» «به منظور تصدیق گفتار او (عالم یهودی) و تعجب از سخنان او، پیامبر  صلی الله علیه و سلم خندید».

مسلم از ابوهریره رضی الله عنه نیز روایتی را در این خصوص همانند الفاظ امام بخاری (حدیث شماره‌ی ۳۱۹) ذکر کرده است.

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …