حیا

عبدالظاهر داعی

اسلام پیش از اینکه مردم را به امور اخلاقی و اجتماعی امر کند، ایشان را به ایمان دعوت می‌نماید و تنها هدفش این است که ایمان در دل و جان انسان مؤثر واقع شود.

این، یگانه تدبیر اساسی است که اسلام آن را به منظور اصلاح درون اتخاذ می‌کند و آن، نه تنها به امور اخلاقی مربوط می‌شود، بلکه تمام نظامی اسلامی را در بر می‌گیرد. سپس اسلام در محدودۀ اخلاق راه و روش مخصوصی را در تعلیم و تربیت اتخاذ کرده که فوق العاده حکیمانه و هدایتگر بوده است که ما آن را به اختصار توضیح می‌دهیم:
حیا:
غریزه‌های طبیعت حیوانی در انسان، موجب ارتکاب زنا، دزدی، دروغ و دیگر معاصی می‌گردد و تمام این اعمال مخالف فطرت پاک انسانی است که قرآن کریم از آن‌ها بنام «منکر» یاد می‌کند و منکر چیزی را گویند که مجهول بوده و شناخته شده نباشد، بدین جهت این اعمال را منکر می‌نامند که فطرت انسانی نه آن را می‌شناسد و نه بدان علاقه دارد و برای او مجهول و ناشناخته است، مسلماً وقتی که فطرت پاک انسانی به انجام آن میل نداشته باشد و آن را فقط به خاطر غلبۀ خوی حیوانی مرتکب شود، پس لازم می‌آید که در خود طبیعت انسان چیزی وجود داشته باشد که قانونگذار حکیم به آن اشاره فرموده و نامش را حیا گذاشته است، منظور از حیا در اسلام آن احساسی است که انسان را از تمایل به ارتکاب منکر هم در نزد خدا و هم نزد خویشتن، شرمگین سازد. حیا آن نیرویی است که انسان را از اقدام به فحشا و منکر باز می‌دارد و اگر از روی سرشت حیوانی‌اش مرتکب کار زشتی شود، این حیا در روح او تأثیر کرده و زندگیش را تلخ می‌سازد، نتیجۀ تعلیم و تربیت این است که این غریزۀ فطری را در انسان زنده می‌سازد و او را به وسیلۀ علم و دانش و فهم و شعور تغذیه می‌کند تا آنکه آن را به صورت یک حس واقعی و نیرومند و قوی که در ضمیر ناخودآگاه انسان وجود دارد درآورد، این مطلب را حضرت رسول(ص)در حدیثی چنین بیان فرموده اند: “لِکُلِّ دِینٍ خُلُقٌ وَخُلُقُ الإِسْلاَمِ الْحَیَاءُ” « هر دینی اخلاقی دارد و حیا اخلاق اسلام است». و حدیث دیگری آن را تأئید می‌کند آنجا که می‌فرماید: اگر حیا نداشته باشید هرچه می‌خواهید بکنید، یعنی اگر ملکۀ حیا از وجود شما رخت بربندد، هوا و هوس که از فطرت حیوانی است بر شما مسلط می‌شود و منکرات در نظرتان منکر جلوه نمی‌کند.
حیای باطنی در انسان به منزلۀ ماده‌ی خامی است که در قالب ریخته شود، انسان اصولاً منکرات را زشت و قبیح می‌داند، مگر اینکه فهم و ادراک نداشته باشد و علت کراهت کار زشت و منکر را نفهمد، جهالت و نادانی است که احساس درک کراهت منکرات را آهسته آهسته و بتدریج ضعیف می‌گرداند تا اینکه نیروی حیوانی انسان پیروز می‌شود و در نتیجه انسان به اعمال ناپسند و منکرات دست می‌زند و تکرار این کار، حس حیا را در او از بین می‌برد، پس هدف تعلیم در اسلام این است که جهالت و نادانی را از غریزۀ حیا بزداید. و تعالیم اسلامی نه تنها منکرات بارز و آشکار را به انسان می‌شناساند بلکه نیت‌ها و اراده‌ها و اهداف و آرزوهای نفسانی دل را نیز که سبب تضعیف حیا می‌گردد توضیح می‌دهد و برای اینکه انسان از روی بینایی و بصیرت قلبی به قبح آن‌ها پی ببرد، مفاسد و عاقبت بد هرکدام را بیان می‌کند و بعد از آن مرحلۀ تربیت اخلاقی پیش می‌آید که حیای حاصل از راه تعلیم را شدت می‌بخشد تا اینکه در وجود شخص هیچگونه تمایلی به بدی‌ها و انجام منکرات باقی نماند و کوچکترین خلل و سستی در انسان وجود نداشته باشد که باعث لغزش نیت و اراده‌اش گردد.
دامنۀ حیا در تعلیمات اخلاقی اسلام به اندازه‌ای وسیع است که هیچ جای زندگی انسان از آن خالی نیست و اسلام حتی آن را در بارۀ اصلاح اخلاقی که حیات روابط جنسی بدان وابسته است بکار می‌گیرد. و حیا است که به انسان در برابر ناشناخته‌ترین دروازه‌های شک و تردید باطنی آگاهی می‌بخشد و همیشه بر اعمال انسان نظارت دارد

مقاله پیشنهادی

اسباب تقویت صبر انسان بر مصیبت‌‌ها

رعایت امور ذیل در صبر بر مصیبتِ‌ از دست دادن فرزندان، خانواده، خویشاوندان و دیگر …