استاد محمود ویسی
حیات طیَبه یا به تعبیر خودمانی تر زندگی خوشایند , حاصل و دستاورد یک شخصیت توسعه یافته اعم از زن یا مرد می باشد؛ به استناد آیه ی۹۷ سوره نَحل:(من عمل صالحاً من ذکرٍ او انثی وهومؤمن فلنحیینه حیاهّ طیبه …)
ایمان و ثمره ی آ ن یعنی عمل صالح است که به انسان, توسعه ی شخصیتی پایدارمی بخشدو در دنیا از حیات طیبه یا زندگی خوشایند بر خوردار می سازد
و نهایتاً در آخرت نیز به نیکوترین و کامل ترین پاداش ها می رساند.
گر نشان زندگی ، جنبندگی است
خار صحرا هم سراسر زندگی است
هم جُعَل زنده است وهم پروانه لیک
فرقـها از زندگی تا زندگی اسـت
زندگی می تواند شیرین و خوشایند باشد ؛ زیرا نا امیدی و نارضایتی ، زیبنده ی مؤمن نیست.برخورداری از یک زندگی آرام ، شیـرین و رضایت بخـش ، یکی از آرزوهای ارزنده ی هر انسانی است. شما نیز می توانید زندگی شیرین و رضایت بخش داشته باشید ، اگر “روش” آن را بدانید.زندگی نیز همچون هر کار دیگری نیازمند “مهارت” است و علت بسیاری از ناکامی ها را باید در فقدان روش و مهارت جست .
بخش مهم و قابل توجهی از مهارت های زندگی را “مهارت های شناختی” تشکیل می دهند و بسیاری از موفقیت ها و شکست ها به طرز فکر و نگاه ما به زندگی بر می گردد.
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اند یشان به زیبایی رسند
مطمئن باشید که اگر شیوه ی فکر شما اصلاح شود، زندگیتان نیز تغییر خواهد کرد و آنگاه طعم شیرین یک زندگی مزیّن به آرامش و ایمان را خواهید چشید.
در لابه لای آیات قرآن و احادیث پیامبر (ص) آمو زه های فراوانی درباره ی زندگی خوشایند و ارتباط آن با توسعه ی شخصیت وجود دارد که مانند آنرا در جای دیگر نمی توان یافت ؛ زیرا آموزه های قرآنی به جهت اصالت و الهی بودنش به انسان اطمینان و آرامش خاصی می دهد. در این نوشتار برآنیم که دست به کاری زنیم که غصه ها سر آیند و چهره ی زیبای زندگی را دیگر بار به آنان که تاکنون موفق به رؤیتش نگشته اند بنمایانیم تا بدانند که با ورود به شهر ایده آل حیات طیبه ، نشانی از حرمان، تباهی ،یأس ، پوچی و خود باختگی نخواهند یافت.
آنچه در آیینه ی فردای ماست
چهره ی بی خدشه ی فردای ماست
زیرا در غم ها و شادی ها با هم هستیم و
نـیش باشد زحـمتش باهـم کشیـم
نوش باشد شکـرش با هـم خـوریم
باشد که بتوانیم با بیانی ساده و روان به دور از مجادلات و استدلالا ت گیج کننده و کم فایده حق کلام را به جای آورده و آن چنان شویم که خوبان بودند و درسر انجام کار ، خدا را از خود خوشـنود ساخته و خود رستگار شویم.
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
از خشنودی تا خوشایندی
شادی و آرامش یا افسردگی و اضطراب ، ناشی از احساسی است که شما به نسبت زندگی دارید. احساس رضایت ، نشاط و آرامش می آفریند و احساس نارضـایتی منجر به تنش ، تشنج و نهایتاً بحران می شود.
آیا تاکنون با خود اندیشیده ایم که منشأ احساسات ما چیست؟ احساسات ما را افکار و اندیشه های ما بر می انگیزد. این اصل را فراموش نکنیم که ما :(( آن گونه که می اندیشیم زندگی می کنیم)). برای لذت بخش زندگی کردن ، کافی است که نگاه و نگرش خود را اصلاح کنیم . دشمن زندگی ما افکاری است که در سر داریم . حادثه ها هر چند تلخ و ناخوشایند باشند، منشأ احساسات ما نیستند، بلکه تلقی و ارزیابی ماست که احساسات خوب یا بد را تولید می کنند. بنابراین برای رسیدن به آرامش و کاهش فشارهای روانی و زودودن تنش ها، تشنج ها و بحران ها، نخست باید دید افکار ما تا چه اندازه ((صحیح و منطقی)) است.
ای برادر تو هـمان انـدیشـه ای
ما بقی خود استخوان و ریشه ای
گر گل است اندیشه ی تو گلشنی
ور بود خاری تو هیمه ی گلخنی
بـــیایید واقع گرا بــاشیم و واقع گرا بیندیشیم!
شناخت منطقی آن است که مطابق واقعیت ها و حقایق باشد؛ زیرا هم تفکرات خیالی و رؤیایی نادرست است و تفکرات منفی و تلخی که واقعیت ندارند . مثبت اندیشی نیاز عصر و نسل ماست. لازم نیست اگـردر شرایط دشوار قرار گرفتیم خیال کنیم که بهترین وضعیت را داریم؛ بلکه واقعیت شرایطی را که در آن قرار داریم بشناسیم و بدانیم که حوادث و پدیده های تلخ زندگی آن قدر پیچیده نیستند که قابل حل و یا تحمل نباشند . در کنار همین مشکلات و با پذیرفتن آن ها می توانیم زندگی خوش و همواری داشته باشیم. برای رسیدن به آرامش نه لازم است به مواد مخدر روی آوریم ونه به تحلیل های مخرب مطمئن باشیم . با ((واقعی کردن اندیشه ها)) می توانیم به آرامش دست یابیم . چشم خود را بر روی حوادث نبندیم و آن هارا انکار ننماییم ؛ بلکه چشم خود را خوب باز کنیم و آن هارا خوب نظاره کنیم و بشناسیم . زندگی آسان و هموار در گرو شناخت صحیح دنیا و حوادث تلخ و شیرین آن است. انتظارات و توقعات خود را با واقعیت ها هماهنگ کنیم. تفکر منطقی و واقع گرا منجر به ((انتظارات)) واقع گرایانه می شود .راستی ما از دنیا چه انتظارتی داریم؟! آیا می دانیم که یکی از عوامل فشارهای روحی و روانی ، ناهماهنگی و عدم تناسب میان انتظارات و ، واقعیت ها است. ما ممکن است انتظاری از دنیا داشته باشیم ، اما حوادث، زندگی را به گونه ی دیگری رقم زند؛آنچه خواسته ایم رخ نداده وآنچه رخ داده خواسته ی ما نبوده است . یعنی آنچه می بینیم نمی خواهیم و آنچه را می خواهیم ، نمی بینیم.این تضاد موجب فشار روانی می گردد؛ بنابراین اگر انتظاراتمان را از دنیا با واقعیت ها تنظیم نمائیم، دچار تضاد نخواهیم شد.پس در اولین قدم ، باید در صدد اصلاح انتظارات غیر واقعی از دنیا بر آییم و به همین مناسبت لازم است که به پاره ای از واقعیت های دنیا اشاره ای داشته با شیم.
دنیا جای تن آسانی نیست!
ایها الناس !جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
همان گونه که از یک لیوان چای داغ انتظار یک نوشیدنی خنک را نداریم ، نباید از دنیا نیز انتظار آسایش و راحتی بودن اندوه داشته باشیم، زیرا گل بی خار کجاست؟!
دنیا محل آسودگی مطلق نیست . آنجا که سراسر راحتی و آسودگی است بهشت است. طلب کردن ونیافتن، موجب احساس ناکامی می شود و احساس ناکامی منشأ فشار روحی و روانی است . ما ازآن جهت غمگین و افسرده می شویم که آنچه را طلب کرده ایم به دست نیاورده ایم. ممکن است ما خیلی چیزها نداشته باشیم، اما فقدان آن ها موجب رنج و عذاب هم نشود ؛ زیرا آن ها را نمی خواسته ایم. تنها زمانی دچار فشار روحی می گردیم که آنچه را که می خواستیم به دست نیاورده باشیم .
دنیا عرصه ی تلاش و امتحان است، نه پاداش و آرامش . یک کشاورز هنگام برداشت لذت کار خود را می چشد نه هنگام کاشت، دنیا مزرعه ی آخرت و میدان تلاش و فعالیت است، نه جای آسایش و تنبلی . این جا دنیاست نه بهشت که هر چه می خواهیم اتفاق افتد و هرچه اراده کنیم آماده شود. ما به دنیا نیامده ایم تا آنگونه که می خواهیم زندگی کنیم؛ بلکه به دنیا آمده ایم تا هنر ومهارت خود را در هماهنگ شدن با فراز و نشیب های دنیا نشان دهیم .دنیا کارگاه امتحان است. سؤالات امتحان و مواد آزمون را ما طراحی نمی کنیم؛ بلکه باید به امتحانات پاسخ دهیم تا شیرینی کارنامه ی توفیق و موفقیت را بچشیم. همیشه به یاد داشته باشیم که دنیا را ما تنظیم نمی کنیم و در عین حال سعادت و خوشبختی مانیز در همین است! اگر سؤالات آزمون به انتخاب دانش آموزان وبود ونبود امتحان به خواست آنان باشد، آیا هیچ دانش آموزی رشد خواهد کرد و به درجات عالی خواهد رسید؟! لذا امتحان، مزاحم نیست؛ بلکه رشددهنده و تعالی بخش است. پس بهتر است به جای تغییر امتحان، در صدد پاسخ مناسب برآییم و اگر چنین شد هم توان مقابله با سختی ها را پیدا خواهیم کرد و هم در بستر آرامش خواهیم خفت.
معنای زندگی را دریابیم!
نویسنده ی آمریکایی کتاب روان شناسی شادی – آن گونه که خود نقل می کند- وقتی در بیست ودو سالگی به همه ی آن چه که می خواهد می رسد، احساس پوچی و تیره روزی می کند و هیچ لزومی به ادامه ی زندگی نمی بیند و زندگی او دچار بحران هویت و بی معنایی رنج آوری می شود و حتی تصمیم به خود کشی می گیرد ! اگررفاه و آسودگی کامل ، ستون فقرات خوشبختی است ، چرا انسان با داشتن همه ی آنهاگریبان خود را از پوچی نمی رهاند؟
یکی از عوامل تنش و فشار روانی ((بی معنا بودن زندگی)) است نه مرفه نبودن . علت احساس ناکا می ، فقدان مال و ثروت نیست ؛ بلکه ناکامی در معنایا بی است و در صورت بی معنا شدن زندگی انسان،به یک باره همه چیز تیره و تار خواهد شد. مال و رفاه کم تر از آن است که به زندگی ما معنا و ارزش ببخشد . معنای زندگی را در یابید تا بتوانید از آن لذت ببرید! شناخت هستی و معنای زندگی ، یکی از عوامل مؤثر رضایت از زندگی است. امروزه در اروپا روان شناسان و روان پزشکان آشکارا ازفروید، که ناکامی جنسی را خاستگاه ناراحتی های روانی می داند، روی برگردانده وبه((هستی درمانی))روی آورده اندکه مکتب مهنا درمانی یکی از آنها است.
به این پرسشها پاسخ دهید:((من از کجا آمده ام؟ چرا آمده ام؟ به کجا خواهم رفت؟))
یافتن پاسخ برای این پرسش هایکی از عوامل مهم در شادابی و شادمانی شما خواهد بود و خواهید دید که بسیاری از تنش های روحی شما جای خود را به انبساط روانی خواهد داد.
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احـوا ل دل خویشتنم
از کـجا آمــده ام آمدنـم بـهر چـه بـود
بـه کـجا مـی ر وم آخـر نـنمایی وطـنم
((خدا)) روح و معنای زندگی است . معنای زندگی یعنی آن چیزی که برای آن زندگی می کنیم. چه چیزی ارزشمند تر از خدا وجود دارد که بتوان برای او و با او زندگی کرد؟ این که می گویند همه ی کارهایتان را برای خدا انجام دهید برای معنا بخشی به زندگی است و این که درقرآن آمده انسان ((ازخدا)) است و ((به سوی خدا)) باز می گردد، یعنی زندگی بی معنا نیست. خدا عالی ترین معنای زندگی است که با رسیدن به آن هرگز احساس پوچی نخواهیم کردو به همین جهت است که قرآن کریم می فرماید: ( اَلا بِذِکر اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوب ) آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست.
مدیریت آرزوها!
{آرزوهایتان را مدیریت کنید} زیرا مؤمن با اگر و ای کاش گفتن و افسوس خوردن زندگی نمی کند. آرزو همچون مواد مخدری است که در آغاز انسان را مست و سرخوش می کند ودر پایان ، سیه روز و نگون بخت. از یک سو تاریخ زندگی ما در این دنیا محدود است و از سوی دیگر آمال و آرزوهایمان نامحدود و رو به گسترش.
وقتی دامنه ی آرزوها فراتر از ظرفیت عمر ما و گنجایش دنیا باشد، بسیاری از آنها بر آورده نخواهد شد؛ چون امکان آن وجود ندارد و این خود یکی از عوامل مهم افزایش فشارهای روانی و سرخوردگی است. لذا کسی که آرزوهایش بسیار زیاد است رضایتش از زندگی نیز اندک است؛ پس برای این که زندگی بهتری داشته باشید، آرزوهای خودرا محدود و معقول سازید. آویختن و دل بستن به آرزوهای دست نیافتنی، زندگی را سخت تر و تلخ تر می کند.
به دنیا دل نبندید!
وقتی یک کشتی بخواهد در ساحل پهلو بگیرد، لنگر می اندازد. یکی از راه های آرامش این است که زندگیتان را به چیزی پایدار و تغییر ناپذیر پیوند زنید. دلبستگی یعنی پیوند زدن. به یاد داشته باشید که آنچه نباید، دلبستگی را نشاید. یکی از واقعیت های دنیا ناپایداری آن است. دنیا به شدت متغیر و دگرگون شونده است؛ از این رو دلبستگی به آن تنش های فراوان در پی دارد. آن که به دنیا دل ببندد، نگران فردای خود، اندوهگین امروز و درحسرت دیروز خود است.
از آنچه دارید لذت ببرید!
برخی همواره خوشبختی را درچیزی می دانند که ندارند و در دست دیگران است. این یک قالب فکری است. کسی که فکر او چنین قالبی داشته باشد، هرچه به او داده شود، کم است و بی ارزش. این گونه افراد، همواره در آنچه ندارند زندگی می کنند و بدیهی است که زندگی در آنچه نیست، دشوار است. شما هم داشته های خود را نادیده بگیرید و خوشبختی را در نداشته هایتان ببینید، هیچ گاه به رضایت خاطر نخواهید رسید؛ چون به آنچه دارید نمی اندیشید، بلکه به آنچه ندارید می اندیشید.
ممکن است از خیلی چیزها محروم باشید، اما بدون شک چیزهای بسیاری دارید که می توانید از آنها لذت ببرید و احساس خوشبختی کنید. مشکل اینجاست که شما آنچه را داریدنمی بینید. یکی از علل چنین حالتی آرزوهای دور و دراز است که پیش از این درباره ی آن سخن گفتیم. علت دیگر مقایسه کردن زندگی خود با زندگی دیگران است. اگر زندگی خود را با زندگی های بهتر مقایسه کنید، آنچه را دارید نمی بینید و آنچه را گه ندارید بزرگ می شمارید. آن کوچک سازی و این بزرگ نمایی، همانند دو لبه ی قیجی، برای تکه تکه کردن زندگی شمابه کار خواهند افتاد.
چنین قیاس های ناروایی شما را از لذت آنچه دارید محروم می سازد. به همین جهت خداوند متعال راهکاری را نشان داده و فرموده است: به آنچه ما به گروه هایی از مردم دادیم چشم مدوز و غمگین مباش.(سوره حجر/۸۸) پس بیایید آنچه را که داریم بشناسیم و لذت ببریم.
مرا در خانه سروی هست کاندر سایه ی قدش
فراغ ازسـرو بسـتانی و شـمشاد و چـمن دارم
بر خود سخت نگیرید!
گاهی سخت بودن زندگی، محصول سخت گیری ما است. زندگی آن قدر که می پندارید سخت و دشوار نیست. همیشه واقعیت، تحمل پذیر است. این ما هستیم که نسبت به سختی های آن اغراق می کنیم و درجه ی دشواری آن را بالا می بریم.
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
تلاش کنید و نگران نباشید!
رزق و روزی یکی از نگرانی ها و دغدغه های زندگی ما است. این نگرانی تاوقتی که در حد معقول و معمول خود باشد، مشکلی در زندگی ما پدید نمی آورد. نگرانی معمول آن است که مارا به تحرک و تلاش برای کسب روزی وادارد.