۱ـ حق محبت و موالات:
خواننده گرامی! همچنانکه استحضار دارید محبت هر مسلمان یک واجب شرعی است، و اما آنچه بویژه درباره محبت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به عرض رساندیم اختصاصاً به این ذریه طاهره تعلق می گیرد که هیچ کس دیگر با آنان شریک نیست، زیرا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:«لقرابتی».
محبت عمومی که با همه مسلمین واجب است همان برادری ایمانی و دوستی براساس ایمان و عقیده است که جنبه عمومی دارد، زیرا هر مسلمان با مسلمانان دیگر برادر است که اهل بیت را نیز شامل می شود، اما پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای خویشاوندان خودشان نوعی محبت خاص در نظر گرفتند، فقط بخاطر قرابت و خویشاوندی شان، با آن حضرت صلی الله علیه وآله وسلم، چنانکه خداوند می فرماید :
قُلْ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى
« بگو بر رساندن آن مزدی از شما درخواست نمی کنم، ولی باید در میان خویشاوندان دوستی پیشه کنید(و حقّ خویشاوندی مرا به جای آورید)».
معنی حدیث گذشته معنی همین آیه کریمه است که البته بعضی مفسّرین گفته اند: (تحبونی لقرابتی فیکم) زیرا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با همه قبائل قریش خویشاوندی داشتند منظور اینکه محبت و دوستی و احترام اهل بیت به جهت قرابت آنان با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ثابت است و این غیر از محبت و دوستی عمومی با سایر مسلمین است.
۲ـ حق درود بر آنان:
همچنین است درود فرستادن بر آن چنانکه خداوند متعال می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً
« بی گمان خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند . ای مؤمنان (شما نیز) بر او درود بفرستید و چنانکه باید سلام بگویید».
امام مسلم در صحیحش از أبی مسعود أنصاری رضی الله عنه روایت می کند که فرمود:
« در مجلس سعدابن عباده بودیم که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پیش من آمد بشرابن سعد از ایشان پرسید ای رسول الله، خداوند متعال به ما دستور داده که برشما درود بفرستیم چگونه درود بفرستیم پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خاموش ماندند، تاجائیکه که آرزو کردیم که کاش نمی پرسیدیم، سپس فرمودند، بگوئید:
( اللهم صلِّ عَلَی محمد و عَلَی آل محمد کما صَلَّیْتَ علی ابراهیم و بَارِکْ علی محمد و علی آل محمد کَمَا بَارَکْتَ عَلَی ابراهیم عَلَی العَالَمِینَ إنّک حَمیدٌ مَجیدٌ)
سلام را که می دانید.
حدیث ابی حمید ساعدی که متفق علیه است نیز شبیه همین حدیث است، دلائل در این زمینه بسیار است، ابن قیم رحمه الله علیه می فرماید: این حقی است که اختصاصاً به آنها تعلق می گیرد. در این باره بین ائمه اختلافی نیست.
۳ـ حق خمس
همچنین از حقوق آنان خمس است چنانکه خداوند متعال می فرماید:
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
«و بدانید که آنچه از هر غنیمتی که به دست آورید- اگر به خداوند و آنچه روز فرقان، روزی که دو گروه به هم رسیدند، بر بنده خود نازل کردیم ایمان دارید – یک پنجمش از آنِ خدا و رسولِ (او) و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است. و خداوند بر هر کاری تواناست».
و احادیث در این باره زیاد است این سهم خاص به ذوی القربی است که بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نیز بنا بر قول جمهور برای آنان ثابت است.
حقوق اهل بیت بسیار است، که به مهمترین آن اشاره کردیم، مستحق این حقوق کسی است که دارای شرائط آن باشد، از جمله اینکه مسلمان باشد، نسبش ثابت باشد، و نیکوکار باشد، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم همواره از این که فقط به نسب تکیه شود برحذر می داشتند، لذا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«یا معشر قریش اشتروا أنفسکم من الله لا أغنی عنکم من الله شیئا، یا عباس ابن عبد المطلب لا أغنی عنک من الله شئیا یا صفیه عمه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم لا أغنی عنک من الله شیئا، یا فاطمه بنت محمد سلینی من مالی ما شئت لا أغنی عنک من الله شیئا».
«ای قریشیان! خود را از خدا بخرید که من نمی توانم ذره ای از عذاب خدا را از شما دفع کنم، ای عباس بن عبدالمطلب! من نمی توانم ذره ای از عذاب خدا را از تو دفع کنم، ای صفیه عمه رسول خدا ! من نمی توانم چیزی از عذاب خدا را از تو دفع کنم، ای فاطمه دختر محمد! از مال دنیای من هر چه می طلبی از من بطلب، اما چیزی از عذاب خدا را نمی توانم از تو دفع کنم».
وآنچه درباره ابولهب نازل شده نیز معروف است.