حقوق امام

حقوق امام

بی‌گمان برای امام مسلمان حقوقی است که کتاب و سنّت بر آن دلال دارد و در کتب ائمه بسط داده شده است، از جمله:

اولا: اطاعت کردن از او در معروف؛ چنانکه الله تعالی می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا۵٩﴾ [النساء: ۵۹]

«ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید الله را، و اطاعت کنید پیامبر، و صاحبان امر تان را، و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجام‌تر است».

ابن جریر و غیر او، از علی بن ابی طالب تخریج کرده که گفت: «حقّ بر امام این است که به آنچه الله نازل کرده حکم کند، و امانت را برساند، پس اگر چنین کرد، پس حقّ بر مردم این است که از او بشنوند و اطاعتش کنند و اینکه هرگاه خوانده شدند اجابت کنند». انتها، و احادیث در این باب بسیار است که بعضی از آن قبلا آمد.

دوما: نصرت دادن او و همکاری کردن با او بر نیکی و تقوا، و الله تعالی فرموده است: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٢﴾ [المائده: ۲]

«و در راه نیکو کاری و پرهیزگاری با همدیگر همکاری کنید و (هرگز) در راه گناه و تجاوز همکاری نکنید، و از الله بترسید، بی‌گمان الله سخت کیفر است».

و از ابو بکر صدیق  آمده که در خطبه‌ی خلافتش گفت: «أَمَّا بَعْدُ أَیُّهَا النَّاسُ فَإِنِّی قَدْ وُلِّیتُ عَلَیْکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی، وَإِنْ أَسَأْتُ فَقَوِّمُونِی». انتها. ([۱])

ترجمه: «اما بعد، ای مردم، به تحقیق که سرپرست شما شدم و بهترین شما نیستم، پس اگر نیکو کردم یاری‌ام دهید و اگر بد کردم پس مرا راست کنید (یعنی مراقب من باشید)».

سوما: نصیحت برای او، در صحیح مسلم از تمیم بن أوس الداری  آمده که گفت پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «الدِّینُ النَّصِیحَهُ، قُلنَا: لِمَنْ؟ قَالَ: لِلَّهِ، وَلِکِتابِهِ وَلِرَسُولِهِ، وَلِأَئِمَّهِ المسلِمِینَ وَعَامَّتِهِم».

ترجمه: «دین خیر خواهی است. گفتیم: برای چه کسی؟ فرمود: برای الله و برای کتابش و برای رسولش و برای امامان و عموم و مسلمانان».

و از محمد بن جبیر بن مطعم از پدرش جبیر از رسول الله ص آمده که فرمود: «ثَلَاثٌ لَا یَغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ: إخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَمُنَاصَحَهُ وُلَاهِ الْأَمْرِ، وَلُزُومُ جَمَاعَهِ الْمُسْلِمِینَ؛ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ تَکُونُ مِنْ وَرَائِهِ».([۲])

ترجمه: «سه چیز است که با وجود آن‌ها دل مؤمن کینه به هم نمى‌‏رساند (یا خیانت در آن راه نمى‏یابد): عمل را براى خدا خالص گردانیدن، و خیرخواهى براى صاحبان امر کردن، و ملازم جماعت ایشان بودن؛ زیرا که دعوت ایشان فرا مى‏‌گیرد کسی را که در عقب ایشانند».

چهارما: احترام گذاشتن به او و بزرگداشت و تکریم او، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: «مَن أهَانَ السُّلطَانَ أَهَانَهُ اللَّه».([۳])

ترجمه: «هرکس پادشاه (حاکم) را خوار سازد، خداوند، او را خوار می‌سازد».

و از ابو موسی الأشعری آمده که گفت، رسول الله ص فرمود: «إِنَّ مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ تَعَالَى إِکْرَامَ ذِی الشَّیْبَهِ الْمُسْلِمِ، وَحَامِلِ الْقُرْآنِ غَیْرِ الْغَالِی فِیهِ وَالْجَافِی عَنْهُ، وَإِکْرَامَ ذِی السُّلْطَانِ الْمُقْسِطِ».([۴])

ترجمه: «از جمله راه‌های بزرگداشت خداوند متعال، اکرام ریش سفید مسلمان، حامل قرآنی که در آن غلو نکرده و نسبت به آن سهل انگاری ننماید و نیز اکرام سلطان عادل می‌باشد».

و از معاذ  آمده که گفت: «رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی پنج چیز از ما عهد گرفت، هرکس آن‌ها را انجام دهد خداوند عهده‌دار او می‌شود: کسی که مریضی را عیادت کند، یا به همراه جنازه‌ای بیرون رود، یا جنگجویانه در راه الله بیرون رود، یا بر امامی ‌وارد شود که با آن بخواهد او را تعزیر و توقیر کند، یا در خانه‌اش بنشیند و مردم از او در امان باشند و خودش هم در امان باشد».([۵])

پنجما: تحریم خیانت کردن به او و فریب دادن او و غدر کردن به او و خروج کردن بر او، و نصوص در اینباره قبلا آمد.

 

[۱]– نک: تاریخ طبری، ۳/۲۱۰

[۲]– احمد آن را تخریج کرده است.

[۳]– ترمذی روایت کرده و می‌گوید: حدیثی حسن است.

[۴]– ابوداود آن را تخریج کرده است.

[۵]– احمد آن را تخریج کرده است.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …