حدیث پراکندگی و از هم گسیختگی امت و آیاتی که اختلاف را نکوهش می کند!

  از معاویه رضی الله عنه روایت است که رسول الله صل الله علیه وسلم می ­فرماید: «ألا إنّ من قبلکم من أهل الکتاب افترقوا على ثنتین وسبعین مله، وان هذه المله ستفترق على ثلاث وسبعین، ثنتان وسبعون فی النار وواحده فی الجنه وهی الجماعه»: (هشدار بادا! اهل کتاب قبل از شما به هفتاد و دو ملّت تقسیم شدند و به­ زودی این ملت (اسلام) به هفتاد و سه گروه تبدیل خواهد شد. هفتاد و دو فرقه در آتش­اند و یکی در بهشت. و آن جماعت اهل سنت می­ باشد).

  هم­چنین از رسول الله صل الله علیه وسلم روایت شده است که: « افترقت الیهود على إحدى وسبعون فرقه. وتفرقت النصارى على اثنتین وسبعون فرقه، وتفترق أمتی على ثلاث وسبعین فرقه. قالوا: من هی یا رسول الله ؟ قال: من کان على مثل ما أنا علیه وأصحابی»: (یهودیان به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند و نصاری به هفتاد و دو فرقه. و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می­گردد. (صحابهش)گفتند: آن یک کدام گروه است؟ فرمود: کسی بر اعتقاداتی مثل اعتقاد من و یارانم باشد! )[۱]. این حدیث دلالتی آشکار و واضح بر بیان فرقه ­ی نجات یافته و تذکّر بر پای­بندی به سنت رسول صل الله علیه و سلم و یاران ایشان در فهمِ دین و عملِ به آن دارد. لذا جماعتِ بر حق آن است که در اعتقاد، باور، برنامه، علم و عمل، هم­انند اعتقاد پیامبر صل الله علیه و سلم و یارانش باشد. این روایات را ائمه ­ی حدیث از جمله، ابوداود، ترمذی، احمد، حاکم با تایید ذهبی، دارمی، آجری و لالکائی تخریج نموده ­اند. ابن تیمیه : می ­گوید: این حدیث، صحیح و مشهور است. شیخ آلبانی: هم در سلسله احادیث صحیح شماره ۲۰۳، ۲۰۴ آن را صحیح دانسته است. خبر از وقوع اختلاف بین امت­های گذشته که در این حدیث آمده است، در آیات متعددی از قرآن کریم بدان اشاره شده است. اما خبری که این احادیث از اختلاف و پراکندگی امت اسلام می ­دهد، یا از طریق قیاس بر امت­های گذشته است، یا از سنت کَونی که الله متعال بر بندگانش مقدّر نموده، گرفته شده است. یا از طریق وحی خبر داده شده است[۲]. قرآن به روش­های گوناگون به این موضوع اشاره دارد. گاه از تقسیم و تجزیه­ ی امت­ها خبر می ­دهد. و گاهاً اختلاف را در آفرینش، یک سنت می­داند و فیصله­ ی میان بندگان، در روز قیامت خواهد بود. و بعضی وقت­ها با نهی کردن و تهدید، اختلافات و پراکندگی را متذکر می ­شود. تمام این موارد واضح و روشن است.

الله متعال می ­فرماید: *وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ. إِلا مَن رَحِمَ ربّک و لِذلِکَ خَلَقَهُم* : (ولی همواره اختلاف دارند. مگر کسی که الله به او رحم کرده باشد و برای این، آنان را آفریده است)[۳].

* إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ* وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ* : (به راستی الله شما را به آن می ­آزماید، و به یقین روز قیامت آن­چه را که در آن اختلاف می ­ورزیدید برای شما روشن می ­نماید. اگر الله می ­خواست، شما را ملّت واحدی می­کرد. لیکن هر که را بخواهد گمراه می­ نماید و هر که را بخواهد هدایت می ­گرداند)[۴].

*َتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ*: (کارو بار خود را به پراکندگی کشیدند و هر دسته و جمعیتی بدان­چه دارند و برآنند خوش­حال و شادان­اند)[۵].

* َمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ*: (ما قرآن را بر تو نازل نکرده­ایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان بیان و روشن نمایی که در آن اختلاف دارند و هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد)[۶].

*إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ*: (قطعاً پروردگار تو روز قیامت میان آنان در باره­ ی چیزهای مورد اختلاف ایشان داوری می­کند )[۷].

*وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ&: (و اهل کتاب به اختلاف برنخاستند مگر بعد از آگاهی، به سبب ستم­گری و سرکشی میان خودشان بود)[۸].

*وَلَقَدْ آَتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ*: (ما کتاب را به موسی دادیم و سپس درباره­ ی آن اختلاف شد)[۹].

*فَاخْتَلَفَ الأحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ*: (گروه­ها و دسته­ها در میان خود به اختلاف پرداختند وای بر کسانی که ستم کردند! چه عذاب دردناکی در روز قیامت گریبان­گیرشان می­گردد)[۱۰].

*فَمَا اخْتَلَفُوا إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا*: (ولی آنان اختلافی نداشتند مگر بعد از آن که علم و آگاهی پیدا کردند)[۱۱].

 

 

 

[۱] . ترمذی.

[۲] . بدون شک از طریق وحی بوده است. چنان که در آیات قرآن بدان اشاره شده و نیز از طریق حدیث که خود (وحی غیر متلُوّ) نام دارد، ثابت است. مترجم.

[۳] . هود /۱۱۸- ۱۱۹٫

[۴] . نحل / ۹۲ – ۹۳٫

[۵] . مومنون / ۵۳٫

[۶] . نحل / ۶۴٫

[۷] . سجده / ۲۵٫

[۸] . آل عمران / ۱۹٫

[۹] . فصلت / ۴۵٫

[۱۰] . زخرف / ۶۵٫

[۱۱] . جاثیه / ۱۷٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …