حدیثی که (حداقل در یکی از طبقات سند) فقط دو نفر آن را روایت کرده باشند، عزیز گویند. [کمتر از دو نفر در یکی از طبقات، بعنوان عزیز محسوب نمیشود][۱].
مثال برای حدیث عزیز: این فرمودهی پیامبر ج: «لا یؤمن أحدکم حتى أکون أحب إلیه من ولده ووالده والناس أجمعین».[۲] یعنی: هیچ کس از شما ایمان (کامل) ندارد، تا آنکه من نزد او محبوبتر از فرزند و پدر و همهی مردم باشم.[۳]
[۱]– عزیز، در لغت به معنای کمیاب، و قوی و سخت آمده است، و ممکن است سبب نامگذاری این نوع احادیث نیز یکی از این معانی باشد. و در اصطلاح عبارتست از: حدیثی که در جمیع طبقات سند آن، کمتر از دو نفر آن را روایت نکرده باشند.
پس شرط حدیث عزیز آنست که؛ نبایستی در هیچ کدام از طبقات سند کمتر از دو نفر حدیث را روایت کرده باشند. اما اگر احیانا در بعضی از طبقات سند سه نفر یا بیشتر، حدیث را روایت کرده باشند، بشرطی که حداقل یک طبقه باقی مانده باشد که فقط دو نفر حدیث را روایت کرده باشند، باز حدیث عزیز خواهد بود. و این تعریفِ راجح است و حافظ ابن حجر/ آن را در «النخبه» اختیار کرده است. اما اگر در یکی از طبقات سند کمتر از دو نفر روایت کرده باشند (مثلا در طبقهی صحابی فقط یکی از اصحاب حدیث را نقل کرده باشد) در آنصورت حدیث غریب خواهد بود نه عزیز.
حدیث عزیز جزو انواع حدیث آحاد میباشد، و احادیث آحاد نیاز به بحث و بررسی در سند و متن خود دارند تا معلوم گردد که حدیث صحیح است یا ضعیف، لذا حدیث عزیز هم ممکن است صحیح و یا حسن و یا ضعیف باشد. (نگاه کنید به: تیسیر مصطلح الحدیث، دکتر محمود طحان، ص ۲۵-۲۶).
[۲]– روایت بخاری (۱۵) کتاب ایمان، ۸- باب دوست داشتن پیامبر خدا ج جزو ایمان است. ومسلم (۴۴) کتاب ایمان، ۱۱۶- باب وجوب محبت رسول الله صلى الله علیه وسلم بیشتر از اهل و عیال و جمیع مردم، و اطلاق عدم ایمان بر کسی که این محبت را ندارد.
[۳]– این حدیث را سه تن از اصحاب پیامبر ج یعنی؛ (ابوهریره، انس و عبدالعزیز بن صهیب)ش روایت کردهاند، که از قتاده نیز، شعبه و سعید ابن مسیب، و از عبدالعزیز بن صهیب، اسماعیل بن عُلَیه و عبدالوارث روایت کردهاند و از این دو نفر نیز جماعتی دیگر روایت نمودهاند. حال در طبقهی تابعین فقط دو نفر حدیث را روایت کردهاند، پس بنا به تعریف و شرح آن متوجه میشویم که بدلیل آنکه حداقل در یکی از طبقات سند فقط دو نفر روایت کردهاند، پس حدیث عزیز است.