جواب به طعن زدگان به نسب حضرت عمر فاروق أعظم

عمر بن الخطاب رضی الله تعالى عنه وأرضاه قاهر الشیعه و الروافض

عمر بن الخطاب رضی الله تعالى عنه قاهر الفارس که امپراتوری ایران را به زانو در آورد و ایران را بااسلام عزت داد فاتح سه امپراتوری بزرگ در جهان فاتح بیت المقدس که تا به امروز روافض نتوانستند یک وجب خاک کفار را فتح نمایند
و همین برای تمام مجوسیان فارس و همه شیعیان و روافض از گذشته تا حال و قیامت کفایت میکنه که سیدنا عمرفاروق رضی الله تعال عنه خاری در چشمشان باشد که اولین شهید محراب در صدر اسلام هست و کسی است که سیدنا علی رضی الله تعالی عنه فرمودند ای کاش کارنامه اعمال من مانند عمر می بود.
و الله متعال چه زیبا فرمود:
{لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا
وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}.

اما بعد:

اسم و نسب تاج سر همه عالم بشریت بعد از نبی ص و ابوبکر رض
عمر بن الخطاب ابن نفیل بن عبد العزى بن ریاح بن عبد الله بن قرط بن رزاح بن عدی بن کعب بن لؤی…… بن نزار بن معد بن عدنان
کنیه اش أبو حفص
(أنساب الاشراف للبلاذری ج۱۰ص۲۸۶ /نسب قریش۳۴۷ /الانساب للسمعانی ج۵ ص۵۱۶ /جمهره انساب العرب لابن الکلبی ص۲۱ /الطبقات الکبرى لإبن سعد ج۳ ص۲۸۷).

وبه کوری چشم روافض نسب سیدنا عمر فاروق رضی الله عنه در (کعب) با رسول الله صلی الله علیه وسلم جمع و یکی هست
مُحَمَّد صَلَّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ ابن عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمَناف بن قُصَىّ بن کِلاب بن مُرَّه بن کَعْب بن لُؤىّ بن غالب بن فِهْر بن مالِک بن النَّضْر بن کِنانَه بن خُزَیْمَه بن مُدْرِکَه بن اَلْیَاْس بن مُضَربن نزار بن مَعَد بن عَدْنان.

اسم ونسب پدر عمرفاروق اعظم رضی الله تعالی عنه
الخطاب بن نفیل بن عبدا لعزى بن ریاح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدی بن کعب بن لؤی القرشی العدوی . أمه حیه بنت جابر بن أبی حبیب الفهمیه.

اسم ونسب مادر عمرفاروق اعظم رضی الله تعالی عنه
حنتمه بنت هاشم بن المغیره بن عبد الله بن عمر بن مخزوم بن یقظه بن مره بن کعب بن لؤی بن غالب…… بن معد بن عدنان
(نسب قریش ص۳۴۷ /انساب الاشراف ج۱۰ ص۲۸۶ / جمهره ابن حزم ص۶۶ /جمهره انساب العرب لابن الکلبی ص۱۸ /طبقات بن سعد ج۸ ص۲۰۹).

اسم و نسب مادر خطاب پدر عمرفاروق اعظم رضی الله تعالی عنه
حیه بنت جابر بن أبی حبیب بن مالک بن نصر بن حرام بن نصر بن عامر بن سلیم بن سعد بن قیس
(نسب قریش ص۳۶۴).

مادر جدش نفیل
أمیمه بنت ود بن عدی بن ذبیان بن مالک بن سلامان بن سعد بن زید، من قضاعه
جمهره الانساب للکلبی ص۲۵ /نسب قریش ص۳۴۷

مادر جده مادریش (مادر حنتمه)
الشفاء بنت عبد قیس بن عدی بن سعد بن سهم بن عمرو بن هصیص بن کعب
(المعجم الکبیر للطبرانی ج۱ ص۶۴ / مجمع الزوائد للهیثمی ج۹ ص۵۳ / قریش ۳۰۱).

http://www.almanhaj.com/vb/showthread.php?t=10080

اما سوال از روافض

۱-این صهاک کی هست چرا هیچ نشانه و شرح حالی جز در کتب فکاهی شیعه در هیچ کتاب انسابی وجود نداره
البته باید بگم این صهاک یک شخصیت خنده دار همانند مادر غایب سوسن روافض هست که هیچ نشانه ای از خودش و پدر و مادر و جدش در هیچ کتاب تاریخی و انساب نیست و فقط در کتب داستان روافض میشه اون رو پیدا کرد.
۲- حنتمه خواهر ابوجهل بوده یا دختر عموش؟
دختر عموش بود و اسم حنتمه همان حنتمه بنت هاشم بن المغیره أما اسم أبو جهل همان عمرو بن هشام بن المغیره . وهشام وهاشم ابنی المغیره.
۳- اسم مادر الخطاب چی هست؟
او حیه بنت جابر بن أبی حبیب برخلاف خیال باطل روافض زندیق.
۴- آیا این معادله مزعومه منطبق با نسب أمیرالمؤمنین عمر بن الخطاب رضی الله عنه هست
پدر = جد = دایی . و مادر =خواهر =عمه ؟

اصل این معادله از روایات دروغین روافض هست و افراد کذابی چون مجلسی و امثال این زندیق این معادله را برای میل باطنی خود درست کردند.

اما
الف- درباره پدر الخطاب : صحیح این هست , أبو عمر همان الخطاب
ب- و درباره جد الخطاب که همان أبو حنتمه هست و این کذب و دروغ هست أبو حنتمه همان هاشم بن المغیره و الخطاب نیست.
ج- درباره دایی الخطاب برادر حنتمه از صهاک : واین کذب و دروغ هست چون مادر الخطاب اسمش( حیه ) أما مادر حنتمه ( الشفاء ) و این هم ثابت میکنه از یک مادر واحد نیستند که روافض به اسم صهاک صدا میکنند لعنت الله علی الروافض کذاب.
د- و درباره حنتمه : و این صحیح هست که مادر عمر حنتمه هست.
ه- ودرباره خواهر که حنتمه دختر الخطاب از صهاک : واین هم کذب و دروغ روافض زندیق هست چون أبو حنتمه همان هشام بن المغیره هست و الخطاب نیست.
و- درباره عمه که حنتمه خواهر الخطاب از صهاک :

شیخ صدوق یکی از علمای معتبر شیعه معتقد است:

کسی که به ائمه علم غیب نسبت دهد کافر است ومسلمان نیست،

متن عربی چنین آمده است:

(( ومن ینتحل للائمه علم الغیب فهذا کفر بالله، وخروج عن الاسلام عندنا)). آدرس دقیق:کمال الدین وتمام النعمه ج/۱ مقدمه مولف ، ص:۲۰۹٫

آیا شیخ صدوق اعتقادش صحیح است یا طبق گفته ای شریف مرتضی کذب گفته ( صدوق کذوب ) .

حال سوالی که پیش میاد این هست آیا شیعیان به ائمه نسبت علم غیب میدهند یا نه؟؟

از طرف دیگر حتی اگر روایت نیز صحیح باشد و هیچ گونه مشکلی از نظر سند نداشته باشد، مادام که متن آن موافق عامه یعنی اهل سنت باشد آن روایت را ضعیف میدانند و می گویند امام تقیه کرده است.
پس دو حالت به وجود می آید که در آن ممکن است روایتی سند آن کامل ضعیف و خراب باشد اما چون متن آن خوشایند مذهب شیعه است آن روایت بر سر و چشم جا خواهد داشت. و در مقابل ممکن است روایتی سند آن کاملا صحیح و بدون عیب و ایراد باشد اما چون متن آن بر خلاف مذهب اثنی عشری می باشد پس روایت از باب تقیه بوده و نباید به آن عمل کرد.

ای دوست و برادر و خواهر شیعه که این متن را می خوانی بدان که تنها قربانی تو هستی که مجبور شده ای دینت را از چنین کتبی بگیری.

برای مثال این روایت صحیح در باره وضو را مشاهده کنید:
در کتاب الاستبصار للطوسی ( ۱/۶۵ ) آمده است: عن زید بن علی عن آبائه عن علی علیه السلام قال : جلست أتوضأ فأقبل رسول الله صلى اللّه علیه وسلم حین ابتدأت فی الوضوء فقال لی : « تمضمض واستنشق واسنن ثم اغسل ثلاثاً ، فقال : قد یجزیک من ذلک المرتان ، فغسلت ذراعی ومسحت رأسی مرتین ، فقال : قد یجزیک من ذلک المره ، وغسلت قدمی ، فقال لی : « یا علی خلل بین الأصابع لا تخلل بالنار » .
… و پایهایم را شستم و پیامبر به من گفت ای علی بین انگشتان پایت را خلال کن تا اتش ان را خلال نکند.
الاستبصار للطوسی (۱/ ۶۵) و تهذیب الأحکام (۱/۹۳) ووسائل الشیعه للحر العاملی (۱/ ۲۹۶). جواهر الکلام – الشیخ الجواهری – ج ۳۶ – ص ۲۹۶٫

این روایت به طور آشکار بیان میکند که باید پاها را شست و بین انگشتان را نیز کاملا خلال کرد و اینکه شیعه پاهایش را مسح میکند مخالف سنت و فطرت است اما طوسی خیلی راحت روایت را رد میکند و میگوید امام تقیه کرد! « فهذا خبر موافق للعامه وقد ورد مورد التقیه» (الاستبصار ۱: ۶۵ – ۶۶).
یعنی این خبر موافق عامه (اهل سنت ) است پس از باب تقیه می باشد.

پس در یک بند میتوان چنین گفت که روایت صحیح ندارند و اگر هم یافت شود بنا بر تقیه گفته شده و به آن عمل نمی شود.

مقاله پیشنهادی

محبت صحابه رضی الله عنهم

از علامت‌های ایمان عبارت‌اند از: محبت داشتن به تمام صحابه با قلب، و تعریف و …