قضیه از این قرار بود که مسلمان ها سالانه باید مبلغی را به عنوان زکات پرداخت میکردند(برای رسیدگی به فقرا و درماندگان و …)
طبعا” افراد غیر مسلمان هم به عنوان یک شهروند باید به مصالح عمومی جامعه احترام میگذاشتند اما آنها مسلمان نبودند تا
زکات بر آنها واجب باشد!
لذا از آنها سالانه مبلغی گرفته میشد (مشابه زکات) به عنوان جزیه.
همچنین جهاد و پاسداری از مرزهای اسلامی بر مسلمانان یک فرض بود ولی همچین قانونی برای غیر مسلمانان وجود نداشت
و در ازای امنیتی که برای زندگی آنها فراهم شده بود می بایست هزینه ای بپردازند
پس جزیه هم “معادل زکات مسلمانها”بود و هم “مبلغی به عنوان معافیت از جنگ و به جهاد رفتن”.
و طبق شریعت اسلام تا زمانی که غیر مسلمانان حق شهروندی خود را ادا کنند، کسی با آنها کاری ندارد و میتوانند آزادانه دین
خود را داشته باشند.
حال یک سوال از همه ی افراد منصف و اهل تفکّر:
آیا وجود قانونی بنام “جزیه” حرف های اسلام ستیزان را نقض نمیکند؟
تمام ایرانیان میتوانستند جزیه بپردازند و زرتشنی باقی بمانند چرا این کار را نکردند؟
گاها” پیش می آید اسلام ستیزان می گویند
چرا باید مردم بیخودی پول بدهند…
حق شهروندی بی خودی است؟
پس چرا مسلمانان مجبور بودند زکات بدهند؟
آیا زکات بیخودی است!
آیا میدانید در کشورهای مرفه جهان مبلغی به عنوان مالیات گرفته می شود؟
آیا این پول که صرف امور عامه می شود بیخودی است؟
جالب است بدانید جزیه در مقابل مالیات های سنگین موبدان زرتشتی بسیار ناچیز بود،ولی همین جزیه هم برای جامعه خرج میشد.
فراموش نکنید مردان شماره یک دین اسلام ،همه در فقر بودند،و پول های اخذ شده را برای جامعه صرف می کردند.