الله – جل و علا – تنها خودش آن ذاتی است که برکت میبخشد، چنانکه میفرماید: ﴿فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِینَ﴾ [المؤمنون: ۱۴]. «والامقام و مبارک است آن الله که بهترین آفرینندگان است».
پس برکت، صفت الله – جل و علا – و فعل وی است، و هر کس و هر چیز را بخواهد مبارک قرار میدهد، و این امر برای هیچکس غیر از الله نیست، پس آنچه الله متعال آن را مبارک قرار داده است، تنها آن مبارک است.
معنای برکت: فراوانی خیر و دایم بودن آن میباشد، و الله – جل و علا – بعضی اشیا را مبارک گردانده است تا بندگان از آن سود برند و خیرش زیاد گردد:
و از جملۀ آنها بعضی زمانها مانند: ماه رمضان، و دهۀ اول ذی الحجه است که مبارک قرار داده شدهاند.
و بعضی اماکن مانند: مکه مکرمه و مدینه نبوی است که مبارک قرار داده شدهاند.
و بعضی اعمال مانند: کارهای نیک و بر والدین و تلاوت قرآن – که کلام الله و نا مخلوق است – میباشد که مبارک قرار داده شدهاند.
و بعضی از اعیان مانند: پیامبران و صالحین و عسل و سیاهدانه و گوسفند است که مبارک قرار داده شدهاند.
و قاعده در این باب دو چیز است:
اول: مبارک بودن چیزی ثابت نمیگردد مگر با دلیلی از قرآن و سنت.
دوم: به چیزی که مبارک بودنش ثابت شده است، تبرک جسته نمیشود مگر با روش و شیوۀ شرعی.
مانند مکه مکرمه که الله تعالی دربارهاش میفرماید: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَیۡتٖ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکٗا وَهُدٗى لِّلۡعَٰلَمِینَ٩۶﴾ [آل عمران: ۹۶]. «نخستین خانهای که برای مردم (بخاطر عبادت الله در روی زمین) بنیانگذاری گشته است، همان خانهای است که در مکه قرار دارد پر برکت و هدایتی است برای جهانیان».
پس برکتش (با آیه کریمه) ثابت گردیده است، و برکت آن در مضاعف گشتن اجر و ثواب در آن میباشد، و برکت جستن به آن با افزودن اعمال صالح، مانند: طواف و نماز و غیره میباشد، پس هر کس با مسح کردن خانه کعبه یا لباس آن، به آن تبرک جوید، وی به روش شرعی تبرک نجسته است.
مثال دیگر: نیکو کاران و صالحیناند که آنها به سبب ایمانشان مبارک میباشند، و تبرک جستن به آنها همانا اقتدا کردن به آنها و استفاده از علم و عملشان، و با ایشان در کارهای خیر پیشی گرفتن؛ میباشد، پس اگر کسی خود را با آنها مسح نماید، بدلیل اینکه آنها اشخاص مبارکاند، در حقیقت با شرع مخالفت نموده است. و هیچکس از این امر (با او مسح نمودن) مستثنی نیست مگر پیامبران؛ زیرا تبرک جستن به آثار ایشان – مانند موی و لباس ایشان – با دلیل ثابت شده است، و در حق کسی دیگری جز ایشان ثابت نشده است.
و مثال دیگر: قرآن کریم است، و دلیلش هم این آیه کریمه است که میفرماید: ﴿کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَیۡکَ مُبَٰرَکٞ﴾ [ص: ۲۹]. یعنی: «قرآن کتابی است پر خیر و پر برکت که آن را بر تو فرو فرستادهایم». و تبرک جستن به قرآن با تلاوت آیات وی و عمل به آن میباشد، پس اگر کسی با حمل قرآن و گذاشتن آن در ماشین یا زیر بالین، به آن تبرک جوید، خلاف شرع کار کرده است.
همچنان تبرک جستن به غار حراء، و قبور صالحین و اولیاء، از چیزهایی است که در شرع هیچ دلیلی بر مبارک بودنشان به گونۀ که از آنها برکت طلبیده شود، وجود ندارد، پس هر کس از آنها برکت جوید با مسح نمودن آنها و همانند این کارها، بی شک به الله متعال شرک ورزیده است، چون برکت را از چیزهایی میطلبد که الله تعالی در آنها برکتی قرار نداده است که طلبیده شود.
امام احمد و دیگران از ابی واقد لیثی رضی الله عنه روایت کردهاند: «وقتی رسول الله صلی الله علیه و سلم به سوی (حنین) حرکت مینمودند، در راه بر درختی که تعلق به مشرکین داشت، عبور نمودند که آن را (ذات انواط) میگفتند، و مشرکان اسلحه خود را به آن آویزان میکردند، بعضی گفتند: یا رسول الله! برای ما هم (ذات انواطی) قرار بده همانطور که آنها (ذات انواط) دارند، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: سبحان الله! چیزی گفتید که به گفته قوم موسی میماند (آنگاه که گفتند): ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا کَمَا لَهُمۡ ءَالِهَهٞۚ﴾ [الأعراف: ۱۳۸]. «(ای موسی)! برای ما معبودی بساز همانگونه که آنان دارای معبودهایی هستند»، قسم به کسیکه جانم در دست اوست، راه کسانی را که قبل از شما بودهاند میپیمایید»[۱].
پس بیاندیش و تأمل کن که چگونه رسول الله صلی الله علیه و سلم درخواست آنها را برای تبرک به درخت از جنس قول یاران موسی قرار دادند (و تبرک جستن را همچون آلهه گرفتن برابر دانست) که به روشنی بیان میدارد تبرک به درختان و سنگها و چیزهای دیگر شرک به الله است (و همچون آلهه گرفتن است).
[۱]– این حدیث را احمد (۵/۲۱۷)، و ترمذی (۴/۴۷۵) روایت نمودند و ترمذی گفته است: حدیث حسن صحیح است، و نیز ابن حبان در صحیح خود (۸/۲۴۸ به ترتیب ابن بلبان).