توضیحی پیرامون حدیث (المرء مع من احب)

این فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم ٭٭الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ٭٭[۱] (انسان همراه کسی است که او را دوست دارد) از جمله صحیحترین احادیث است. انس رضی الله عنه می گوید:هیچ چیز بعد از اسلام مسلمانان را بیش از این حدیث خوشحال نکرد، پس من رسول خدا صلی الله علیه وسلم ، ابوبکر و عمر را دوست دارم و هر چند اعمالی چون آنها را انجام نداده ام اما امیدوارم که خداوند مرا با آنها محشور گرداند. در همین رابطه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم می فرماید: ٭٭أوثق عری الإسلام الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَالْبُغْضُ فِی اللَّهِ٭٭ اما این به صورتی است که فرد همان چیزی را دوست داشته باشد که خداوند دوست دارد و همان کسانی را دوست بدارد که خداوند دوست می دارد. لذا باید همه پیامبران را دوست بدارد چون خداوند همگی آنها را دوست می دارد. و همه کسانی که می داند بر اساس ایمان و تقوا از دنیا رفته اند را نیز باید دوست بدارد چون همگی آنها اولیاء خداوند بوده اند و خداوند آنها را دوست می دارد؛ مانند کسانی که رسول گرامی اسلام در مورد بهشتی بودنشان شهادت می دهد، ولی  آنهایی که در موردشان شهادت داده نشده جمعی از هل علم معتقدند شهادت به بهشتی بودنشان داده نمی شود و به اینکه خداوند آنها را دوست می دارد نمی توان شهادت داد. ولی جمعی دیگر می گویند: کسانی که در بین مردم شهره ایمان و تقوا هستند و همگی مسلمانان به خوبی از آنها یاد می کنند مانند:عمر بن عبدالعزیز، حسن بصری، سفیان ثوری، ابوحنیفه، مالک، شافعی، احمد، فضیل بن عیاض و ابوسلیمان دارانی و معروف کرخی و عبدالله بن مبارک رضی الله عنه و دیگران به بهشتی بودنشان شهادت می دهیم چون در صحیح آمده است که جنازه ای را از کنار رسول گرامی صلی الله علیه وسلم عبور دادند، کسانی که همراه رسول گرامی صلی الله علیه وسلم بودند به نیکی از او یاد کردند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:٭٭وجبت وجبت٭٭ و جنازه ای دیگر را از کنارش عبور دادند ولی همراهان رسول الله صلی الله علیه وسلم به بدی از او یاد کردند، فرمود: ٭٭وجبت وجبت٭٭. عرض کردند: ای رسول خدا منظور شما از :٭٭وجبت وجبت٭٭ چه بود؟ فرمود:٭٭هذه الجنازه أثنیتم علیها خیرًا فقلت‏:‏وجبت لها الجنه، وهذه الجنازه أثنیتم علیها شرًا فقلت‏:‏ وجبت لها النار‏، قیل‏:‏بم یا رسول الله ‏؟‏ قال‏:‏بالثناء الحسن، والثناء السیّئ‏٭٭ (در مورد این جنازه به نیکی یاد کردید، من هم گفتم: بهشت بر او واجب شد. و در مورد دیگری به بدی یاد کردید و من هم گفتم: آتش بر او واجب گشت. عرض کردند: بواسطه چه چیز ای رسول خدا صلی الله علیه وسلم ؟ فرمود: بواسطه یادکردن به نیکی در مورد اولی و یادکردن به بدی در مورد دومی.) حال که این امر دانسته شد باید گفت بسیاری از رهبران دینی در این زمان دچار جهل، گمراهی، معصیت و ارتکاب گناه هستند و همین امر مانع شهادت در موردشان خواهد شد. بلکه حتی در میانشان منافق و فاسق  نیز وجود دارد همانگونه که در میان آنها کسانی هستند که جزو اولیاء متقین و بندگان صالح پروردگار و حزب پیروز خداوندند همانگونه که در میان افراد دیگر چون کسبه و کشاورزان نیز چنین است؛ بنابراین هرکس خواهان محشور شدن با کسی است که عاقبت و سرانجامش را نمی داند از جمله گمراهان است بنابراین بخاطر این ایده مورد مؤاخذه نیز می باشد و از او خواسته می شود خواهان محشور شدن با انبیاء و بندگان صالح خداوند باشد. چنانکه می فرماید: وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (۴)[۲]«اگر این دو نفر بر علیه او با همدیگر همکاری نمایند خداوند و جبرئیل و مؤمنان صالح خداوند دوست او هستند.» و باز می فرماید: إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ (۵۵)وَمَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ (۵۶)[۳] «دوست و یاور شما خداوند، رسولش و مؤمنان هستند همانهایی که نماز برپا می دارند،
زکات می دهند و در حال رکوع هستند، هرکس خداوند و رسولش و مؤمنان را دوست داشته باشد به درستی که حزب پروردگار همان پیروزمندانند.»
بنابراین هرکس عالمی که مخالف شریعت اسلام است را دوست داشته باشد همراه او خواهد بود وقتی که وارد برزخ گردد همراه او می باشد و آشکار و واضح است عالمانی که مخالف کتاب و سنت هستند اهل جهالت و گمراهیند و هرکس با آنها باشد سرانجامش هم مسیر شدن با اهل گمراهی و جهالت است ولی کسانی چون ابوبکر، عمر، عثمان، علی و دیگران که جزو اولیاء وارسته پروردگارند، دوستیشان از جمله دستگیره محکم ایمان و از جمله بزرگترین حسنات است لذا اگر کسی را دوست داشته باشید که خیر و خوبیهایی را که خداوند و رسولش می خواهند در خود آشکار نموده و تحقق بخشیده باشد خداوند چنین فردی را بخاطر دوست داشتن آنچه که خود و رسولش دوست دارند پاداش می دهد هر چند چنین فردی بر حقیقت امر در مورد آنها نیز واقف نباشد. چون اصل دوستی خداوند و هر آن چیزی است که او دوست دارد. پس هرکس خداوند را و آنچه که او دوست می دارد، دوست داشته باشد از جمله اولیاء الله خواهد بود.
اما بسیاری از مردم بدون هرگونه تحقیقی مدعی محبت هستند. خداوند متعال می فرماید قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (٣١)[۴] «بگو اگر شما خداوند را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست داشته باشد و گناهانتان را بیامرزد.» بعضی از علمای سلف می گویند: در زمان رسول خدا صلی الله علیه وسلم دسته ای مدعی محبت خداوند بودند، لذا این آیه نازل شد. بنابراین اقتضای محبت خدا، رسولش و بندگان وارسته پروردگار انجام اموراتی است که خداوند دوست دارد و ترک مسائلی است که خداوند ناپسند می داند، لذا مردم در این امر بسیار از همدیگر فاصله گرفته و نسبت به هم فضیلت می یابند. هرکس بهره اش از آن بیشتر باشد درجاتش نزد خداوند فزونی می یابد ولی کسی که یک شخصی را بخاطر غرایز نفسانی خود چون دنیایش و احتیاجی که برایش برطرف نموده یا مالی که برای مصرف به او داده یا بخاطر قوم و خویش و امثال اینها دوست بدارد این دوست داشتن محبت خدا محسوب نمی گردند بلکه این محبت بخاطر هوای نفس بوده همان چیزی که صاحبانش را دچار کفر، فسق  و معصیت می نماید. بسیاری از افراد مدعی دوست داشتن علما و رهبران دینی بخاطر خدا هستند که در صورت صحت ادعا می بایستی همان خدای را که این افراد بخاطر او دوست می دارند اطاعت نمایند. چون اگر کسی را بخاطر دیگر دوست بدارید باید محبتش تابع محبت دیگری باشد. بنابراین چگونه شخصی مدعی محبت فردی بخاطر خداست در حالیکه خداوند را دوست ندارد؟ چگونه می تواند خداوند را دوست بدارد در حالیکه از رسول خدا و راه و روشش اعراض و دوری می جوید؟ چه بسیار کسانی که رهبران دینی و یا حزبی و حکومتی را مانند خداوند دوست می دارند از آنها موجوداتی شبیه و نظیر خداوند در محبت ساخته اند، اما اصل دوستی و محبت اهل ایمان، محبت خداست و هرکس نیز خداوند را دوست بدارد، کسی را که خداوند دوست داشته باشد را نیز دوست می دارد و چنین فردی محبوب خدا خواهد شد. اما اهل شرک محبوبان خویش را شبیه  خداوند قرار داده و آنها را تبدیل به انداد و شفیع می نمایند و از آنها درخواست دعا و رفع حاجات دارند. خداوند متعال می فرماید وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنْکُمْ مَا کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (٩۴)[۵] «و به نزد ما یکه و تنها آمده اید، چنانکه
نخستین بار نیز شما را همینگونه آفریده بودیم، و آنچه از ناز و نعمت که به شما بخشیده بودیم در پس پشت خود رها کرده اید و شفیعانتان را که گمان می کردید با [خدا در عبادت] شما شریک هستند، همراه شما نمی بینیم، پیوند بین شما گسسته شد و آنچه [شریک و شفیع] می انگاشتید، بر باد رفت.» و می فرماید: وَمَا لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (٢٢)أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَهً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلا یُنْقِذُونِ (٢٣)إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (٢۴)إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ (٢۵)[۶] «و مرا نرسد که کسی را
که مرا آفریده است، و شما هم به سوی او بازگردانده می شوید، نپرستم آیا به جای او خدایانی را به پرستش گیرم که اگر خدای رحمان بلایی در حق من اراده کند، شفاعت ایشان مرا سود ندهد و نتوانند مرا نجات دهند من در آن صورت در گمراهی آشکارم پس سخن مرا بشنوید [و شهادت دهید] که من به پروردگارتان ایمان آورده ام» و می فرماید وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَلا شَفِیعٌ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۵١)[۷]«و کسانی را
که از محشور شدن به نزد پروردگارشان اندیشناکند، به آن [قرآن] هشدار بده، در برابر او [خداوند] یاور و شفیعی ندارند باشد که پروا پیشه کنند» و می فرماید مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّهَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (٧٩)وَلا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِکَهَ وَالنَّبِیِّینَ أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُمْ بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (٨٠)[۸]«هیچ بشری را نرسد که خداوند به او کتاب و
حکمت و نبوت داده باشد، سپس به مردمان بگوید به جای آنکه بندگان خداوند باشید، بندگان من باشید، بلکه [باید بگوید] شما که کتاب آسمانی را آموزش داده و آموزش یافته اید، عالمان ربانی باشید و به شما دستور ندهد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی برگیرید، آیا پس از آنکه مسلمان گشته اید شما را به کفر فرمان می دهد؟»
خداوند متعال پیامبران علیهم الصلاه و السلام را مبعوث و کتابها را نازل نموده است تا دین همگی از آن الله باشد و رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح می فرماید:٭٭إنا معشر الأنبیاء دیننا واحد٭٭ (ما مجموع پیامبران خدا دینمان یکی است.) آری دین یکی است هر چند شریعت و منهج با هم فرق نمایند، خداوند می فرماید وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنَا فَاعْبُدُونِ (٢۵)[۹]«و ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی می
فرستادیم که خدایی جز من نیست، پس مرا بپرستید» و می فرماید وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَهً یُعْبَدُونَ (۴۵)[۱۰]«و از [پیروان] پیامبران ما، کسانی
که پیش از تو فرستاده ایم بپرس، که آیا به جای خداوند رحمان، خدایانی را حکم کرده ایم که پرستیده شوند»و می فرماید: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (٣۶)[۱۱]«و به راستی که در میان هر امتی پیامبری برانگیختیم [تا بگویند] که خداوند را بپرستید و از طاغوت پرهیز کنید.»
از آن هنگام که خداوند محمد صلی الله علیه وسلم را به پیامبری برگزیده است از هیچ فردی که دعوت به او رسیده باشد جز دینی که محمد صلی الله علیه وسلم بدان مبعوث شده پذیرفته نمی شود چون دین او برای همه انسانها و مخلوقات می باشد چنانکه الله تعالی می فرماید وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلا کَافَّهً لِلنَّاسِ (٢٨)[۱۲]«ما تو را جز برای همه مردم مبعوث نکردیم.» و رسول گرامی صلی الله علیه وسلم می فرماید:٭٭لَا یَسْمَعُ بِی أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ یَهُودِیٌّ أَوْ نَصْرَانِیٌّ ثُمَّ یَمُوتُ وَلَا یُؤْمِنُ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَّا کَانَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ٭٭[۱۳] (هر فردی از افراد این مجتمع یهودی یا نصرانی باشد دعوت مرا بشنود سپس بمیرد و به من ایمان نیاورد از یاران آتش خواهد بود.) و خداوند متعال می فرماید وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الآخِرَهِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ (١۵۶)الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَالإنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (١۵٧)قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (١۵٨)[۱۴] «و رحمت من همه چیز را فراگیر است، پس برای
کسانی که تقوا می ورزند و زکات می پردازند، و کسانی که به آیات ما ایمان دارند، آن [رحمت] را مقرر می دارم کسانی که از فرستاده و پیامبر امی پیروی می کنند، که نام [و نشان] او را در تورات و انجیل که در نزدشان است، نوشته می یابند،که آنان را به نیکی فرمان می دهد و از ناشایستی باز می دارد، و پاکیزه ها را بر آنان حلال و پلیدها را حرام می دارد، و از آنان قید و بندهای سنگین را که بر آنان مقرر شده بود بر می دارد، و کسانی که به او ایمان آورده و گرامی داشته و یاری کرده اند و از نوری که همراه او نازل شده پیروی می کنند، اینان رستگارند بگو ای مردم من پیامبر الهی به سوی همه شما هستم، همان [خدایی] که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست، خدایی جز او نیست، که زنده می دارد و می میراند، پس به خداوند و فرستاده اش، پیامبر امی، که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید، و از او پیروی کنید باشد که هدایت یابید»
بر همه مخلوقات لازم است که از محمد صلی الله علیه وسلم پیروی نمایند بنابراین جز الله را نباید عبادت کنند و تنها به وسیله شریعت و منهج محمد صلی الله علیه وسلم او را پرستش نمایند. خداوند متعال می فرماید: ثُمَّ جَعَلْنَاکَ عَلَى شَرِیعَهٍ مِنَ الأمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ (١٨)إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ (١٩)[۱۵] «سپس تو را بر منهج و شریعتی از دستورات قرار دادیم از آن پیروی کنید و از هواها و امیال کسانی که نمی دانند پیروی مکن که آنها هرگز تو را از خداوند بی نیاز نمی کنند و به راستی که ظالمان دوستدار همدیگر و الله تعالی نیز یاور متقیان پرهیزگار است.» بر آن مجتمع شده و متفرق نمی شوند. در صحیح از رسول گرامی صلی الله علیه وسلم ثابت است که فرمود:٭٭إِنَّ اللَّهَ یَرْضَى لَکُمْ ثَلَاثًا:أَنْ تَعْبُدُوهُ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَأَنْ تَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَأَنْ تُنَاصِحُوا مَنْ وَلَّاهُ اللَّهُ أَمْرَکُمْ٭٭[۱۶] (خداوند برای شما سه چیز را پسندیده است او را بپرستید و نسبت به او هیچ شرکی انجام ندهید و به ریسمان الله تعالی چنگ زده و متفرق نشوید و برای کسی که خداوند سرپرستی شما را به او واگذار کرده ناصح و خیرخواه باشید.)
عبادت خداوند متضمن کمال محبت و نهایت ذلت برای اوست، اصل و اساس دین متضمن این است که خداوند همان معبودی باشد که دلها او را دوست می دارند و از مخالفتش می ترسند و نباید برای او معبودی جز الله باشد، اله همان است که دلها بواسطه محبت و تعظیم و امید و خوف، احترام و بزرگداشت خواهان او هستند.خداوند سبحان و متعال پیامبران را با پیام لا اله الا هو فرستاده است پس دلها را باید از محبت غیر او خالی کرد و بوسیله محبت و امید به او لبریز نمود. بواسطه سؤال از او درخواست و سؤال کردن از دیگران را ترک نمود و به سبب اخلاص عمل برای او از عمل برای دیگران پرهیز نمود و به سبب یاری جستن و استعانه از او، از کمک خواستن غیر او چشم پوشید. به همین دلیل در وسط سوره فاتحه می خوانیم: إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (۵) «تنها تو را عبادت می کنیم و تنها از تو کمک می طلبم» و رسول خدا صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح می فرماید:٭٭یقول الله تعالی:قَسَمْتُ الصَّلَاهَ بَیْنِی وَبَیْنَ عَبْدِی فَإِذَا قَالَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى أَثْنَى عَلَیَّ عَبْدِی وَإِذَا قَالَ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ قَالَ مَجَّدَنِی عَبْدِی وَ إِذَا قَالَ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ قَالَ هَذه الآیه بَیْنِی وَبَیْنَ عَبْدِی نصفین وَلِعَبْدِی مَا سَأَلَ وإِذَا قَالَ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ قَالَ هَؤُلَاءِ لِعَبْدِی وَلِعَبْدِی مَا سَأَلَ ٭٭ ﴿خداوند متعال می فرماید: نماز را بین خود و بنده ام تقسیم کردم آنگاه که می گوید: الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ می فرماید: بنده ام مرا ثنا گفت. و آنگاه که می گوید: مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ می فرماید: بنده ام مرا تمجید نمود. و آنگاه که می گوید: إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ می فرماید: این آیه نصفش مال من و نصف دیگر از آن بنده ام می باشد و بنده ام حق دارد سؤال کند و آنگاه که می گوید: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ می فرماید: اینها درخواست بنده ام می باشد و برای اوست که درخواست نماید.﴾ آری إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ در وسط سوره قرار دارد. بنابراین دین همین است که جز الله را نپرستید و جز از او یاری نطلبید. ملائکه و پیامبران و غیر آنها همگی بندگان خداوند هستند چنانکه می فرماید لَنْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلا الْمَلائِکَهُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ یَسْتَنْکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا (١٧٢)فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِینَ اسْتَنْکَفُوا وَاسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَلا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلا نَصِیرًا (١٧٣)[۱۷] «مسیح و ملائکه مقرب پروردگار هرگز از عبادت خداوند روی نگرداندند، هرکس از عبادت وی روی گرداند و تکبر ورزد جملگی به سوی او مراجعه می کنند، سپس آنهایی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند پاداش خویش را بی کم و کاست دریافت داشته و بواسطه فضل و بخشش پروردگار ثوابشان را فزونی می بخشد اما آنها که از عبادت پروردگار سربرتافتند و تکبر نمودند به عذاب دردناکی گرفتار می شوند و جز الله تعالی یار و یاوری نخواهند داشت.» دوست داشتن برای غیر الله همانند محبتی که نصاری برای مسیح و یهود برای موسی و رافضه برای علی و پیروان افراطی علما و ائمه برایشان دارند چنانکه کسی عالم و یا امامی را دوست می دارد ولی نسبت به کسی که مانند و نظیر اوست نفرت دارد در حالیکه در رتبه و مقام نزدیک به هم یا مساوی هستند، چنین محبتی از جنس اهل کتاب است آنها که به بعضی از رسولان ایمان آورده و به بعضی دیگر کافر شدند و مانند حال رافضه است که بعضی از اصحاب را دوست می دارند و نسبت به بعضی دشمنی می کنند و مانند حال و وضع متعصبین منتسب به فقه و زهد می باشد کسانی که بعضی از علما و ائمه را دوست می دارند و با بعضی دیگر دشمنی می کنند می باشد.
مؤمن همه اهل ایمان را دوست می دارد؛ خداوند متعال می فرماید إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ (١٠)[۱۸] «تنها مؤنان برادر یکدیگرند.» و رسول الله می فرماید:٭٭الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْیَانِ یَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا وَشَبَّکَ بَیْنَ أَصَابِعِهِ٭٭[۱۹] ﴿مؤمنان برای هم چون بنایی هستند که همدیگر را محکم می نمایند، آنگاه انگشتان را در هم داخل نمود.﴾ و می فرماید:٭٭ مثل الْمُؤْمِنِینَ فِی تَرَاحُمِهِمْ وَتَوَادِّهِمْ کَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَکَى عُضْوًا تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى ٭٭[۲۰] ﴿مؤمنان در محبت و عاطفه نسبت به هم چون جسد واحدی هستند که هرگاه عضوی از آن به درد آید دیگر اعضا بواسطه بی خوابی و تب با همدیگر همدردی می کنند.﴾ و می فرماید:٭٭لَا تَقَاطَعُوا وَلَا تَدَابَرُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا٭٭[۲۱] ﴿با همدیگر قطع رابطه مکنید، به  همدیگر پشت ننمائید و ای بندگان خدا با همدیگر برادر باشید.﴾
از جمله چیزهایی که دوستی برای خدا و غیر او را روشن می گرداند این است که ابوبکر رضی الله عنه پیامبر صلی الله علیه وسلم را خالصانه برای خدا دوست داشت ولی ابوطالب، عمویش، او را برای هوا و آرزویش دوست داشت و هدفش الله نبود لذا خداوند عمل ابوبکر رضی الله عنه را پذیرفت و این آیات را نازل فرمود: وَسَیُجَنَّبُهَا الأتْقَى (١٧)الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّى (١٨)وَمَا لأحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَهٍ تُجْزَى (١٩)إِلا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الأعْلَى (٢٠)وَلَسَوْفَ یَرْضَى (٢١)[۲۲] «متقی ترین فرد
خود را از آتش دوزخ دور می کند کسی که مالش را به قصد تزکیه می دهد در حالیکه بواسطه کمک و احسان مدیون هیچ کس نیست فقط طالب روی پروردگار است، خداوندی که بالاتر است و بزودی او را راضی می کند» اما ابوطالب عملش مورد پذیرش واقع نمی شود. ابوبکر پاداش و ثواب کارش را از مردم نمی خواهد، حتی از پیامبر و هیچ فردی طالب پاداش نیست بلکه به او ایمان آورده و دوستش دارد و او را با جان و مال حمایت می کند و بدین وسیله به خداوند تقرب می جوید و اجر و پاداش خویش را از او خواهان است. رسول الله صلی الله علیه وسلم دستورات و منهیات و وعد و عید پروردگار را به بندگانش ابلاغ می کند چنانکه می فرماید فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ (۴٠)[۲۳] «جز این نیست که پیامرسانی بر تو و حسابرسی بر ماست.»خداوند کسی است که می آفریند و روزی می دهد و می بخشد و منع می کند و بالا می برد و پایین می آورد و عزت و ذلت به دست اوست و او مسبب اسباب است و پروردگار و مالک همه چیز است، اسبابی که بندگان به کار می گیرند یا از جمله اموری است که خداوند به آن دستور داده و آن را مباح گردانده است لذا آن را بکار می گیرند و یا از جمله اموراتی که از آن نهی شده است یا از جمله بدعتهایی است که بدان اجازه عمل نداده است لذا نباید آن را بکار گیرند. خداوند متعال می فرماید قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَمْلِکُونَ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلا فِی الأرْضِ وَمَا لَهُمْ فِیهِمَا مِنْ شِرْکٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِیرٍ (٢٢)وَلا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ عِنْدَهُ إِلا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (٢٣)[۲۴] «بگو از کسانی که جز خداوند متعال می پندارید دعا کنید آنها مالک اندازه
یک ذره از همه آسمانها و زمین نیستند و در آن شریک و صاحب سهم نیز نمی باشند و برای خداوند یاری کننده و ناصر هم نیستند و حتی شفاعت نیز نزد خداوند بدون اینکه به کسی اجازه دهد سودی هم نمی رساند.» خداوند متعال در این آیه گمراهی کسانی را که ملائکه و پیامبران و دیگران از مخلوقات را به دعا می خوانند بیان داشته است، در آن روشن نموده که مخلوقین در جمیع آسمانها و زمین مالک یک ذره هم نیستند سپس بیان داشته شریک هم نیستند سپس فرموده که کمک و پشتیبان هم نیستند. اهل شرک خالق را به مخلوق تشبیه کرده اند چنانکه بعضی از آنها می گویند: هرگاه حاجتی داشتید فلان شیخ یا عالم و یا امام را به فریاد بخوان او را در خواهید یافت، یا رو به ضریحش قدمهای بردار و با صدای بلند بگو: ای شیخ: حاجتت برآورده می شود این غلط است و انجامش حلال نیست.
اگر از میان این داعیان برای غیر خدا صورت آن شیخ برای کسی ظاهر شد بداند که او شیطان است که خود را به صورت فرد خوانده شده در آورده است چنانکه این امر برای افراد زیادی روی داده است مانند این امر سخن بعضی از پیروان شیخ عدی و غیره است که گویند: هر روزیی که از طرف شیخ به من نرسد را نمی خواهم. تعجب از صاحب عقلی است که مرده ای را به مدد می خواند و از او فریادرسی می طلبد و در همان حال به زنده ای که هرگز نمی میرد استغاثه نمی کند و درخواست حاجت نمی نماید. یکی از آنها می گفت: هرگاه احتیاج به حاکمی داشته باشید بواسطه نزدیکانش به او نزدیک می شوید بهمین صورت بواسطه شیخ به خداوند نزدیک می شویم. این سخن اهل شرک و گمراهی است چون حاکم و پادشاه احتیاجات زیردستانش را نمی داند و به تنهایی قادر به رفع آن نمی باشد لذا این عوامل را برای رسیدن به هدفش مورد استفاده قرار می دهد. ولی الله تعالی به هر چیز عالم است سر و نهان را می داند و بر هر چیزی توانا و قادر است اسباب جملگی از او و به سوی او هستند. هیچ سببی نیست مگر اینکه سببیتش موقوف بر اسباب دیگر است و اسبابی که معارض او هستند. آتش تنها اجسامی را می سوزاند که قابلیت سوختن را داشته باشند و هرگاه خداوند بخواهد اثرش نیز زایل می گردد، چنانکه در مورد ابراهیمعلیه السلام روی داد، ولی مشیت و خواست پروردگار سببی است که هیچ مانعی ندارد بلکه هر چیز که او بخواهد خواهد شد و چیزی که او نخواهد تحقق نخواهد یافت و پروردگار سبحان نسبت به بندگانش از مادر به فرزندش رحیم تر است علی رغم بی نیازیش به بندگان و احتیاجشان به او ضرر را از آنها دور می کند  لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ (١١)[۲۵] «هیچ چیز مانند او نیست که او شنوا و بیناست.»
خداوند همگی اینها را نفی کرده و تنها شفاعت را نگه داشته و می فرماید وَلا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ عِنْدَهُ إِلا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ (٢٣)[۲۶] «شفاعت نزد پروردگار جز برای کسی که به او اجازه داده نافع نیست.» و می فرماید مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ (٢۵۵)[۲۷] «کیست نزد او بدون اذنش شفاعت کند»او کسی است که اجازه شفاعت می
دهد و فقط اوست که شفاعت می پذیرد، همگی تنها از آن اوست و هرگاه فردی بیشترین اخلاص را برای خدا داشته باشد شفاعت رسول بیش از هرکس به او نزدیکتر است. ابوهریرهرضی الله عنه سؤال می کند:٭٭ مَنْ أَسْعَدُ النَّاسِ بِشَفَاعَتِکَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ؟٭٭ ﴿ای رسول خدا چه کسی به واسطه شفاعت تو خوشبخت ترین مردمان است؟﴾ فرمود:٭٭ من قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَبْتَغِی بها وَجْهَ اللَّهِ٭٭ ﴿کسی که گوینده لا اله الا الله باشد و بواسطه آن روی خداوند را طالب باشد.﴾ اما کسانی که بر افرادی توکل می کنند که بدون اذن خداوند برایشان شفاعت نمایند و یا خود را به کسانی معلق می کنند، اینها جنس همان مشرکانی هستند که غیر از خداوند شفیعانی برای خود برگزیده بودند. چنانکه خداوند متعال می فرماید أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَلا یَعْقِلُونَ (۴٣)قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَهُ جَمِیعًا (۴۴)[۲۸] «آیا [کافران] به جای خداوند شفیعانی برگرفته اند؟ بگو آیا اگر هم بر چیزی دست نداشته باشند و تعقل نکنند [باز هم آنان را شفیع می گیرند؟] بگو شفاعت همه از آن خداست.» و می فرماید ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا شَفِیعٍ (۴)[۲۹] «سپس بر عرش قرار گرفت که شما غیر از او یاور و شفیعی ندارید.» و می فرماید قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُمْ وَلا تَحْوِیلا (۵۶)أُولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا (۵٧)[۳۰] «بگو کسانی را که در برابر
او قائل هستید به دعا بخوانید، [خواهید دید که] قادر به برگردانی از شما و هیچ تغییر و تحولی نیستند این کسانی که می خوانند، کسانی که از همه مقرب ترند، خود به پروردگارشان تقرب می جویند، و به رحمت او امید دارند، و از عذاب او بیمناکند، که از عذاب پروردگارت باید بر حذر بود.» افرادی از سلف می گویند: طوایفی مسیح و عزیر و ملائکه را عبادت می کردند، خداوند برایشان بیان فرمود که این پیامبران و ملائکه، بندگان او هستند و همینها خودشان نیز به خداوند تقرب می جویند و به رحمت خداوند امیدوار و از عذابش در هراسند، اما مشرکان همراه خداوند کسانی را قرار داده اند چون پروردگار دوستش دارند و آنها را شفیع خود نموده اند تا نزد خداوند برایشان شفاعت کند، آری نسبت به آنها محبت دارند و آنها را شریک خداوند نموده اند. درحالیکه مؤمنان دوستی و محبتشان برای خداوند از آنها بیشتر است جز الله را عبادت نمی کنند و همراه او چیزی چون پیامبران و دیگران قرار نمی دهند که مانند خداوند دوستش داشته باشند بلکه هر آنچه را خداوند دوست داشته باشد آنها نیز دوست دارند و دین خویش را برای خداوند خالص می نمایند و می دانند که آنها جز به اجازه پروردگار قادر به شفاعت نیستند، در نتیجه رسول خدا و بنده اش محمد صلی الله علیه وسلم را به خاطر خداوند دوست می دارند و می دانند که او بنده خدا و مبلغی از جانب اوست در آنچه دستور داده او را اطاعت می کنند و در هر آنچه بدان خبر داده تصدیقش می نمایند اما جز به خدا امیداوری ندارند و تنها از او می ترسند و جز از او درخواست و طلبی نمی کنند و شفاعتش برای کسی نافع است که او اجازه دهد امید ما برای شفیع و ترسی ما از او نفعی نمی رساند تنها و تنها توحید و اخلاص ما و توکل کردنمان بر خداوند برایمان سودمند است اوست که به شفیع اجازه می دهد لذا مسلمانان باید بین محبت نصاری و مشرکین و دینشان فرق گذارند و از اهل توحید و ایمان پیروی نمایند و از مشابهت مشرکین و بندگان بت و صنم دوری جویند. در صحیحین از رسول گرامی صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمود:٭٭ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ بِهِنَّ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ مَنْ کَانَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ بَعْدَ أَنْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ٭٭ ﴿سه خصلت هستند هرکس واجد آنها باشد شیرینی ایمان را چشیده است: کسی که خدا و رسولش نزد او محبوبتر از غیر آنها باشد؛ کسی که تنها برای خداوند فردی را دوست داشته باشد و کسی که بازگشت به کفر بعد از اینکه از آن خلاصی یافته را آنگونه ناپسند دارد همانگونه که کراهت دارد از اینکه بخواهند او را در آتش اندازند.﴾ خداوند متعال می فرمایند قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (٢۴)[۳۱]«بگو اگر پدران، پسران، برادران، همسران و خاندانتان و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کسادش می ترسید، و خانه هایی که خوش دارید، در نزد شما از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش عزیزتر است، منتظر باشید تا خداوند فرمانش را به میان آورد، و خداوند نافرمانان را هدایت نمیکند » و می فرماید یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (۵۴)[۳۲] «هر کس از شما از دینش [اسلام] برگردد، [بداند که] خداوند به زودی قومی به عرصه می آورد که دوستشان می دارد و آنان نیز او را دوست می دارند، اینان با مومنان مهربان و فروتن و با کافران سختگیرند، در راه خدا [به جهاد] می کوشند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی هراسند، این فضل الهی است که به هر کس که بخواهد ارزانی می دارد و خداوند گشایشگر داناست.»
این مسئله موضوعی گسترده و دین اسلام بر این اصل نهاده شده است و قرآن نیز بر گرد همین اصل دور می زند.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
تألیف: شیخ الاسلام ابن تیمیه
مترجم: عبدالرئوف

________________________________________
[۱] رواه بخاری  و مسلم
[۲] تحریم ۴
[۳] مائده ۵۵- ۵۶
[۴] آل عمران ۳۱
[۵] انعام ۹۴
[۶] یس ۲۲- ۲۵
[۷] انعام ۵۱
[۸]  آل عمران ۷۹- ۸۰
[۹] انبیاء ۲۵
[۱۰] زخرف ۴۵
[۱۱] نحل ۳۶
[۱۲] سبأ ۲۸
[۱۳] راه مسلم، احمد و غیره
[۱۴] اعراف ۱۵۶- ۱۵۸
[۱۵] جاثیه ۱۸- ۱۹
[۱۶] رواه احمد
[۱۷] نساء ۱۷۲- ۱۷۳
[۱۸] حجرات ۱۰
[۱۹] رواه بخاری و مسلم
[۲۰] متفق علیه
[۲۱] رواه ترمذی
[۲۲] لیل ۱۷- ۲۱
[۲۳] رعد ۴۰
[۲۴] سبأ ۲۲- ۲۳
[۲۵] شوری ۱۱
[۲۶] سبأ ۲۳
[۲۷] بقره ۲۵۵
[۲۸] زمر ۴۳- ۴۴
[۲۹] سجده ۴
[۳۰] اسراء ۵۶- ۵۷
[۳۱] توبه ۲۴
[۳۲] مائده ۵۴

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …