توصیه‌هایی از سلف در برحذر داشتن از اهل بدعت و اهواء (۲)

از امام شافعی/ نقل شده که او قومی داد در مورد مساله کلامی سخن می‌گویند، آن‌گاه او فریاد زد و گفت: یا به خوبی در مجاورت ما باشید، یا از کنار ما بلند شوید[۱].

و امام اهل سنت احمدبن حنبل/ می‌گوید: شایسته نیست از بدعت گذاران و اهل اهواء در امور مسلمین کمک گرفته شود، چون این کار بزرگترین زیان برای دین است[۲].

و امام عبدالرحمان بن مهدی/ می‌گوید: در میان اهل اهواء بدتر از اصحاب جهم نیست؛ آن‌ها می‌گویند: در آسمان چیزی نیست! سوگند به خدا به نظر من نباید به آن‌ها زن داد و از آن‌ها زن گرفت و نباید ارث ببرند[۳].

و تابعی فقیه ابوقلابه جرمی بصری/ می‌گوید: با اهل اهواء همنشینی نکنید؛ اگر شما به دایره فکری آن‌ها وارد نشوید شما را در آنچه می‌دانید دچار اشتباه می‌کنند.[۴]

و تابعی بزرگوار ایوب سختیانی/ می‌گوید: اهل اهواء اهل ضلالت هستند، و سرانجام‌شان را جز به جهنم، نمی‌بینم[۵].

و قاضی ابویوسف/ می‌گوید: پشت سر جهمی و رافضی و قدری نماز نمی‌خوانم[۶].

و شیخ الاسلام امام ابوعثمان اسماعیل صابونی / در کتاب ارزشمند خود «عقیده السلف اصحاب الحدیث» می‌گوید: نشانه‌ها و علامت‌های بدعت گذاران بر آنان آشکار است، و بارزترین و آشکارترین نشانه آن‌ها این است که به شدت با اهل حدیث و حاملان احادیث نبوی دشمن هستند و آنان را حقیر می‌شمارند، و آن‌ها را حشویه و جاهل و ظاهری و مشبهه می‌نامند، و در مورد احادیث رسول خدا باورشان این است که علم نیستند، و علم چیزهایی است که عقل فاسدشان به آن رسیده و وسوسه‌های ظلمانی سینه‌های خود را علم می‌دانند.

و امام ابومحمد بر بهاری در کتاب ارزشمندش«شرح السند» سخنی جامع در این مورد گفته است، او می‌گوید: بدان که مردم هیچ بدعتی ایجاد نکرده‌اند مگر آن که به مانند آن سنتی را رها کرده‌اند، بنابراین از نوآوری‌های دینی پرهیز کن، چون هر نوآوری دینی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است، و گمراهی و گمراهان در دوزخ خواهند بود و از بدعت‌های کوچک بپرهیز چون بدعت‌های کوچک، بزرگ می‌شوند و این گونه هر بدعتی که در این امت ایجاد شده در آنجا کوچک بوده و شبیه حق بوده است و به خاطر این مشابهت کسانی که وارد آن شده فریب خورده‌اند، سپس نتوانسته‌اند از آن بیرون بیایند، و آن‌گاه بزرگ شده و تبدیل به دینی شده که به عنوان دین انجام می‌شود، و با صراط مستقیم مخالفت کرده و از اسلام بیرون آمده است. و وقتی سخن هر کسی را بخصوص در زمان خود می‌شنوی شتاب نکن و وارد آن نشو؛ تا وقتی بپرسی و بررسی کنی که آیا کسی از اصحاب رسول خدا  صلی الله علیه وسلم یا کسی از علما این سخن آن را گفته است یا نه؟ اگر در این مورد روایتی یافتی به آن تمسک بجوی و آن را رها مکن و به چیزی دیگر روی نیاور، که سرانجامت به جهنم خواهد بود.

و امام مفسّر ابومحمد حسین بن مسعود بن فرّاء بغوی/ در کتاب ارزشمندش «شرح السنه» می‌گوید: صحابه و تابعین و پیروان‌شان و علمای سنت و حدیث همه بر این اجماع و اتفاق دارند که با اهل بدعت دشمنی شود و از آن‌ها قطع رابطه گردد[۷].

و امام ابن ابی زمنین اندسی / می‌گوید: و همواره اهل سنت منحرفان گمراه را مورد عیب‌جویی قرار می‌دهند و از همنشینی با آنان نهی می‌کنند و مردم را از فتنه آن‌ها می‌ترسانند، و از احوال آن‌ها خبر یم‌دهند و این را غیبت و طعنه به حساب نمی‌آورند[۸].

و امام ابن قدامه مقدسی/ می‌گوید: سلف از مجالست با اهل بدعت و مطالعه کتاب‌هایشان و از گوش دادن به سخنان‌شان نهی می‌کردند[۹].

و امام شافعی/ حکم اهل بدعت را به وضوح و روشنی بیان کرده است و می‌گوید: حکم من در مورد اهل کلام این است که با شاخه نخل خرما زده شوند، و بر شتر سوار کرده شوند و در میان عشایر و قبایل گردانده شوند، و گفته شود: این سزای کسی است که قرآن و سنت را رها کرده و به کلام تمسک جسته است[۱۰].

و امام ابوعثمان اسماعیل صابونی در کتاب ارزشمندش«عقیده السلف» می‌گوید: اهل سنت و الجماعت بر تضعیف اهل بدعت اجماع کرده‌اند، و او/ بعد از بیان اقوالشان می‌گوید: و این جملاتی که در این بخش ذکر کردم، اعتقاد همه آن‌هاست و در آن اختلافی ندارند و بلکه همه بر آن اجماع کرده‌اند و با وجود این همه اتفاق نظر دارند که اهل بدعت باید تضعیف و تحقیر وند و به حاشیه رانده شوند و از آن‌ها و از همراهی و همزیستی با آنان دوری شود، و با دوری کردن از آن‌ها و قطع رابطه از آنان به خداوند تقرّب جسته شود.

و امام ابن عبدالله/ در کتاب ارزشمند خود «التمهید» می‌گوید: علما اجماع کرده‌اند که برای مسلمان جایز نیست که بیشتر از سه روز از برادرش قطع رابطه کند، مگر اینکه از سخن گفتن با او از ارتباط با او بیم آن را داشته باشد که او دینش را فاسد کند یا موجب زیانی دینی یا دنیوی برای او باشد، اگر چنین باشد به او اجازه داده شده که از برادرش دوری کند و چه بسا که قطع رابطه‌ای خوب از اختلاطی عوذی بهتر باشد.

 

[۱]– مختصر کتاب … علی تارک …. امام نصربن ابراهیم مقدسی.

[۲]– «مناقب الامام احمد» ابن جوزی.

[۳]– الابانه امام ابن بطه.

[۴]– الابانه امام ابن بطه.

[۵]– الابانه امام ابی بطه.

[۶]– شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی.

[۷]– شرح السنه امام بغوی.

[۸]– «اصول السنه» امام ابن ابی زمنین.

[۹]– الاداب الشرعیه علامه ابن مفلح.

[۱۰]– شرح السنه بغوی.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …