بخاری در صحیحش دربارهی این آیه میگوید: «یعنی هیچ کس مزهی قرآن را احساس نمیکند جز کسی که به آن ایمان آورده است»[۱].
ابن قیم میگوید: «آیهی فوق اشاره دارد به اینکه کسی نمیتواند از قرآن و قرائت و فهم و تدبر در آن لذت ببرد جز کسی که گواهی میدهد که این قرآن، کلام خداست که به حق به آن تکلم نموده و به صورت وحی آن را بر پیامبرش نازل فرموده و کسی نمیتواند به معنای قرآن دست پیدا کند مگر کسی که به هیچ صورتی کمترین ناخرسندی نسبت به آن در دلش نباشد»[۲].
دیگران میگویند: آیهی: ﴿لَّا یَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩﴾ یعنی جز کسانی که از جنابت و بیوضویی پاکند، نمیتوانند به قرآن دست بزنند. اینان میگویند: لفظ این آیه خبر بوده و معنایش طلب و درخواست امری میباشد. این دسته میافزایند: منظور قرآن در اینجا، مصحف قرآن است همان طور که در حدیث ابن عمر به طور مرفوع آمده است: «نهی أن یسافر بالقرآن إلی أرض العدو مخافه أن یناله العدو»[۳]: «پیامبر صلی الله علیه و سلم نهی کرد از اینکه با همراه داشتن قرآن به سرزمین دشمن مسافرت شود از ترس اینکه دشمن به قرآن دسترسی پیدا کند (و به آن اهانت نماید)». این گروه جهت اثبات رأی خویش به روایتی که امام مالک در کتاب «الموطأ» از عبدالله بن محمد بن ابی بکر بن محمد بن عمرو بن حزم روایت نموده استدلال کردهاند. در این روایت آمده در نامهای که رسول الله صلی الله علیه و سلم برای عمرو بن حزم؛ نوشت: «أن لا یمس القرآن إلا طاهر»[۴]: «جز شخص پاک از جنابت و بیوضویی کسی نباید به قرآن دست بزند».
راجع به آیهی: ﴿تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٨٠﴾ [الواقعه: ۸۰]. ابن کثیر گوید: «یعنی این قرآن فرو فرستاده از جانب الله، پروردگار جهانیان است و آن طور نیست که میگویند: این قرآن، جادو و یا کهانت یا شعر است، بلکه حقی است که در آن شکی وجود ندارد و جزآن، هیچ حق سودمندی وجود ندارد»[۵].
در این آیه، این مطلب اثبات میشود که قرآن، کلام خداست که به آن تکلم نموده است. ابن قیم میگوید: «این آیات نیز مانند آیهی فوق میباشد: ﴿وَلَٰکِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّی﴾ [السجده: ۱۳]. «ولی این وعده، از سوی من حق و ثابت است». و ﴿قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّکَ﴾ [النحل: ۱۰۲]. «بگو: قرآن را جبرئیل از سوی پروردگارت به حق نازل کرده است».[۶] همچنین در آیهی فوق علو و بلندی خدا بر آفریدههایش اثبات میشود؛ چون پایین آمدن و فرو فرستادنی که عقلها درکش کنند و فطرتها آن را بشناسند، رسیدن چیزی از بالا به سمت پایین میباشد. آیهی: ﴿وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِیَهَ أَزۡوَٰجٖ﴾ [الزمر: ۶]. «و برای شما هشت جفت چهارپا گسیل داشت». این مطلب را رد نمیکند؛ چون ما میگوییم: همانا کسی که قرآن را از بالای آسمانها نازل کرده، به دستور خودش این چارپایان را برای ما نازل فرموده است.
(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– صحیح بخاری ۶/۲۷۳۹٫
[۲]– التبیان فی أقسام القرآن ص۱۴۴٫
[۳]– بخاری در صحیحش به ش ۲۸۲۸ و مسلم در صحیحش به ش ۱۸۶۹ روایتش کردهاند.
[۴]– مالک در «الموطأ» ۱/۱۹۹، ابن ابی داود در «المصاحف» صفحات۱۸۵و۱۸۶، ابن حبان در صحیحش ۱۴/۵۰۴، دارقطنی در سنن ۲/۲۸۵، حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» ۱/۵۵۳، بیهقی در «معرفه السنن و الآثار» ۱/۲۵۲ و دیگران این حدیث را روایت نمودهاند. این حدیث چندین طریق دارد و حدیث صحیحی است. امام احمد آن گونه که در «نصب الرایه» ۲/۳۴۱ آمده، اسحاق بن راهویه آن گونه که در «الأوسط» اثر ابن منذر ۲/۱۰۲ آمده، ابن حبان و حاکم آن را صحیح دانستهاند. در کتاب «نصب الرایه» ۲/۳۴۱ آمده است: «یعقوب بن سفیان فَسوی میگوید: در تمامی کتاب های منقول، حدیث صحیحتری از آن سراغ ندارم. اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم و تابعین به این حدیث روی میآوردند و آراء و نظرات خویش را رها میکردند». ابن عبدالبر در «الإستذکار» ۲/۴۷۱ میگوید: «علماء این نامهی عمروبن حزم را پذیرفته و به آن عمل کردهاند. این روایت از نظر علما مشهورتر و ظاهرتر از یک اسناد متصل میباشد».
[۵]– تفسیر ابن کثیر، ۴/۲۹۹٫
[۶]– التبیان فی أقسام القرآن، ص۱۴۵٫