تفاوت میان استدلال به حدیث ضعیف و روایت آن

مادامیکه مصنف در روایت حدیث در کتاب خود شرط نکرده باشد که جز حدیث صحیح را روایت نمی کند، روایت کردن حدیث ضعیف جایز است. چنانکه امام بخاری و مسلم در دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم شرط کرده اند جز حدیث صحیح را در آنها روایت نکنند.

اما روایت حدیث ضعیف ضوابطی دارد از جمله:

۱- حدیث ضعیف، ضعف آن شدید یا موضوع نباشد.

۲- کسی که حدیث ضعیف را روایت می کند، آن را با ذکر سندش روایت کند. چنانکه گفته شده: «هرکس روایتی را با سند ذکر کرده باشد، بری خواهد بود.» و این از جهت حفظ علم و عدم تفریط در آنچه روایت می شود، می باشد و اینگونه با ذکر سند، نقد اساتید آن را به پژوهشگران علم حدیث محول می کند.

۳- چون ضعف حدیثی برای مصنف آشکار باشد، شایسته است که این مهم را یادآور شود.

ابوشامه مقدسی[۱] در مقام انکار ذکر روایت ابوهریره[۲] توسط حافظ بن عساکر[۳] می گوید: «دوست داشتم حافظ (ابن عساکر) این روایت را بیان نمی کرد. چرا که روایت چنین احادیثی، در واقع تأیید روایت های منکر می باشد. جایگاه و منزلت وی بیش از این است که حدیثی را از رسول خدا  صلی الله علیه و سلم روایت کند که دروغ بودن آن را می داند. (یا معتقد به دروغ بودن آن است.) اما این از عادت برخی از اهل حدیث است که در روایت احادیثی که در باب فضایل اعمال است، با تساهل برخورد می کنند. اما چنین عملکردی نزد محققان اهل حدیث و نیز نزد علمای اصول و فقه نادرست و اشتباه است. بلکه اگر درجه روایت را می داند، شایسته است آن را ذکر کند. وگرنه مصداق وعید قرار می گیرد، آنجا که رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمودند: «مَنْ حَدَّثَ عَنِّی بِحَدِیثٍ یُرَى أَنَّهُ کَذِبٌ، فَهُوَ أَحَدُ الْکَاذِبِینَ»:[۴] «هرکس حدیثی را از من نقل کند که به دروغ بودن آن آگاه است، خود یکی از دروغگویان است».

و از این جهت است که احمد محمد شاکر می گوید: «من بر این باورم که بیان ضعف در حدیث ضعیف در هر صورت واجب است. چرا که عدم ذکر ضعف آن، این توهم را در ذهن شنونده ایجاد می کند که حدیث صحیح است. علی الخصوص زمانی که نقل کننده ی آن یکی از علمای حدیث باشد، کسی که در چنین مواردی به قول و دیدگاه او مراجعه می شود. و در این زمینه تفاوتی میان احادیثی که در باب احکام ذکر می شود و احادیثی که در باب فضایل اعمال بیان می شود، وجود ندارد. و چه در احکام و چه در فضایل اعمال، روایت ضعیف قابل پذیرش نیست. بلکه جز احادیثی که به صورت صحیح یا حَسَن از رسول خدا  صلی الله علیه و سلم ثابت شده، احادیث دیگر حجت نخواهند بود».[۵]

و همچنین دکتر صبحی صالح می گوید: «به روایت احادیث ضعیف در باب فضایل اعمال معتقد نیستیم. ولو اینکه تمام شروطی را دارا باشد که متساهلان برای پذیرش حدیث ضعیف برشمرده اند. سپس این شروط را ذکر نموده و می گوید: با وجود این شروط، قائل به روایت حدیث ضعیف نیستیم. چرا که احادیث صحیح و حَسشن (در موضوعاتی که حدیث ضعیف روایت شده اند) ما را از روایات ضعیف بی نیاز می کند. و براستی که احادیث صحیح و حَسَن ثابت شده در بخش احکام شرعی و فضایل اخلاقی بسیار زیاد هستند. و با وجود این شروط، اعتقاد به ثبوت ضعف در روایت را نمی توانیم هضم کنیم و اگر چنین نبود آن را ضعیف نام نمی نهادیم. و این همواره ما را در مورد آن دچار تردید می کند درحالی که در دین جز یقین سودمند نخواهد بود».[۶]

 

[۱] – عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان مقدسی شافعی معروف به ابوشامه؛ (شامه به معنای خال می باشد) چرا که خال بزرگی بالای ابروی چپ او بود. وی در سال ۶۶۵ فوت کرد؛ نگا: الذیل علی الروضتین، ص: ۳۷-۴۵

[۲] – از ابوهریره روایت است که می گوید: «مَنْ صَامَ السَابِع وَالعِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ،کَتَبَ اللَّهُ لَهُ صِیَامَ سِتِّینَ شَهْرًا»: «هرکس ۲۷ رجب را روزه بگیرد، خداوند پاداش روزه ی شصت ماه را برای او می نویسد».

[۳] – ابو القاسم علی بن حسن بن هبه الله معروف به ابن عساکر دمشقی؛ در حدیث امام بود. و از فقهای معروف شافعیه می باشد. وی در سال ۵۷۱ فوت شد. نگا: المختصر فی اخبار البشر: ۳/۵۹؛ العبر، ذهبی: ۴/۲۱۲-۲۱۳

[۴] – مسلم در مقدمه صحیح: ۱/۶۲، شرح نووی؛ مسند احمد: ۵/۲۰؛ ابن ماجه: ۳۸، ۴۰؛ و سیوطی در «الجامع الصغیر» به صحیح بودن آن اشاره کرده است. نگا: الجامع الصغیر: ۶/۱۱۶؛ همراه شرح آن فیض القدیر. (الباعث علی انکار البدع و الحوادث، ص: ۶۴-۶۵، ابو شامه مقدسی)

[۵] – الباعث الحنیف، احمد شاکر، ص: ۷۶

[۶] – علوم الحدیث و مصطلحه، دکتر صبحی الصالح، ص: ۲۱۱-۲۱۲

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …