تفاسیر و مفسرین ایرانی اهل سنّت

توضیح:
این مقاله چند سال قبل توسط دوست فاضلم آقای خدابخش قربانپور بعنوان تحقیق درسی در مقطع کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تهیه شد. مقاله در اصل مشتمل بر دو بخش بود که جهت اختصار از آوردن فصول چهارگانه بخش اول: معانی تفسیر از نظر لغوی و اصطلاحی، تاریخ تحول علم تفسیر، انواع تفسیر و روش‌های تفسیر اجتناب شد.
از جناب قربانپور که اجازه چاپ این تحقیق را داده‌اند، تشکر می‌نماییم و توفیقات علمی بیشتر برای ایشان و بهروزی برای خانواده معززشان را خواهانیم.       محمد قجقی

فصل اول: از صدر اسلام‌
تا قرن‌ هفتم‌ هجری‌
روایت‌هایی‌ که‌ از مفسرین‌ گذشته‌ مخصوصاً حضرت‌ رسول‌، صحابه‌ و تابعین‌ نقل‌ شده‌، اساس‌ علم‌ تفسیر قرار گرفته‌، و در حقیقت‌ تفسیرهای‌ اولی‌ مجموعه‌ای‌ از همین‌ روایات‌ می‌باشد. ۱

در طول‌ قرن‌ اول‌ تا نیمه‌های‌ قرن‌ دوم‌ تفسیر مستقلی‌ نوشته‌  شده است‌، و تفاسیری‌ هم‌ که‌ در قرن‌ دوم‌ نوشته‌ شده‌ است‌ از بین‌ رفته‌، فقط‌ در بعضی‌ از کتب‌ به‌ آنها اشاراتی‌ شده‌ است‌.

یکی‌ از مفسرین‌ قرن‌ دوم‌ هجری‌ «مقاتل‌ بن‌ سلیمان»‌ از مردم‌ «ری‌» یا به‌ قولی‌ «خراسان‌» بود، که‌ در سال‌ یکصد و پنجاه‌ هجری‌ درگذشت‌.امام‌ شافعی‌ درباره‌ی‌ او گفته‌ است‌، که‌ مردم‌ در تفسیر به‌ «مقاتل»‌ نیاز دارند. ۲  این‌ تفسیر جزء تفاسیر روایی‌ بود و بیشتر جنبه ‌ فقهی‌ داشت‌.۳

قراء بن‌ – یحیی‌ بن‌ الماقطع‌ اصلا از دماوند بود، این‌ فرد که‌ از مفسرین‌ قرن‌ دوم‌ می‌باشد، صاحب‌ «تفسیر المعانی‌» می‌باشد.
روش‌ قراء بدین‌ صورت‌ بود، که‌ ابتدا قاری‌ از روی‌ قرآن‌ شروع‌ به‌ خواندن‌ می‌کرد، و در هنگامی‌ که‌ او قرآن‌ می‌خواند قراء  قرآن‌ را برای‌ شاگردان‌ خود تفسیر می‌کرد، و آنها می‌نوشتند و در پایان،‌ کتاب‌ بزرگی جمع‌ شد که‌ هزار برگ‌ داشت۴ به‌ گفته‌ سیوطی‌ این‌ دو تفسیر از بین‌ رفته‌اند.۵

از قرن‌ سوم‌ هجری‌ تفسیر شکل‌ مدون‌ به‌ خود می‌گیرد و تفاسیر بزرگی نوشته‌ شده‌ است‌.۶ یکی‌ از این‌ تفاسیر، «تفسیر موزون‌» می‌باشد نام‌ دیگر آن‌ «تفسیر عروضی‌» است‌.از نویسنده‌ و سال‌ تالیف‌ آن‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌، از لحاظ‌ شیوه‌ی‌ نگارش‌ مربوط‌ به‌ قرن‌ سوم‌ است‌ و نویسنده‌ با توجه‌ به‌ مختصات‌ لهجه‌ای‌ از علمای‌ «ماوراء النهر» می‌باشد. تفسیر آیه‌ به‌ آیه‌ است‌.و بیشتر از نظر ادبی‌ مورد نظر می‌باشد.۷

تفسیر «جامع‌ البیان‌ فی‌ التفسیر القرآن»‌ یا «تفسیر کبیر» در راس‌ تفاسیر قرن‌ سوم‌ قرار دارد. ۸
این‌ تفسیر اثر مورخ‌ و محدث‌ بزرگ‌ «محمد بن‌ طبری‌» می‌باشد. این‌ تفسیر تا عهد مولف‌ بزرگترین‌ تفسیری‌ بود که‌ نوشته‌ شد.و به‌ همین‌ سبب‌ در عالم‌ اسلامی‌ کسب‌ شهرت‌ کرد.۹
این‌ تفسیر اکنون‌ در ۳۱ مجلد چاپ‌ شده‌ است‌.تفسیر طبری‌ جزء تفاسیر روایی‌ است‌ و بیشتر جنبه‌ فقهی‌ دارد، طبری‌ در تفسیر و توضیح‌ آیات‌ و عبارات‌ بیشتر متکی‌ بر اسناد صحیح‌ از اقوال‌ صحابه‌ و تابعین‌ بوده‌ است‌، و هیچ‌ جا به‌ خود اجازه‌ی‌ تاویل‌ و تعبیر را نداد، او ابتدا شافعی‌ بود و بعد مکتب‌ فقهی‌ جدیدی‌ به‌ نام‌ جریریه‌ تاسیس‌ کرد، وی‌ طرفداران‌ زیادی‌ پیدا نکرد.۱۰ این‌ تفسیر در قرن‌ چهارم‌ به‌ دستور «نوح‌ بن‌ نصر سامانی‌» از عربی‌ به‌ فارسی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌.۱۱

از دیگر تفاسیر قرن‌ سوم‌ تفسیر «جامع‌ التأویل»‌ اثر «احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا اللغوی»‌ اهل‌ قزوین‌ می‌باشد.مفسر ابتدا مذهب‌ شافعی‌ داشت‌، بعدهامذهب مالکی‌  اختیار کرد.تفسیر او فقهی‌ است‌، که‌ با توجه‌ به‌ آیات‌ قرآنی‌ مسائل‌ فقهی‌ را از آنها استنباط‌ کرد.۱۲

در قرن‌ چهارم‌ می‌توان‌ به‌ چند تفسیر اشاره‌ نمود، «احکام‌ القرآن‌» از «ابوبکر محمد ابن‌ رازی»‌.این‌ فرد حنفی‌ بود.این‌ تفسیر همان‌ طور که‌ از نامش‌ پیداست‌ یک‌ تفسیر فقهی‌ می‌باشد.

این‌ تفسیر در مسائل‌ فقهی‌ یکی‌ از معتبرترین‌ تفاسیر حنفی‌ها می‌باشد.مفسر در این‌ تفسیر شروع‌ به‌ جمع‌آوری‌ آیاتی‌ کرد. که‌ بتوان‌ احکام‌ فقهی‌ را از آنها استنباط‌ نمود.۱۳

از دیگر تفاسیر قرن‌ چهارم‌ که‌ با زبان‌ فارسی‌ می‌باشد، «تفسیر قرآن‌ پاک‌» است‌.اصل‌ تفسیر در «پاکستان‌» موجود بود، در سال‌ ۱۳۴۱ توسط‌ بنیاد فرهنگ‌ ایران‌ از آن‌ عکسبرداری‌ شد و با مقدمه‌ مرحوم‌ «مجتبی‌ مینوی‌»  به‌ چاپ‌ رسید، او معتقد است‌ که‌ با توجه‌ به‌ سبک‌ و سیاق‌ آن‌ از قرن‌ چهارم‌ می‌باشد، تفسیر لغت‌ به‌ لغت‌ است‌.۱۴

«تفسیر سور آبادی‌» تالیف‌ «ابوبکر عتیق‌ بن‌ محمد الهروی‌ سور آبادی»‌ از تفاسیر قرن‌ پنجم‌ می‌باشد. نویسنده‌ از معاصران‌ سلطان‌ آلب‌ ارسلان‌ سلجوقی‌ می‌باشد.این‌ تفسیر به‌ زبان‌ فارسی‌ است‌ و از نمونه‌های‌ عالی‌ نثر فارسی‌ می‌باشد.نویسنده‌ مذهب‌ شافعی‌ داشت‌، قرآن‌ را تحت‌ الفظی ترجمه‌ کرده‌ است‌، بیشتر از نظر ادبی‌ معروفیت‌ دارد.۱۵

«تاج‌ التراجم»‌ یا «تفسیر اسفراینی‌» از جمله‌ کتب‌ مهم‌ تفسیری‌ قرن‌ پنجم‌ می‌باشد، نویسنده‌اش‌ «عماد الدین‌ ابوالمظفر شافعی‌» است‌.او تفسیر را به‌ چند مجلس‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌ و در هر مجلس‌ تعدادی‌ از سوره‌های‌ قرآن‌ را تفسیر کرده‌ است‌، او از معاصران‌ خواجه‌ نظام‌ الملک‌ و مورد توجه‌ی او بوده‌ است‌.۱۶

در قرن‌ ششم‌ هجری‌ بزرگترین‌ تفاسیر اهل‌ سنت‌ نوشته‌ شده‌ است‌.یکی‌ از این‌  تفاسیر «مفاتیح‌ الغیب‌» یا «تفسیر کبیر» اثر «محمد بن‌ عمر بن حسین‌ بن‌ حسن‌ بن علی‌» معروف‌ به‌ «امام‌ فخر رازی‌ شافعی»‌ از مفسران‌ بزرگ‌ قرن‌ ششم‌ می‌باشد، این‌ تفسیر از جمله‌ تفاسیر به‌ رای‌ است‌ و آیات‌ قرآنی‌ را بر اساس‌ مسائل‌ فلسفی‌ تفسیر کرده‌ است‌.تفسیر بیشتر جنبه‌ کلامی‌ و فلسفی‌ دارد. در ۸ جلد چاپ‌ شده‌ است‌ و تفسیر سوره‌ به‌ سوره‌ است‌.۱۷

از دیگر تفاسیر بزرگ‌ قرن‌ ششم‌ تفسیر «کشاف‌» اثر «ابوالقاسم‌ محمود بن‌ عمر زمخشری‌ خوارزمی‌» ملقب‌ به‌ «جار الله‌» است‌.۱۸ زمخشری‌ از نظر کلامی‌ معتزلی‌ در فقه‌ پیرو حنفی‌ها می‌باشد. روش‌ تفسیر او آیه‌ به‌ آیه‌ است‌.این‌ تفسیر از متقن‌ترین‌ تفاسیر اهل‌ سنت‌ می‌باشد.زمخشری‌ در این‌ تفسیر به‌ ذکر خصوصیات‌، صرفی‌، نحوی‌، معانی‌، بیان‌، قرائت‌ و شأن‌ نزول‌ هر کدام‌ از آیات‌ پرداخته‌ است‌.۱۹ این‌ تفسیر در ۴ مجلد چاپ‌ شده‌ است‌.۲۰

«تفسیر کشف‌ الاسرار و عده‌ الابرار» از دیگر تفاسیر قرن‌ ششم‌ می‌باشد، نویسنده‌ آن‌ «ابوالفضل‌ رشید الدین‌ میبدی‌ یزدی‌» می‌باشد. این‌ تفسیر درواقع‌ شرحی‌ است‌ بر «تفسیر سیره فی‌ التصوف‌» اثر «خواجه‌ عبدالله انصاری هروی‌».تفسیر میبدی‌ بیشتر از نظر عرفانی‌ مطرح‌ است‌.۲۱

یکی‌ دیگر از تفاسیر قرن‌ ششم‌ «مفاتیح‌ الاسرار و مصابیح‌ الابرار» اثر «ابوالفتح‌ محمد بن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی‌ شافعی‌» است‌، از تفاسیر فلسفی‌ است‌.۲۲

فصل‌ دوم‌: مفسرین‌ اهل‌ سنت‌ از قرن‌ هفتم‌ تا عصر حاضر
از قرن‌ هفتم‌ به‌ بعد تفاسیر ایرانیان‌ اهل‌ سنت‌ به‌ اندازه‌ی‌ تفاسیر قبلی‌ از استحکام‌ برخوردار نیستند، صرفنظر از «انوار التنریل‌» که‌ در قرن‌ هفتم‌ نوشته‌ شده‌ است‌، تفاسیر دیگر یا شرحی‌ است‌ بر تفاسیر قبلی‌ یا تفسیر قسمتی‌ از قرآن‌ می‌باشد.۱

«انوار التنزیل‌ و اسرار التأویل‌» یکی‌ از مهمترین‌ تفاسیر قرن‌ هفتم‌ می‌باشد.نویسنده‌ی آن‌ قاضی‌ «ناصر الدین‌ عمر بن‌ محمد شیرازی‌ بیضاوی‌» اهل‌ «بیضای‌» فارس‌ است‌.این‌ تفسیر خلاصه‌ و فشرده‌ای‌ است‌ از تفسیر کشاف‌ و مفاتیح‌ الغیب‌.۲ نویسنده‌ شافعی‌ است‌.تفسیر او از جمله‌ تفاسیر فقهی‌ فلسفی‌ است‌.روش‌ تفسیر بیضاوی‌ سوره‌ به‌ سوره‌ می‌باشد.این‌ تفسیر مورد استفاده‌ فیض‌ کاشانی‌ در «تفسیر صافی‌»  بوده‌ و شیخ‌ بهائی‌ نیز شرحی‌ بر آن‌ نوشته‌ است‌.۳

«مدارک‌ التنزیل‌ و حقایق‌ التاویل»‌ از دیگر تفاسیر قرن‌ هفتم‌ اثر «محمود نسفی‌ حنفی»‌ می‌باشد. «نسفی»‌ عالم‌ در حدیث‌ و فقه‌ می‌باشد،۴  تفسیر او از جمله‌ تفاسیر به‌ رای‌ می‌باشد.نسفی‌ در تفسیر خود اگر حدیث‌ یا خبر موثقی‌ نمی‌یافت‌، به‌ رای‌ خود اظهار نظر می‌کرد.تفسیر او آیه‌ به‌ آیه‌ است‌ و در ۴ مجله‌ چاپ‌ شده‌ است‌.۵

تفاسیر از قرن‌ هشتم‌ به‌ بعد به‌ ارزش‌ تفاسیر دورانهای‌ قبل‌ نیست‌.۶ «جوامع‌ التبیان‌» تالیف‌ «معین‌ الدین‌ عبدالرحمن‌ ایجی‌» از علمای‌ قرن‌ هشتم‌ از ایج‌ فارس‌ بوده‌ است‌.او تفسیر خود را به‌ عربی‌ نوشت‌ و اساس‌ کار او بر اختصار از تفسیرهای‌ قبلی‌ قرار داشت‌ و هدفش‌ این‌ بود که‌ مختصری‌ را در این‌ فن‌ تهیه‌ کند.۷

«تفسیر الثعالبی»‌ اثر «عبدالرحمن‌ بن‌ محمد ثعالبی‌ حنفی‌» از دیگر تفاسیر قرن‌ هشتم‌ است‌.این‌ تفسیر سوره‌ به‌ سوره‌ است‌ و از لحاظ‌ فقهی‌ اهمیت‌ دارد.۸

«جواهر التفسیر فی‌ التحفه‌ الامیر» اثر «ملاحسین‌ کاشفی‌» مولف‌ پرکار قرن‌ نهم‌ از تفاسیری‌ است‌ که‌ در سال‌ ۹۸۰ به‌ پایان‌ رسیده‌ است‌.این‌ تفسیر به‌ نام‌ «امیر علی‌ شیر نوائی‌» ۹ تالیف‌ شده‌ است‌.تفسیر به‌ زبان‌ فارسی‌ است‌ و اهمیت‌ آن‌ بدین‌ دلیل‌ است‌ که‌ مقدمه‌ای‌ بلند دارد. در آن‌ مقدمه‌ توضیحاتی‌ درباره‌ی‌ شناخت‌ قرآن‌ و فضایل‌ آن‌ می‌دهد. او مقدمه‌ را به‌ چهار باب‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌. باب‌ اول‌ در شناخت‌ قرآن‌، باب‌ دوم‌ فضایل‌ قرآن‌، باب‌ سوم‌ اهمیت‌ قرآن‌ از نظر صرف‌ و نحو، باب‌ چهارم‌ در رابطه‌ با جنبه‌ لغوی‌ قرآن‌ می‌باشد.۱۰

«تفسیر شاهرودی‌» از دیگر تفاسیر قرن‌ نهم‌ است‌.این‌ تفسیر از «شیخ‌ علاء الدین‌ محمد شاهرودی‌» که‌ به‌ نام‌ «سلطان‌ محمد فاتح‌ عثمانی‌» در سال‌ ۸۶۳ در شهر «ادرنه»‌ تالیف‌ شده‌ است‌.۱۱

از قرن‌ دهم‌ تا قرن‌ دوازدهم‌ بیشتر تفاسیری‌ که‌ نوشته‌ شده‌ است‌، در واقع‌ شرحی‌ است‌ بر تفاسیر قبلی‌ خصوصا «انوار التنزیل‌ بیضاوی‌» ۱۲
در ایران‌ به‌ خاطر تشکیل‌ دولت‌  صفوی‌ محیط‌ مساعدی‌ برای‌ اهل‌ تسنن‌ نبود که‌ بتواند دست‌ به‌ کارهای‌ عملی‌ همچون‌ تالیف‌ و تفسیر بزنند، این‌ افراد برای‌ انجام‌ کار خود عازم دربار ازبکان‌ و ترکان‌ عثمانی‌ می‌شدند.۱۳ از این‌ افراد می‌توان‌ به‌ «رازی»‌ از دانشمندان‌ و ادیبان‌ ایرانی‌ که‌ در دربار «سلطان‌ سلیمان‌ قانونی»‌ بود و تفسیری بنام‌ «تفسیر رازی‌» دارد.۱۴ «شیخ‌ اسماعیل‌ حقی»‌ صاحب‌ «تفسیر روح‌ البیان‌» و اشعاری‌ به‌ فارسی‌ دارد، او از ایران‌ به‌ ترکیه‌ رفت‌ و در شهر بروسه‌ ساکن‌ شد، و در سال‌ ۱۲۲۷ در گذشت.۱۵

نتیجه‌
ایرانیان‌ بیش‌ از هر ملت‌ دیگری‌ نیروهای‌ خود را در اختیار اسلام‌ گذاشتند، و بیش‌ از هر ملت‌ دیگری‌ در این‌ راه‌ صمیمت‌ نشان‌ دادند. در این‌ دو جهت‌ هیچ‌ ملتی‌ به‌ پای‌ ایرانیان‌ نمی‌رسد، حتی‌ خود ملت‌ عرب‌ که‌ دین‌ اسلام‌ در میان‌ آنها ظهور کرد.راجع‌ به‌ خدمات‌ ایرانیان‌ به‌ اسلام‌ سخن‌ زیاد گفته‌ شد ولی‌ به‌ این‌ نکته‌ کمتر توجه‌ می‌شود که‌ ایرانیان‌ شاهکارهای‌ خود را در راه‌ خدمت‌ به‌ اسلام‌ به‌ وجود آوردند.و جز نیروی‌ عشق‌ و ایمان‌ نیروی‌ دیگری‌ قادر نیست‌ این آثار را خلق‌ کند.در واقع‌ این‌ اسلام‌ بود که‌ استعداد ایرانی‌ را تحریک‌ کرد و در او روح‌ تازه‌ای‌ دمید و او را به‌ هیجان‌ در آورد.

به‌ همان‌ علت‌ که‌ اسلام‌ یک‌ دین‌ همه‌ جانبه‌ است‌ و بر جنبه‌های‌ مختلف‌ حیات‌ بشری‌ سیطره‌ دارد، خدمات‌ ایرانیان‌ به‌ اسلام‌ وسیع‌ و گسترده‌ بود و در صحنه‌ها و جبهه‌های‌ گوناگون‌ صورت‌ گرفت‌.صحنه‌ علم‌ و فرهنگ‌ وسیع‌ترین‌ و پرشورترین‌ میدانهای‌ خدمات‌ ایرانیان‌ به اسلام‌ است‌، و نخستین‌ موضوعی‌ که‌ توجه‌ ایرانیان‌ را جلب‌ کرد، قرآن‌ بود، که‌ با قرائت‌، تفسیر، حدیث‌، کلام‌ و غیره‌ شروع‌ شد.اهتمام‌ ایرانیان‌ به‌ تفسیر و حدیث‌ که‌ مستقیما به‌ اسلام‌ مربوط‌ بود از هر مورد دیگر بیشتر بود.چون‌ فرآیند اسلام‌ پذیرفتن‌ ایرانیان‌ ادامه‌ یافت‌، عشق‌ به‌ قرآن‌ با عدم‌ آگاهی‌ به‌ آن‌ زبان‌ سبب‌ شد، که‌ دست‌ به‌ کار مطالعه‌ زبان‌ عرب‌ و قرآن‌ شوند و کار به‌ جایی‌ رسید که‌ ایرانیان‌ حتی‌ زبان‌ قرآن‌ را دقیق‌تر از عربها تجزیه‌ و تحلیل‌ می‌کردند، چون‌ عربی‌ زبان‌ مادری‌ آنها نبود از این‌ رو به‌ ضرورت‌ فهم‌  غوامض‌ آن‌ آگاه‌تر شدند./ق.ش

تهیه‌کننده: خدابخش قربانپور
باهتمام: محمد قجقی

منابع‌
فصل‌ اول‌:
۱٫    ۱٫                 صفا،۲٫     ذبیح‌۳٫    الله – تاریخ‌۴٫     ادبیات‌۵٫     در ایران‌۶٫     (از آغاز عهد اسلامی‌۷٫     تا دوره‌۸٫    ی‌۹٫     سلجوقی)‌،۱۰٫     فردوسی،۱۱٫     تهران،۱۲٫     ۱۳۶۳ ش. ج‌۱۳٫     ۱،۱۴٫     ص‌۱۵٫     ۷۰؛
۱۶٫    ۲٫                  ۲٫ درودی،۱۷٫     موسی –  نخستین‌۱۸٫     مفسران‌۱۹٫     پارسی‌۲۰٫     نویس‌،۲۱٫     نورفاطمه،۲۲٫     قم،۲۳٫     ۱۳۶۲،۲۴٫     ج‌۲۵٫     ۱،۲۶٫     ص‌۲۷٫     ۱۱۵٫ ۳٫ گیپ،۲۸٫     هامیلتون – بررسی‌۲۹٫     تاریخ‌۳۰٫     اسلام‌،۳۱٫      ترجمه منوچهر امیری،۳۲٫     علمی و فرهنگی،۳۳٫     تهران،۳۴٫     ۱۳۷۰،۳۵٫     ص‌۳۶٫     ۸۶
۳۷٫    ۳٫                 . ۴٫ ابن‌۳۸٫     خلکان‌،۳۹٫     شمس‌۴۰٫     الدین‌،۴۱٫     وفیات‌۴۲٫     الاعیان‌،۴۳٫     اسدی‌،۴۴٫     تهران‌،۴۵٫     ۱۳۷۶ ق‌،۴۶٫     ج‌۴۷٫     ۴،۴۸٫     ص‌۴۹٫       ۳۴۱٫
۵۰٫    ۴٫           ۵  . وفیات‌۵۱٫     الاعیان‌،۵۲٫     ج‌۵۳٫     ۳،۵۴٫     صفحات‌۵۵٫     ۷ – ۲۲۶
۵۶٫    ۵٫                  ۶٫ سیوطی‌۵۷٫     شافعی‌،۵۸٫     جلال‌۵۹٫     الدین‌۶۰٫     عبدالرحمن‌،۶۱٫     طبقات‌۶۲٫     المفسرین‌،۶۳٫     اسدی‌،۶۴٫     تهران‌،۶۵٫     بی‌۶۶٫     تا،۶۷٫     ص‌۶۸٫     ۴۰٫
۶۹٫    ۶٫                 ۷٫ تاریخ‌۷۰٫     ادبیات‌۷۱٫     در ایران‌۷۲٫     (از آغاز عهد اسلامی‌۷۳٫     تا دوره‌۷۴٫    ی‌۷۵٫     سلجوقی‌۷۶٫    )،۷۷٫     ج‌۷۸٫     ۱،۷۹٫     ص‌۸۰٫     ۷۰٫ ۸٫ نخستین‌۸۱٫     مفسران‌۸۲٫     پارسی‌۸۳٫     نویس‌،۸۴٫     ج‌۸۵٫     ۱،۸۶٫     ص‌۸۷٫     ۳۴۱٫
۸۸٫    ۷٫                  ۹٫ طبقات‌۸۹٫     المفسرین‌،۹۰٫     ص‌۹۱٫     ۱۰٫
۹۲٫    ۸٫                   ۱۰٫  بررسی‌۹۳٫     تاریخ‌۹۴٫     اسلام‌،۹۵٫     ص‌۹۶٫     ۶۹؛ تاریخ‌۹۷٫     ادبیات‌۹۸٫     در ایران‌۹۹٫     (از آغاز عهد اسلامی‌۱۰۰٫     تا دوره‌۱۰۱٫    ی‌۱۰۲٫     سلجوقی)‌،۱۰۳٫     ج‌۱۰۴٫     ۱،۱۰۵٫     ص‌۱۰۶٫     ۷۱٫
۱۰۷٫    ۹٫         ۱۱٫ نخستین‌۱۰۸٫     مفسران‌۱۰۹٫     پارسی‌۱۱۰٫     نویس‌،۱۱۱٫     ج‌۱۱۲٫     ۱،۱۱۳٫     ص‌۱۱۴٫     ۱۱۵؛ مطهری‌،۱۱۵٫     مرتضی‌۱۱۶٫    – خدمات‌۱۱۷٫     متقابل‌۱۱۸٫     ایران‌۱۱۹٫     و اسلام‌،۱۲۰٫     صدرا،۱۲۱٫     تهران‌،۱۲۲٫    ۱۳۶۶   ش‌،۱۲۳٫     ص‌۱۲۴٫     ۴۶۲٫
۱۲۵٫    ۱۰٫             ۱۲٫ فرای‌،۱۲۶٫     ریچار نلسون‌۱۲۷٫     ]گردآورنده[‌،۱۲۸٫     تاریخ‌۱۲۹٫     ایران‌۱۳۰٫     از اسلام‌۱۳۱٫     تا سلجوقی‌،۱۳۲٫     ترجمه‌۱۳۳٫     حسن‌۱۳۴٫     انوشه‌،۱۳۵٫     امیرکبیر،۱۳۶٫     تهران‌،۱۳۷٫     ۱۳۶۳ ش‌،۱۳۸٫     ج‌۱۳۹٫     ۴،۱۴۰٫     ص‌۱۴۱٫     ۴۰۶؛  تاریخ‌۱۴۲٫     ادبیات‌۱۴۳٫     درایران‌۱۴۴٫     از آغاز عهد اسلامی‌۱۴۵٫     تا دوره‌۱۴۶٫    ی‌۱۴۷٫     سلجوقی‌،۱۴۸٫     ج‌۱۴۹٫     ۱،۱۵۰٫     ص‌۱۵۱٫     ۷۰٫ ۱۳٫ ابن‌۱۵۲٫     الندیم‌،۱۵۳٫     محمد بن‌۱۵۴٫     اسحاق‌،۱۵۵٫     الفهرست‌،۱۵۶٫     ترجمه‌۱۵۷٫     تجدد،۱۵۸٫     چاپخانه‌۱۵۹٫     بانک‌۱۶۰٫     بازرگانی‌،۱۶۱٫     تهران‌،۱۶۲٫    ۱۳۴۶ش،۱۶۳٫     ص‌۱۶۴٫     ۵۹
۱۶۵٫
۱۶۶٫    ۱۱٫            . ۱۴٫ بررسی‌۱۶۷٫     تاریخی اسلام‌،۱۶۸٫     ص‌۱۶۹٫     ۱۳۰؛رک‌،۱۷۰٫     پطروتنفسکی،۱۷۱٫     ایلیاویویچ ـ اسلام‌۱۷۲٫     در ایران‌،۱۷۳٫     ترجمه کریم کشاورز،۱۷۴٫     پیام،۱۷۵٫     تهران ۱۳۵۰ ش،۱۷۶٫     ص۴۷۰؛  تاریخ‌۱۷۷٫     ایران‌۱۷۸٫     از اسلام‌۱۷۹٫     تا سلاجقه‌،۱۸۰٫     ج‌۱۸۱٫     ۴،۱۸۲٫     ص‌۱۸۳٫    ۴۰۷؛ رک: حاجی خلیفه. مصطفی بن عبدالله ]کاتب چلبی[کشف‌۱۸۴٫     الظنون‌۱۸۵٫     عن‌۱۸۶٫     اسامی‌۱۸۷٫     الکتب‌۱۸۸٫     و الفنون‌،۱۸۹٫       اسلامیه،۱۹۰٫     تهران ۱۲۷۸ هـ.ق.،۱۹۱٫     ج‌۱۹۲٫     ۱،۱۹۳٫     ص‌۱۹۴٫     ۴۴۵
۱۹۵٫
۱۹۶٫    ۱۲٫            . ۱۵٫ نخستین‌۱۹۷٫     مفسران‌۱۹۸٫     پارسی‌۱۹۹٫     نویس‌،۲۰۰٫     ج‌۲۰۱٫     ۱،۲۰۲٫     ص‌۲۰۳٫     ۱۳۵
۲۰۴٫
۲۰۵٫    ۱۳٫            . ۱۶٫ کشف‌۲۰۶٫     الظنون‌۲۰۷٫     عن‌۲۰۸٫     اسامی‌۲۰۹٫     الکتب‌۲۱۰٫     و الفنون‌،۲۱۱٫     ج‌۲۱۲٫     ۲،۲۱۳٫     ص‌۲۱۴٫     ۱۴۹؛ تاریخ‌۲۱۵٫     ادبیات‌۲۱۶٫     در ایران‌،۲۱۷٫     ج‌۲۱۸٫     ۲،۲۱۹٫     ص‌۲۲۰٫     ۹۲
۲۲۱٫
۲۲۲٫    ۱۴٫            . ۱۷٫ طبقات‌۲۲۳٫     المفسرین‌،۲۲۴٫     ص‌۲۲۵٫     ۱۵؛ تاریخ‌۲۲۶٫     ادبیات‌۲۲۷٫     در ایران‌،۲۲۸٫     ج‌۲۲۹٫     ۲،۲۳۰٫     ص‌۲۳۱٫     ۹۲
۲۳۲٫
۲۳۳٫    ۱۵٫            . ۱۸٫ خدمات‌۲۳۴٫     متقابل‌۲۳۵٫     ایران‌۲۳۶٫     و اسلام‌،۲۳۷٫     ص‌۲۳۸٫     ۱۴۶؛ کشف‌۲۳۹٫     الظ‌۲۴۰٫    نون‌،۲۴۱٫     ج‌۲۴۲٫     ۲،۲۴۳٫     ص‌۲۴۴٫    ۴۳۸; بررسی‌۲۴۵٫     تاریخ‌۲۴۶٫     اسلام‌،۲۴۷٫     ص‌۲۴۸٫     ۶۹; اسلام‌۲۴۹٫     در ایران‌،۲۵۰٫     ص‌۲۵۱٫     ۱۲۷
۲۵۲٫
۲۵۳٫    ۱۶٫            . ۱۹٫ طبقات‌۲۵۴٫     المفسرین‌،۲۵۵٫     ص‌۲۵۶٫     ۶۱; کشف‌۲۵۷٫     الظنون‌،۲۵۸٫    ج‌۲۵۹٫     ۲،۲۶۰٫     ص‌۲۶۱٫     ۴۴۲
۲۶۲٫    ۱۷٫٫ ۲۰٫ خدمات‌۲۶۳٫     متقابل‌۲۶۴٫     ایران‌۲۶۵٫     و اسلام‌،۲۶۶٫     ص‌۲۶۷٫     ۴۶۲; اسلام‌۲۶۸٫     در ایران‌،۲۶۹٫     ص‌۲۷۰٫     ۱۲۶٫
۲۷۱٫
۲۷۲٫    ۱۸٫             ۲۱٫ نویهمن،۲۷۳٫     داود ـ معجم‌۲۷۴٫     المفسرین‌۲۷۵٫     من‌۲۷۶٫     صدراسلام‌۲۷۷٫     حتی‌۲۷۸٫     عصر الحاضر،۲۷۹٫     الشقاقیه،۲۸۰٫     بیروت،۲۸۱٫     ۱۹۸۴،۲۸۲٫     ص‌۲۸۳٫     ۹۵
۲۸۴٫
۲۸۵٫    ۱۹٫            . ۲۲٫ طبقات‌۲۸۶٫     المفسرین‌،۲۸۷٫     ص‌۲۸۸٫     ۲۵؛ کشف‌۲۸۹٫     الظنون‌،۲۹۰٫     ج‌۲۹۱٫     ۲،۲۹۲٫     ص‌۲۹۳٫     ۴۴۵؛ خدمات‌۲۹۴٫     متقابل‌۲۹۵٫     ایران‌۲۹۶٫     و اسلام‌،۲۹۷٫     ص‌۲۹۸٫     ۴۶۴
۲۹۹٫
۳۰۰٫    ۲۰٫٫ ۲۳٫ معجم‌۳۰۱٫     المفسرین‌۳۰۲٫     من‌۳۰۳٫     صدراسلام‌۳۰۴٫     حتی‌۳۰۵٫     عصر الحاضر،۳۰۶٫     ص‌۳۰۷٫     ۱۲۰; طبقات‌۳۰۸٫     المفسرین‌،۳۰۹٫     ص‌۳۱۰٫     ۲۷٫
. فصل‌ دوم‌:
۱٫    ۱٫                 تاریخ‌۲٫     ادبیات‌۳٫     درایران‌،۴٫     ج‌۵٫     ۳،۶٫     ص‌۷٫     ۷۸;  الاولی،۸٫     علی ـ روش‌۹٫     علامه‌۱۰٫     طباطبائی‌۱۱٫     در تفسیر المیزان‌،۱۲٫     ترجمه حسین میر جلیلی،۱۳٫     سازمان تبلیغات اسلامی،۱۴٫     قم،۱۵٫     ۱۳۷۰ ش،۱۶٫      ص‌۱۷٫    ۱۳۲
۱۸٫
۱۹٫    ۲٫                    . ۲٫ طبقات‌۲۰٫     المفسرین‌،۲۱٫     ص‌۲۲٫     ۳۴; کشف‌۲۳٫     الظنون‌،۲۴٫     ج‌۲۵٫     ۲،۲۶٫     ص‌۲۷٫     ۴۵۱٫
۲۸٫    ۳٫         ۳٫ خدمات‌۲۹٫     متقابل‌۳۰٫     اسلام‌۳۱٫     و ایران‌،۳۲٫     ص‌۳۳٫     ۴۶۴٫
۳۴٫    ۴٫         ۴٫ معجم‌۳۵٫     المفسرین‌۳۶٫     من‌۳۷٫     صدراسلام‌۳۸٫     حتی‌۳۹٫     عصر الحاضر،۴۰٫     ص‌۴۱٫     ۱۵۵٫
۴۲٫    ۵٫         ۵٫ نخستین‌۴۳٫     مفسران‌۴۴٫     پارسی‌۴۵٫     نویس‌،۴۶٫     ج‌۴۷٫     ۱،۴۸٫     ص‌۴۹٫     ۲۰۲;کشف‌۵۰٫     الظنون‌،۵۱٫     ج‌۵۲٫     ۱،۵۳٫     ص‌۵۴٫     ۵۱۹٫
۵۵٫    ۶٫          ۶٫ روش‌۵۶٫     علامه‌۵۷٫     طباطبائی‌۵۸٫     در تفسیر المسفیران‌،۵۹٫     ص‌۶۰٫     ۱۵۲٫
۶۱٫    ۷٫                     ۷٫ تاریخ‌۶۲٫     ادبیات‌۶۳٫     درایران‌،۶۴٫     ج‌۶۵٫     ۴،۶۶٫     ص‌۶۷٫     ۷۸; طبقات‌۶۸٫     المفسرین‌،۶۹٫     ص‌۷۰٫     ۳۳
۷۱٫    ۸٫                    . ۸٫ کشف‌۷۲٫     الظنون‌،۷۳٫     ج‌۷۴٫     ۱،۷۵٫     ص‌۷۶٫     ۴۵۰؛ معجم‌۷۷٫     المفسرین‌۷۸٫     من‌۷۹٫     صدراسلام‌۸۰٫     حتی‌۸۱٫     عصر الحاضر،۸۲٫     ص‌۸۳٫     ۲۰۵٫
۸۴٫    ۹٫                     ۹٫ طبقات‌۸۵٫     المفسرین‌،۸۶٫     ص‌۸۷٫     ۳۸; تاریخ‌۸۸٫     ادبیات‌۸۹٫     درایران‌،۹۰٫     ج‌۹۱٫     ۴،۹۲٫     ص‌۹۳٫     ۸۸
۹۴٫    ۱۰٫                 . ۱۰٫ معجم‌۹۵٫     المفسرین‌۹۶٫     من‌۹۷٫     صدراسلام‌۹۸٫     حتی‌۹۹٫     عصر الحاضر،۱۰۰٫     ص‌۱۰۱٫     ۲۸۸
۱۰۲٫    ۱۱٫                 . ۱۱٫ تاریخ‌۱۰۳٫     ادبیات‌۱۰۴٫     در ایران‌،۱۰۵٫     ج‌۱۰۶٫     ۱،۱۰۷٫     ص‌۱۰۸٫     ۸۹٫
۱۰۹٫    ۱۲٫                  ۱۲٫ روش‌۱۱۰٫     علامه‌۱۱۱٫     طباطبائی‌۱۱۲٫     در تفسیر المیزان‌،۱۱۳٫     ص‌۱۱۴٫     ۱۵۲; نخستین‌۱۱۵٫     مفسران‌۱۱۶٫     پارسی‌۱۱۷٫     نویس‌،۱۱۸٫     ج‌۱۱۹٫     ۲،۱۲۰٫     ص‌۱۲۱٫     ۱۲۵٫
۱۲۲٫    ۱۳٫                  ۱۳٫ مثلاً رک: خنجی اصفهانی،۱۲۳٫     فضل الله روزبهان ـ سلوک الملوک. به تصحیح و مقدمه محمدعلی موحد،۱۲۴٫     تهران،۱۲۵٫     خوارزمی،۱۲۶٫     ۱۳۶۲،۱۲۷٫     صص ۱۳-۱۰٫
۱۲۸٫    ۱۴٫                  ۱۴٫ کشف‌۱۲۹٫     الظنون‌۱۳۰٫     عن‌۱۳۱٫     اسامی‌۱۳۲٫     الکتب‌۱۳۳٫     و الفنون‌،۱۳۴٫     ج‌۱۳۵٫     ۱،۱۳۶٫     ص‌۱۳۷٫     ۴۵۲٫
۱۳۸٫    ۱۵٫ ۱۵٫ خدمات‌۱۳۹٫     متقابل‌۱۴۰٫     ایران‌۱۴۱٫     و اسلام‌،۱۴۲٫     ص‌۱۴۳٫     ۴۶۶٫

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …