قدم بر خداوند ثابت است، و دلیل آن نیز این قول رسول صلى الله علیه و سلم است
«لا تزال جهنم یلقی فیها وهی تقول: هل من مزید؟ حتی یضع رب العزه فیها رجله وفی روایه علیها قدمه فینزوی بعضها علی بعض و تقول قط قط».
(معنی): «گناهکاران پشت سر هم به جهنم میریزند، و باز هم جهنم میگوید:
آیا باز هم هست؟ تا اینکه رب العزه پای خود را و در روایتی قدم خود را در آن میگذارد.
پس قسمتهای جهنم به هم میپیچند و جهنم میگوید: کافی است، کافی است»:
اهل سنت رجل و قدم (پا) را به پاهایی حقیقی تفسیر کردهاند که لایق خداوند بوده
و به پای مخلوقاتش شباهتی ندارد.
اهل تاویل ((رجل)) را به ((طایٔفه)) تفسیر کردهاند، یا طایٔفهای که خداوند آنها را در آتش میگذارد. و ((قدم)) را به ((مقدمین)) به آتش تفسیر کردهاند.
و به آنان پاسخ میدهیم که تفسیر آنان مخالف ظاهر لفظ و اجماع سلف بوده،
و برای آن دلیلی وجود ندارد.
حدیث ((رقیه الـمریض))، و حدیث کنیزکی که رسول صلى الله علیه و سلم از او سوال نمود: ((الله کجاست؟)) و او جواب داد: ((در آسمان)).
در حدیث رقیه مریض، از صفات خداوند ربوبیت او، علو او در آسمان، تقدس اسماء او از هر نقص، و اینکه امر در آسمانها و زمین از آن او است و حکم او در آنها به اجرا در آمده و نافذ است ثابت میشود.
و همچنین اثبات رحمت او، و اثبات اینکه شفا که همان رفع مرض است در دست اوست، در این حدیث آمده است.
و در حدیث ((جاریه (کنیزک) ))
از صفات خداوند: اثبات مکان برای او است، که در آسمان است.