تعریف سلف

سلف در لغت: یعنی آنچه گذشته و پیش‌تر بوده است، می‌گویند: «سلفَ الشئُ سلفاً»، یعنی گذشت و سلف یعنی گروه گذشتگان و یا قومی که قبلاً رفته‌اند. الله متعال می‌فرماید:

﴿فَلَمَّآ ءَاسَفُونَا ٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِینَ ۵۵ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ سَلَفٗا وَمَثَلٗا لِّلۡأٓخِرِینَ ۵۶﴾ [الزخرف: ۵۵-۵۶].

«پس هنگامیکه ما را بر سر خشم آوردند از آنان انتقام گرفتیم و آنان‌را همگی غرق کردیم. سپس آنان‌را برای آیندگان پیشینه و مایۀ عبرتی قرار دادیم».

یعنی آنان را گذشتگانی قرار داده‌ایم ، تا کسانی که بعد از آن‌ها می‌آیند از سرنوشت آن‌ها درس عبرت بگیرند و تا دیگران از آن‌ها پند بگیرند.

و سلف یعنی پدران و خویشاوندان شما که قبل از شما بوده و بر شما در سنّ و سال و مقام برتری دارند. از این رو مسلمانان نخستین دوران تابعین سلف صالح نامیده می‌شوند[۱].

 

[۱]– ن ک به کتای‌های لغت: تاج العروس، لسان العرب، القاموس المحیط، ماده سَلَفَ.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …