عام، در لغت به معنیِ شامل و فراگیر و متعدد است و از همین ماده است آنچه که اعراب میگویند: «عمَّهم الخیرُ» یعنی خیر همهی آنان را شامل شد.
و در اصطلاح، لفظی است که با یک بار وضع و به یکباره و بدون محدودیت، همهی چیزهایی را که برایشان صلاحیت و مناسبت دارد دربر میگیرد[۱]. این بدان معناست که عام لفظی است که در لغت با وضعِ واحد وضع شده تا بر همهی افرادِ مفهوم خود، یعنی همهی مواردی که معنایش بر آنها صدق میکند شامل شود، بدون این که محدود به یک عدد معین هم باشد، یعنی بدون این که در لفظ دلالتی بر محصور بودن آن به یک عدد معین وجود داشته باشد، گرچه در خارج و در عالمِ واقع هم محصور است، مانندِ آسمانها و علمای شهر. بنابراین، مثلاً لفظ «الرجال» لفظی عام است، زیرا به صورتی واحد و یک باره در لغت وضع شده تا به شیوهای بر فراگیریِ همهی افرادی که معنای این لفظ بر آنان صدق میکند، دلالت کند[۲].
[۱]– بیضاوی، ص ۵۰، محلاوی، ص ۳۶؛ المسوده، ص ۵۷۴؛ آمدی ۲/ ۲۸۶- ۲۸۷٫
[۲]– از تعریف عام، فرقِ آن با مطلق روشن میشود؛ چون که عام لفظی است که به یک باره همهی افراد خود را شامل میشود، در حالی که مطلق، به صورت یک باره، فقط یک یا چند فردِ شایع -کلی- را شامل میشود نه همهی افراد را.