یا فاطر الخلق البدیع و کافلا ارزاق من هو صامت او سائل
ای آفریننده مخلوقات شگفت انگیز! و ای کفیل روزی زبان بسته ها و زبان داران!
اوسعتهم جودا فیا من عنده رزق الجمیع سحاب جودک هاطل
از روی جود و کرم روزی ایشان را فراخ گردانیدی وای کسی که در نزد وی رزق و روزی تمام موجودات است! ابر کرمت بسیار بارنده است .
یا مسبغ البر الجزیل و مسبل العفو العظیم عظیم فضلک وابل
ای کامل کننده ی نیکیهای بزرگ! و ای ریزاننده ی عفو و گذشتهای عظیم! فضل و لطف تو زیاد و در بر گیرنده است.
یا صاحب الاحسان یا مرخ لنا الستر الجمیل عمیم طولک طائل
ای صاحب احسان! و ای فرو اندازنده پرده ی زیبای ستر! عطا و بخشش تو بسیار گسترده است.
یا عالم السر الخفی و منجز ال میعاد صدق قد حکاه الفاضل
ای دانای اسرار پوشیده! و ای به تحقق رساننده ی وعده ها! (این وعده) راست و درست است که آنرا پیامبر جدا کننده ی حق و باطل بیان نموده است.
یا من علی العرش استوی یا صادق ال وعد الوفی قضاء حکمک عادل
ای ذاتی که بر عرش قرار گرفته ای! و ای وفا کننده به وعده ها به صدق و راستی! حکمی که به قضای تو جاری شده مطابق عدل و داد است.
عظمک صفاتک یا عظیم فجل ان یاتی المشبه ظالما و یشاکل
ای ذات عظیم و بزرگ! صفات تو هم بزرگ و هم بلند است پس خیلی گران است اگر شخص مشبه ظالم قایل به تشبیه و شکل برای تو باشد.
جلت فضائلک العظام فلم نجد یحصی الثناء علیک فیها قائل
فضایل و خوبی های بزرگ تو با عظمت است و کسی یافته نمی شود که بتواند تعریف و ثنای تو را در این فضایل بیان نماید.
الذنب انت له بمنک غافر ما لم یکن شرکا ففضلک حاصل
تو به لطف و احسانت بخشنده ی گناهانی مادامی که به سر حد شرک نرسد و شکی نیست که فضل و کرم تو برای ما حاصل است.
یعصیک جم ثم تصفح عنهم و لتوبه العاصی بحلمک قابل
جم غفیری تو را معصیت می نمایند باز هم تو از ایشان گذشت می نمایی و تو از روی حلم و بردباری توبه گنهکار را پذیرایی.
رب یربی العالمین ببره ویزیدهم من فضله و یواصل
پروردگاری که از سر احسان جهانیان را تربیت و پرورش می نماید و به فضل و کرمش برایشان از نعماتش می افزاید و پی در پی می فرستد.
یعطیهموا ما املوا من جوده و نواله ابدا الیهم واصل
مخلوقات هر چه از جود و سخایش آرزو می نمایند به ایشان عطا می فرماید و بخشش و عطایش به ایشان دائما در جریان است.
تعصیه و هو یسوق نحوک دائما نعما و عن شکر لها انت غافل
ای بنده! تو دائما به معصیت و سر کشی او مشغولی در حالیکه او یکسره بسویت نعمتهایش را گسیل میدارد و تو از شکر آن غافلی.
ستر الذنوب و زاد فی بذل العطا ما لا تکون لبعضه تستاهل
گناهانت را پرده پوشی نموده و اینقدر بر بخشش و عطا افزوده که تو حتی لیاقت و اهلیت اندکی از آنرا هم نداری.
متفضل ابدا و انت لجود تنسی و تغفل هل تعی یا غافل
او دائما بر تو در حال احسان و فضل است در حالیکه تو از لطف و کرمش در غفلت و فراموشی به سر می کنی آیا به خاطر می سپاری ای غافل!
یدنو و تبعد ثم انت لفضله بقبائح العصیان منک تقابل
او به تو نزدیک می شود و تو از وی فاصله می گیری و تو با گناهان زشتت پاسخ فضل و احسانش را می دهی.
و اذ دجی لیل الخطوب و اظلمت طرق السلامه بل قلاک النازل
و چون شب حادثه و مشکلات پرده فرو افکند و راههای امنیت را تاریکی فرا گیرد مهمان تو هم به تو دشمنی نماید.
و علمت ان لا منجی ثم تلاحمت سبل الخلاص و خاب فیها الامل
و تو دانستی که نجات دهنده ای نیست و باز راههای خلاصی و نجات بهم پیوستند و شخص امیدوار هم در این راه ناکام مانده است.
و آیست من وجه النجاه فما لها طرق وقد عظم البلا المتنازل
و تو از تمامی صورتها و راههای نجات نا امید گشتی در حالی که بلای وارده بر تو خیلی بزرگ و دشوار می نمود.
و قنطت من ضعف الیقین و لم یکن سبب و لا یدنو لها متناول
تو به سبب ضعف یقینت از رحمت حق مایوس شدی حال آنکه هیچ سببی برای آن وجود نداشت و به نا امیدی نزدیک نمی شود هیچ صاحب یقینی.
یاتیک من الفه الفَرَج الذی فیه نجاتک لیس یشتغل شاغل
از الطاف او به تو فَرَجی می یابد که در آن نجات تو است و هیچ کس نمی تواند مزاحم شود.
فی لحظه یاتیک لطف فارج لم تحتسبه و انت عنه غافل
در لحظه ای لطف گشاینده بسوی تو می آید که تو انتظارش را نداشتی و از آن غافل بودی.
یا موجد الاشیاء من القی الی احد سواک فان ذلک باقل
ای آفریدگار تمام اشیاء! هر کس خود را به غیر تو بسپارد او بسیار عاجز و در مانده است.
یا طیب الاسماء من یقصد الی ابواب غیرک فهو غر جاهل
ای صاحب نامهای زیبا! هر که قصد و آهنگ در های غیر تو را بنماید او فریب خورده ای نادان است.
و من استراح بغیر ذکرک او رجا من غیرکم فضلا فذاک المائل
و هر که بدون یاد و ذکر تو آرامش را بطلبد یا از غیر شما امید فضلی داشته است پس او از حقیقت منحرف گشته است.
و من استظل بغیر ظلک راجیا احد سواک فذاک ظل زائل
و هر که در جستجوی سایه ی لطفی به جز سایه ی تو است به امید دیگری پس سایه ای بی دوام جسته.
و من استعاذ اذا عرته ملمه بجلالکم ذا الرای رای باسل
و هر که پناهنده ی جلالت شود در وقتی که بر او مشکلی وارد شود پس این نظری شجاعانه است.
والرای فی عکس الذی حبرته بسوی جنابک فهو رای مائل
ولی اگر نظریه و رأیش خلاف آنچه تو به وی آموخته ای باشد یعنی بسوی غیر تو تمایل داشته باشد این رأی و نظریه ای متمایل و منحرف ار حقیقت است.
عمل ارید به سواک فانه عمل یرد علی الذی هو عامل
و در عملی که رضایت غیر تو در آن مد نظر باشد آن عمل به صاحبش باز گردانیده می شود.
لو صلی ذاک و صام حج فان ذا عمل و ان زعم المرائی باطل
اگر این شخص نماز بخواند روزه بگیرد و حج نماید پس این اعمال علیرغم گمان ریا کار باطل است.
و اذ رضیت فکل شئ هین حسبی رضاک فکل شئ زائل
بار الها! زمانیکه تو از من اظهار رضایت نمودی پس همه چیز آسان است رضایت تو برای من کافی است چرا که همه چیزهای دیگر زایل شدنی و فانی اند.
انت المنی و رضاک سولی فی الدجی و اذ حصلت فکل شئ حاصل
تو غایت آرزویی و رضایت تو خواسته ی من در تاریکی ها ی نیمه شب و هر گاه این حاصل شد گویا همه چیز بدست آمده است.
انا عبد سوء آبق کل علی معبوده یا بئس ما انا فاعل
من بنده ی بد و فراری هستم که بار و طفیل معبود خود هستم چه زشت است آنچه من انجام می دهم.
و لقد اتی العبد المسیء میمما مولاه اوزار الکبائر حامل
و بدرستی که بنده گنهکار به قصد مولایش آمده در حالی که بار گناهان کبیره را بر دوش می کشد.
قد اثقلت ظهری الذنوب سودت وجهی المعاصی ثم ذا انا سائل
گناهان بر کمرم سنگینی می نماید و معاصی چهره ام را سیاه نموده با این وجود من گدای در گاه توام.
ما لی سواک ارجو غافرا صفح العیوب و ستر عفوک شامل
مرا به دیگری غیر از تو چه نسبت و امید مغفرت از غیر تو را هم ندارم وقتی قتی چشم پوشی عیوب و پرده ی عفو تو شامل حال من است.
ها قد اتیت و حسن ظنی شافعی اذ لم یکن عمل یدی یقابل
آری ! در حالی به خدمت رسیدم که گمان نیکم به تو شفیع من است اگر چه عملی در نزدم نیست که خدمتت عرضه شود.
و لیست ثوب الخوف منک مع الرجی و وسائلی ندم و دمع سائل
لباس خوف و رجاء را با هم پوشیدم و وسایل و اسباب من فقط ندامت و اشک جاری است
فاغفر لعبدک ما مضی و ارزقه تو به مقلع فیها الشروط کوامل
پس گذشته ی بنده ات را ببخش و توبه خالص و نصوح با شرایط کامل نصیبش فرما!
و ارزقه لعبدک ما مضی و ارزقه تو فیقا لما ترضی ففضلک کامل
علمی نافع و توفیقی در جهت رضایت و خشنودی ات نصیبش نما! بدون شک فضل تو کامل است.
و افعل به ما انت اهل جمیله یا من له اسما حسان فواضل
با او به گونه ای معامله فرما که شایسته ی بهترین و زیباترین آن هستی ای کسی که صاحب نامهای زیبا و با فضیلتی.
فاذا فعلت فحسن ظنی صائب و الظن انک فاعل
پس اگر اینگونه معامله نمودی پس حسن ظن من صائب و درست است و من یقین کامل دارم که تو حتما همین معامله را می نمایی.
بار الها ! قلوبمان را با نور ایمان نورانی بگردان! و ما را از شر نفسهایمان و شیطان در پناهت حفظ فرما !
و ما را از عصیان و سرکشی بدور نگهدار! و ما و والدین ما و تمامی مسلمین را با رحمتت ای ارحم الراحمین مغفرت فرما!
و صلی الله علی محمد و علی آله و اصحبه اجمعین .
آمین یا رب العالمین.
ترجمه: جناب مولوى سید شهاب الدین موسوى