تبرک در اسلام به چه مفهومی است؟ آیا متبرک کردن تسبیح، پارچه و یا هر شی‌ء دیگری به ‏دور خانه خدا جایز است؟ ‏

تبرک در اسلام به چه مفهومی است؟ آیا متبرک کردن تسبیح، پارچه و یا هر شی‌ء دیگری به دور خانه خدا جایز است؟ آیا می توان از آن به عنوان شی‌ء که می تواند وسیله شفا باشد استفاده نمود؟

الحمدلله،

تبرک یک واژه عربی است.

–  تبرک در زبان عرب:

تبرک مصدر تبرک، یتبرک، تبرکا، می باشد و به معنای طلب خیر است. و تبرک جستن به شیئی یعنی طلب نمودن خیر و نیکی به واسطه آن شیء.

– در اصطلاح شرع :

تبرک یعنی خواهان و طالب رسیدن به خیر و سعادت،بگونه ای که الله تعالی در کتاب روشنگرش و در سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم آنرا برای مومنان تشریع فرموده است.

معنی برکت :

با تأمل در آیات وتفاسیر آن معلوم می شود که منظور از برکت عبارت است از:

۱- ثبات خیر و دوام آن

۲- فراوانی خیرو زیاد شدن آن

به عبارت دیگر برکت به معنی اعطا خیر وسپس دوام آن می باشد.

هر نوع خیر و برکتی فقط از جانب الله تعالی و در دست اوست.

الله تعالی می فرمایند:

« قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ »(آل عمران- ۲۶).

یعنی: بگو بار خدایا تویى که فرمانفرمایى هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را خواهى عزت بخشى و هر که را خواهى خوار گردانى همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانا هستی.

امام طبری رحمه الله در تفسیر خود می نویسد:« منظور از (بِیَدِکَ الْخَیْرُ)یعنی تمام انواع خیر در دست تو و از طرف توست،احدی بر آن توانایی ندارد،زیرا فقط تو بر خلاف مخلوقاتت ،بر هر چیزی توانا هستی» تفسیر طبری(۳/۲۲۲).

پس اگر تمامی خیرات و نعمتها در دنیا و آخرت از فضل الله تعالی بر بندگانش است، ثبوت و دوام آن نیز همگی از جانب اوست و این همان معنی حقیقی برکت است. و خیر و برکت همگی از جانب الله تعالی است و بس.

اما آنچه که در قرآن دلالت بر این دارد که برکت از جانب الله تعالی است در آیه زیر :

« قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَرکَاتٍ عَلَیْکَ »(هود-۴۸) یعنی: (گفته شد اى نوح با درودى از ما و برکتهایى بر تو). و یا

« قَالُواْ أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ»(هود-۷۳) یعنی: گفتند آیا از کار خدا تعجب مى‏کنى رحمت‏خدا و برکات او بر شما خاندان [رسالت] باد بى‏گمان او ستوده‏اى بزرگوار است.

و از جمله دلایل صریح از سنت صحیح پیامبر ع،حدیثی است از عبدالله ابن مسعود س ،آن هنگام که با پیامبر ع همسفر شده و با کمبود آب مواجه می شوند،پیامبر ع دستان خود را در ظرف آب می گذارند و سپس می فرمایند: «حَیَّ عَلَى الطَّهُورِ الْمُبَارَکِ وَالْبَرَکَه مِنَ اللَّهِ» فَلَقَدْ رَأَیْتُ الْمَاءَ یَنْبُعُ مِنْ بَیْنِ أَصَابِعِ رسول الله صلی الله علیه وسلم .  صحیح بخارى- ۳۵۷۹‏

یعنی:« بسوی آب مبارک بشتابید و برکت آن از جانب خداست». (ابن مسعود می گوید:)همانا دیدم که آب از میان انگشتان رسول خدا صلی الله علیه و سلم فواره می کرد».

هدف ازتبرک:

هدف از آن می تواند دنیوی، اخروی و یا هردوی آنها باشد. مثلا تبرک جستن به بعضی از امورات می تواند هم خیر دنیوی داشته باشد و هم اخروی؛ مانند قرآن و یا رمضان. ولی بعضی دیگر فقط منفعت دنیوی دارند ( مانند باران یا میوه زیتون) و یا فقط اخروی(مانند اقامه نماز در مسجدالحرام ).و معمولا شخص به دلیل یکی از آن اهداف تبرک می جوید.

انواع تبرک:

تبرک دراسلام مشروع و جایز شمرده شده است. ولی این مشروعیت مطلق نمی باشد. چنانکه تبرک جستن به هر چیزی جایز نیست .بلکه تبرک به بعضی صحیح و به بعضی دیگر ممنوع هستند.به عبارتی، شارع حکیم تبرک جستن به بعضی از امورات و اشیاء را مستحب و حتی طلب برکت را از بعضی واجب نموده است و تبرک به بعضی دیگر را حرام و نزدیک به شرک قرارداده است.

پس در اسلام دو نوع تبرک تعریف شده است:

۱- تبرکی که جایز  مشروع و حتی مستحب است.

۲- تبرکی که انجام آن حرام و گاهی شرک است.

تبرک مشروع عبارتند از آن دسته از تبرکهایی که شرع مسلمانان را برای تبرک به آنها تشویق کرده است، مثلا تبرک به نماز یا روزه یا سایر عبادات، زیرا بر طبق تعریف، تبرک یعنی طلب خیر و قطعا کسی که نماز می خواند یا عبادتی دیگر انجام می دهد، خیر و ثواب برای خود بدست می آورد. و یا تبرک به قرآن با قرائت آن و یا عمل به مفاهیم آن و ..

و یا تبرک به ذات و جسم پیامبر صلی الله علیه وسلم ، چنانکه صحابه رضی الله عنهم به آب دهان یا موهای مبارکشان و حتی عصا و کفشهایشان تبرک می جستند، البته این نوع تبرک فقط مخصوص انبیای الهی است و تبرک به غیر آنها حرام است.

و تبرک ممنوع و حرام هم عبارتند از آن دسته تبرکهایی که در شرک دلیلی بر جواز آنها وجود ندارد، مانند تبرک به دار و درخت یا سنگ و یا ضریح قبور یا ذات و جسم اولیاء الله یا پارچه و یا هر شی ء دیگری.. بجز آب زمزم و حجرالاسود و رکن یمانی در کعبه، که البته تبرک به آنها هم باید آنگونه باشد که شرع تعیین کرده است مثلا: حجر الاسود را می توان بوسید و بر آن سلام داد ولی بر رکن یمانی فقط سلام جایز است و بوسیدن آن ممنوع می باشد. علت آن امور هم سنت نبوی  اصحابش رضی الله عنهم است که فقط چنین کرده اند و بیشتر از آن انجام نداده اند، پس ما هم تابع آنها هستیم و حق نداریم در اموری که تبرک به آنها جایز نشده متبرک شویم.

بعبارتی تبرک مشروع هم بایستی بر طبق ظوابط شرعی انجام پذیرد، در غیر اینصورت در دام بدعت گرفتار آمده و در مسیر تبرک نامشروع خواهیم افتاد، زیرا  بسیاری از تبرکهای نامشروع بدلیل بدعت هایی است که بوجود آورده اند. لذا ملتزم شدن به آنچه که شرع بیان نموده ،ما را از منکرات آن دور خواهد کرد.

بنابراین تبرک به اشیائی که شرع تبرک ه آنها را جایز ندانسته است از قبیل تسبیح و یا پارچه و یا دار و درخت و غیره همگی بدعت و حرام هستند و دوحالت دارد:

۱- اگر کسی که به این اشیاء تبرک می جوید گمان کند که این عمل سبب حصول خیر است، عمل او حرام و بدعت است و راهی را به سوی شرک هموار کرده است.

۲- اگر گمان کند که تبرک به آن اشیاء خود مایه ی خیر و جلب نفع و شفای مرض است، تبرک او شرک اکبر است.

پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

« ….. فعلیکم بسنتی و سنه الخلفاء الراشدین المهدیین،تمسکوا بها وعضوا علیها بالنواجذ،وایاکم و محدثات الامور فان کل محدثه بدعه،وکل بدعه ضلاله، و کل ضلاله فی النار».( ابو داوود -امام احمد-ترمذی- ابن ماجه- صحیح).

یعنی: …پس بر شما باد به پیروی از طریقهء من، و طریقهء خلفای راشدین که آنها هدایت کنندگان اند، بر آن با دندانهای کرسی خویش گزیده و آنرا محکم گیرید، و بر شما باد که از امور بدعت دوری کنید، زیرا هر امر نوپیدایی گمراهی در پی دارد. و هر گمراهی سرانجامش آتش جهنم است.

در این حدیث، اشاره شده که سرانجام شخص مبتدع جهنم است. زیرا اعمالش ثمری نداشته است وگرنه اگر مفید واقع می شدند، جهنم را برای آنها تعیین نمی نمودند.

عبداﷲ بن عمر رضی ﷲ عنهما گفته است:«کل بدعه ضلاله وإن رآها الناس حسنه»

«هر بدعتی گمراهی است اگر چه مردم آنرا خوب ببینند».( دارمی آن را با سند صحیح روایت کرده است)

اما تبرک جستن به آب زمزم جایز است؛ از ابوذر رضی الله عنه درماجرای اسراء ومعراج روایت شده است که: أن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال:« … فنزل جبرئیل علیه السلام ففرج صدری، ثم غسل بها زمزم…»  یعنی:جبرئیل فرود آمد و سینه  مرا شکافت و با آب زمزم شستشو داد. بخارى:۳۴۹

محمود بن احمد بن موسی ابو محمد بدر الدین العینی حنفی در شرح این حدیث می گوید:« و این قطعا دلالت برفضل آب زمزم دارد؛ چرا که جبرئیل شستن سینه پیامبر صلی الله علیه وسلم را مختص آب زمزم گردانیده است.» عمده القاری ۹/۲۷۷

ابن عباس رضی الله عنه می فرماید: پیامبر صلی الله علیه وسلم  فرمودند:« إن الحمی من فیح جهنم، فأبردوها بماء زمزم.» یعنی:براستی که تب از(جنس) گرمای جهنم است ،پس آنرا با زمزم خنک گردانید. مسند امام  احمد ۱/۳۹۱

قطعا منتفع شدن از این همه منافع  آب زمزم به توفیق باری تعالی میسر است و به خاطر برکتی است که الله تعالی در آن آب قرار داده است.

هرچند خصوصیات و ویژگی های مبارک دیگری برای آن ذکر کرده اند ولی صحت آنها به إثبات نرسیده اند.

علماء برجایز بودن انتقال آب زمزم به تمامی نقاط و سرزمینهای دیگر جهت تبرک به آن، اتفاق نظر دارند.علت جواز آن هم حدیثی است از ام المونین عایشه رضی الله عنها که وی آب زمزم را با خود حمل می کرد و می گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم نیزهمین کار را می کردند.( ترمذی ۳/۲۹۵ حدیث حسن وغریب است)

ابن تیمیه رحمه الله می گوید: جایز است هرکس مقداری ازآب زمزم را با خود به جایی دیگر حمل کند زیرا که سلف صالح چنین کرده اند. (رسائل الکبری ابن تیمیه ۲/۱۴۱۳).

خلاصه اینکه، آب زمزم دارای خصلتها و ویژگیهایی است که الله تعالی به لطف خود در آن نهاده که سایر آبهای دیگر از داشتن آن ویژگیها محرومند و این فضل الله تعالی به مخلوقاتش است که در هرکس و هرچیز بخواهد قرار می دهد:

«ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»(مائده ۵۴)

یعنی: این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مى‏دهد؛ و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست.

و تبرک به آب زمزم در شرع ثابت شده و حتی تبرک به آن در شرع مستحب است، ولی باید درنظر داشت که کسی که از آن می نوشد تا مریضیش شفا یابد شفا را همواره از جانب الله تعالی بداند و آب زمزم را با این نیت بنوشد که خداوند آن آب را سببی برای شفایش قرار داده است.

توصیه می شود برای مطالعه مطالب بیشتر در مورد تبرک مشروع و غیر مشروع با تفصیلات کافی به کتاب “تبر ک و انواع آن” را از سایت نوار اسلام دانلود و مطالعه کنید.

والله اعلم

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …