رقیه و امکلثوم را به عتبه و عتیبه پسران عمویش ابولهب داد اما ابولهب پس از ظهور اسلام پسران خود را وادار کرد تا آنها را طلاق دادند و پیامبر صلی الله علیه وسلم هر دو را یکی پس از دیگری به ازدواج حضرت عثمان درآورد و بدین سبب حضرت عثمان را ذیالنورین میگفتند و حضرت فاطمه که از همه کوچکتر بود با حضرت علی ازدواج نمود، زینب و رقیه و امکلثوم هر سه در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه وسلم فوت کردند و حضرت فاطمه ل شش ماه پس از رحلت رسولالله صلی الله علیه وسلم وفات نمود.
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم از زنهای دیگرش به جز ماریهً قبطیه دارای فرزندی نشد، فقط ماریه فرزند پسری را به نام «ابراهیم» به دنیا آورد که او هم در دوره طفولیت و شیرخوارگی وفات یافت. پیامبر صلی الله علیه وسلم تا هنگامی که حضرت خدیجه زنده بود زن دیگری نگرفت. پس از فوت او با زنهای دیگری ازدواج نمود. شیخ ابونصر فراهانی نامهای امهاتالمؤمنین رضی الله عنهن را در این دو شعر بدین گونه جمع نموده است:
نه جفت نبی که پاک بودند همه | بعد عایشه و خدیجه محترمه | |
با امحبیبه و حفصه بود زینب | میمونه و صفیه، سوده و امسلمه |
میگویند حضرت فاطمه اشعاری را بر آرامگاه پدرش ص قرائت نمود و این شعر از آن اشعار است:
لاخیر بعدک فی الحیاه وإنما | أبکى مخافه أن تطول حیاتی |
و یا فرمود:
صبت على مصائب لو أنه | صبت على الأیام صرن لیالی |