الحمدلله
آشکار نمودن چهره میت و بوسیدن آن و گریه کردن عادی برای مرده جایز است و ایرادی ندارد و این یک امر طبیعی است که غم از دست دادن یک عزیز باعث تحریک و گریه نزدیکان شود، بشرطیکه گریه کردن به نوحه تبدیل نشود.
جابر بن عبدالله رضی الله عنه می گوید:
«لما قتل أبی، جعلت أکشف الثوب عن وجهه أبکی، ونهونی، والنبی صلی الله علیه وسلم لا ینهانی، (فأمر به النبی صلی الله علیه وسلم فرفع)، فجعلت عمی فاطمه تبکی، فقال النبی صلی الله علیه وسلم تبکین، أولا تبکین، مازالت الملائکه تظله بأجنحتها حتی رفعتموه».:black_nib: بخاری، مسلم ، نسائی، بیهقی و احمد.
یعنی: «وقتی پدرم شهید شد، مرتب چادر را از صورتش کنار می زدم و گریه می کردم. حاضرین مرا منع می کردند، ولی رسول خدا صلی الله علیه وسلم منع نمیکرد. سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور داد تا جنازه را بردارند. عمه ام شروع به گریه کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: چه گریه کنی چه نکنی، همچنان فرشتگان او را زیر سایه بالهای خود گرفته بودند تا اینکه او را بلند کردید».
همچنین عایشه رضی الله عنها می گوید:
«أن النبی صلی الله علیه وسلم دخل علی عثمان بن مظعون وهو میت، فکشف فی وجهه، ثم أکب علیه فقبله، وبکی حتی رأیت الدموع تسیل علی وجنتیه».ترمذی و بیهقی.
یعنی: «رسول الله صلی الله علیه وسلم کنار جنازه عثمان بن مظعون رفت، صورتش را باز کرد. خود را خم نمود و چهره اش را بوسید و چنان گریه کرد که رخسارش خیس شد».
انس رضی الله عنه می گوید:
«دخلنا مع رسول الله صلی الله علیه وسلم أبی سیف وکان ظئرا الابراهیم علیه السلام، فأخذ رسول الله صلی الله علیه وسلم إبراهیم فقبله وشمه، ثم دخلنا علیه بعد ذلک وإبراهیم یجود بنفسه، فجعلت عینا رسول الله صلی الله علیه وسلم تذرفان، فقال له عبد الرحمن بن عوف: وأنت یا رسول الله؟ فقال: یا ابن عوف! إنها رحمه، ثم أتبعها بأخری فقال: إن العین تدمع، والقلب یحزن، ولا نقول إلا ما یرضی ربنا، وإنا بفراقک یا إبراهیم لمحزونون». بخاری و مسلم و بیهقی.
یعنی: «همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم به خانه ابو سیف (پدر رضاعی ابراهیم فرزند رسول الله) رفتیم. رسول الله صلی الله علیه وسلم ابراهیم را در بغل گرفت و بوئید و بوسید. بار دیگر که رفتیم، ابراهیم در حال احتضار بود. اشک از چشم های مبارک رسول الله صلی الله علیه وسلم سرازیر شد. عبدالرحمن بن عوف گفت:
ای رسول خدا! شما هم گریه می کنید؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
گریه نشانه شفقت و مهربانی است. عبدالرحمن دوباره همان سوال را تکرار کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
همانا چشم اشک می ریزد و دل غمگین می شود. ولی ما سخنی که باعث عدم رضایت پروردگار باشد، بر زبان جاری نمی کنیم. ای ابراهیم! ما از جدائی تو غمگین هستیم».
احادیث دیگری در خصوص جواز بوسیدن میت و گریه بر وی وارد شده که ما برای طولانی نشدن از ذکر آنها خودداری کردیم، بهر حال گریه عادی جایز است.
اما نوحه خوانی و زدن بر سر و صورت حرام و گناه است و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«أَرْبَعٌ فِی أُمَّتِی مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیَّهِ لاَ یَتْرُکُونَهُنَّ الْفَخْرُ فِی الأَحْسَابِ وَالطَّعْنُ فِی الأَنْسَابِ وَالاْسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ وَالنِّیَاحَهُ وَقَالَ النَّائِحَهُ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا تُقَامُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَعَلَیْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ وَدِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ». مسلم و بیهقی به روایت از ابو مالک اشعری.
یعنی: «چهار خصلت در امت من وجود دارد که آنها را ترک نمی کنند در حالی که آنها ازخصلت های جاهلیت اند: ۱- افتخار بر حسب و نسب خویش ۲- طعنه زدن بر نسب دیگران ۳- طلب باران از ستارگان ۴- نوحه خواندن. و در این مورد فرمود: نوحه خوان اگر توبه نکند، روز قیامت در حالی حشر می شود که جامه و شلواری از قیر بر تن او خواهد بود».
و فرمود:«اثْنَتَانِ فِی النَّاسِ هُمَا بِهِمْ کُفْرٌ الطَّعْنُ فِی النَّسَبِ وَالنِّیَاحَهُ عَلَی الْمَیِّتِ». مسلم و بیهقی.
یعنی: دو خصلت در میان مردم است که موجب کفرانند: طعنه زدن بر نسب دیگران و نوحه خواندن بر میت.
والله اعلم.
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین.