راجع به معانی آیهی: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ﴾ باید گفت:
قول اول – که قول صحیح است، آیهی مذکور را این چنین معنا میکند: کسانی که ایمان آوردهاند محبتشان نسبت به الله بیشتر از محبت مشرکان نسبت به الله؛ چون محبت مؤمنان نسبت به خدا، محبت خاص و محبت مشرکان نسبت به بتها و خدایان شان تنها قسمتی از محبت میباشد و معلوم است که محبت خاص، بیشتر از محبت مشترک میباشد.
قول دوم – بر اساس این قول معنای آیهی مذکور چنین است: کسانی که ایمان آوردهاند، محبتشان نسبت به الله بیشتر از محبت مشرکان نسبت به خدایانشان است که آنها را در برابر خدا دوست میداشتند و آنها را همتای خداوند میدانند. ابن قیم میگوید: «این دو قول بر اساس دو قول مذکور راجع به آیهی: ﴿یُحِبُّونَهُمۡ کَحُبِّ ٱللَّهِ﴾ میباشد»[۱].
این آیه نشان میدهد که خدا هیچ عملی را نمیپذیرد مگر اینکه خالصانه برای خدا باشد و به راستی شرک، اعمال نیک را تباه میکند.
آیهی: ﴿قُلۡ إِن کَانَ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ وَإِخۡوَٰنُکُمۡ وَأَزۡوَٰجُکُمۡ وَعَشِیرَتُکُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَهٞ تَخۡشَوۡنَ کَسَادَهَا وَمَسَٰکِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ إِلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِ﴾ [التوبه: ۲۴]. که مؤلف آورده، باید گفت: این آیه دستوری از جانب خدا به پیامبرش، حضرت محمد صلی الله علیه و سلم است به اینکه کسانی را که خانواده، بستگان، ثروت و دارایی و مسکنشان یا یکی از اینها را بیشتر از خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم و جهاد در راه خدا دوست میدارند، تهدید کند. در نهایت مؤمنان مخاطب این فرموده قرار گرفتهاند؛ همان طور که شیخ الاسلام ابن تیمیه اظهار داشته است[۲].
به مؤمنان گفته شده که: ﴿قُلۡ إِن کَانَ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ وَإِخۡوَٰنُکُمۡ وَأَزۡوَٰجُکُمۡ وَعَشِیرَتُکُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا﴾ ﴿ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا﴾ یعنی آن را به دست آوردهاید.
﴿وَتِجَٰرَهٞ تَخۡشَوۡنَ کَسَادَهَا﴾ یعنی از پایین آمدن قیمتاش و ضرر کردن در آن بیم دارید ﴿وَمَسَٰکِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ﴾ یعنی به خاطر زیبایی و ﴿أَحَبَّ إِلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِی سَبِیلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ یَأۡتِیَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِ﴾ یعنی منتظر عذاب خدا باشید.
﴿وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ﴾ یعنی خدا کسانی را که از اطاعت خدا خارج شدهاند، هدایت نمیکند. این آیه هشدار میدهد که هر کسی این کار را بکند، از فاسقان است. پس این فرموده، تهدید عظیمی است و تنها کسی از آن نجات پیدا میکند که ایمانش صحیح بوده و ظاهر و باطنش را برای خدا خالص کرده باشد. وقتی محبت راستین و واقعی مستلزم مقدم داشتن رضایت و خوشنودی خدا بر تمام این هشت دستهی مذکور در آیه میباشد، حالا حال و وضع کسی که محبت برخی از آنها را بر خدا، پیامبر صلی الله علیه و سلم و جهاد در راه خدا ترجیح میدهد، چگونه باید باشد؟!
اگر گفته شود: شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته است: «همانا بسیاری از مسلمانان یا اغلبشان، این صفت را دارند»[۳]، در جواب گفته میشود: منظورش این است که بسیاری از مسلمانان گاهی موارد مذکور را از خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم محبوب تر میدانند؛ یعنی آنها را بر امر خدا و امر پیامبر صلی الله علیه و سلم که ناشی از محبت است، ترجیح میدهند و به این معنا نیست که محبت آنها را بر محبت خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم که موجب رو کردن به محبوب با خضوع و فروتنی و نیاز میشود (إله)، ترجیح میدهند؛ چون هرکس در این محبت خدا را با غیر خدا برابر بداند، او مشرک است، حالا چگونه است که غیر خدا در نظر او محبوبتر از خدا باشد همان طور که قبرپرستان چنیناند؟! چون آنان خدایانشان را خیلی بیشتر از الله دوست دارند. علتش این است که اصل محبت، قابل اشتراک است برخلاف دوستی صمیمی که اصلاً قابل اشتراک نیست. به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه و سلم دربارهی حسن و اسامه فرموده است: «اللهم إنّی أُحبّهما فأحبهما، وأحبّ من یحبّهما»: «خدایا من این دو نفر را دوست دارم، پس تو هم آنان را دوست بدار و کسی را که آنان را دوست دارد، دوست بدار». این حدیث صحیح میباشد[۴].
بدان که این آیه شبیه به این فرمودهی خداوند است که میفرماید: ﴿قُلۡ إِن کُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡکُمُ ٱللَّهُ﴾ [آل عمران: ۳۱]. «بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد». از آنجا که مدعیان محبت خدا زیاد شدهاند، از آنان خواسته شده که برای اثبات ادعایشان، شاهد و دلیل بیاورند. از این رو این آیه و مانند آن وارد شده است.
پس هرکس ادعای محبت الله بکند در حالی که افراد مذکور را بیشتر از خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم دوست بدارد، او دروغگوست و همچون کسی است که ادعای محبت الله را بکند و در راه و مسیر پیامبر صلی الله علیه و سلم نباشد، چنین کسی دروغگوست؛ چون اگر در ادعایش راست میگفت، قطعاً از پیامبر صلی الله علیه و سلم پیروی میکرد. مبارک بن فضاله از حسن روایت کرده که گفت: «مردم در زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم میگفتند: ای رسول خدا، همانا ما خدا را خیلی زیاد دوست داریم. پس خدای متعال دوست داشت که نشانهای برای محبتش را قرار دهد و این آیه را نازل فرمود: ﴿قُلۡ إِن کُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡکُمُ ٱللَّهُ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡ﴾ «بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید»[۵].
(برگرفته ارکتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– مدارج السالکین۳/۲۱٫
[۲]– مجموع الفتاوی۷/۳۰۷٫
[۳]– الکلام علی حقیقه الإسلام والإیمان، اثر شیخ الإسلام ابن تیمیه ص۲۰۷٫ و نگا: مجموع الفتاوی۷/۳۰۷٫
[۴]-بخاری در صحیحش شمارهی: ۳۵۳۷ از طریق حدیث اسامه بن زید رضی الله عنه این حدیث را روایت کرده است.
[۵]– ابن جریر در تفسیرش ۳/۲۳۲ روایت کرده و سندش به حسن بصری رحمه الله صحیح است.