شیخ الاسلام میگوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم این حدیث را به صورت خبر بیان کرده است که در ضمن آن انجام دهندگان آن مذمت شدهاند، چنانکه پیامبر صلی الله علیه و سلم از علامات قیامت و کارهای حرامی که قبل از وقوع قیامت رخ میدهد خبر داده است[۱].
غیر از شیخ الاسلام[۲] دیگران گفتهاند: کفر یهود از همه بدتر است چون به علم خود عمل نکردهاند، آنها حق را میدانند (و از آن به صورت عملی نه تنها فقط با سخن) پیروی نمیکنند و کفر نصاری از این جهت است که بدون علم عمل میکنند و آنها در انجام انواع عبادتها میکوشند بدون اینکه از سوی خدا آیین و شریعتی برای آن عبادتها مقرر شده باشد. و چیزهایی میگویند که نمیدانند، پس در این امت افرادی خواهند بود که از هر دو گروه پیروی میکنند. از این رو علمای سلف مانند سفیان بن عینیه میگفتند: علمای فاسد ما مشابه یهود هستند و عابدان فاسد ما به نصاری شباهت دارند[۳].
آنچه خداوند فیصله نموده و پیامبر صلی الله علیه و سلم از آن خبر داده تحقق مییابد، اما به این معنی نیست که همهی امت اینگونه خواهند بود، چون به تواتر از پیامبر صلی الله علیه و سلم نقل شده که امت ایشان بر گمراهی اتفاق نخواهند کرد[۴].
گفتهاش: (گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم، آیا از یهود و نصاری پیروی میکنیم؟ فرمود: پس از چه کسانی؟) یهود در اینجا مرفوع میباشد که خبر مبتدای محذوف است. یعنی اینگونه بوده: «أهُمُ الیَهودُ والنصاری الذین نتبع سنتهم» یعنی آیا آنها همان یهود و نصاری هستند که ما از سنتهای آنان پیروی میکنیم؟ میگوید: «فمَن» استفهام انکاری است. یعنی غیر از آنها چه کسی است؟ و در اینجا به یهود و نصاری تفسیر شده است و در روایت ابوهریره که در بخاری آمده فارس و روم ذکر شدهاند و تضادی نیست ـ چنانکه بعضیها گفتهاند[۵]ـ چون بر حسب جایگاه پاسخ متفاوت بوده است، پس جایی که فارس و روم نام برده شدهاند آن جا قرینهای بود که به قضاوت بین مردم و سیاست ربط داشته است و جایی که گفته شده یهود و نصاری قرینهای وجود داشته که به امور ادیان مرتبط بوده است. اما وجود قرینه لازم نیست بلکه ظاهراً پیامبر صلی الله علیه و سلم خبر داده که امتش عادات، آئینها و سیاستهایی را که پیش از آن دیگر امتها میگرفتهاند انجام خواهد داد و تفسیر این امتها به بعضی از امتها، امت دیگری را نفی نمیکند، چون منظور مثال زدن است نه حصر و محدود کردن.
و مطابقت حدیث با عنوان فصل واضح است، چون امتهای پیش از ما به شرک مبتلا بودهاند، پس همین طور در این امت شرک به وقوع خواهد پیوست چنانکه مشاهده میکنیم.
(و مسلم از ثوبان روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «خداوند زمین را برایم جمع و هموار کرد و مشرق و مغرب آن را دیدم و فرمانروایی امت من به به همان اندازه که برایم هموار گردیده خواهد رسید) و دو خزانهی قرمز و سفید به من عطا گردید و از پروردگارم خواستم که امت مرا به سبب قحطسالی فراگیر هلاک نسازد و بر آنها دشمنی که جان و مالشان را نابود کند غیر از خودشان مسلط نکند، پروردگارم فرمود: ای محمد صلی الله علیه و سلم من هرگاه امری را فیصله کنم رد نمیشود، من امت تو را به قحطسالی هلاک نمیکنم و بر آنان دشمنی غیر از خودشان که جان و مالشان را نابود کند مسلط نمیکنم حتی اگر تمام کافران روی زمین علیه آنها گرد بیایند، تا اینکه آنها همدیگر را بکشند و یکدیگر را اسیر کنند»[۶].
[۱]– مناوی در فیض القدیر از شیخ الاسلام نقل کرده است:۵/۲۶۱٫
[۲]– آنچه به غیر از شیخ الاسلام نسبت داده شیخ الاسلام در اقتضاء الصراط المستقیم ۱/۱۵-۱۶_ حرستانی ذکر کرده است.
[۳]– مجموع الفتاوی ۱/۱۹۷ و فیض القدیر۵/۲۶۱٫
[۴]– نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، کتانی ص۱۶۱٫
[۵]– او حافظ بن حجر در فتح الباری ۱۳/۳۱۴ در حدیث ۷۳۲۰ است.
[۶]-صحیح مسلم:۲۸۸۹٫