دعای پیامبرصلی الله علیه وسلم پس از جمله «من کنت مولاه …» محکمترین قرینه برای اثبات این حقیقت است که در جمله مذکور «مولا» به همان معنای رایج (یعنی «دوست» و «یاور») بکار رفته است.
دعای پیامبرصلی الله علیه وسلم پس از جمله فوق چنین است:
«اللهم وال من والاه وعاد من عاداه»، یعنی: «خدایا دوست داشته باش هر که را که او را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند».
همین دعا به وضوح نشان میدهد که منظور پیامبر از «مولا» همان «دوست و یاور» بوده و جمله مورد بحث، مفهومی جز توصیه به محبت و دوستی با علی رضی اللہ عنہ نداشته است.
اگر منظور پیامبرصلی الله علیه وسلم از «مولا» همان «اولی» بود، پس از آن جمله میبایستی چنین دعا میکرد که :
«اللهم وال من آمن بأولویته وعاد من لم یؤمن بأولویته»،
یعنی:
«خدایا هر کس را که به «اولی» بودن علی رضی اللہ عنہ ایمان آورد دوست داشته باش و هر کس را که به «اولی» بودن او ایمان نمیآورد دشمن داشته باش». به عبارت دیگر اگر منظور پیامبر صلی الله علیه وسلم از جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» نصب آن جناب به امامت و جانشینی پس از خود بود، در دعای خود میفرمود: خدایا هر کس را که از او اطاعت میکند دوست داشته باش و هر کس را که از او اطاعت نمیکند، دشمن بدار.
همانطور که پیش از این هم ذکر نمودیم، استنباط اصحاب بزرگ پیامبرصلی الله علیه وسلم از این جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» وجوب دوستی و محبت نسبت به علی رضی اللہ عنہ بود و این خود قرینهای است محکم و خدشهناپذیر در اثبات اینکه پیامبرصلی الله علیه وسلم از بکار بردن واژه «مولا» معنایی جز دوست و یاور را اراده نکرده است.
باز هم تاکید میکنیم که اگر منظور پیامبرصلی الله علیه وسلم از «مولا» همان «اولی به تصرف» باشد و با این سخن بخواهد امامت علی رضی اللہ عنہ را مطرح کند، خودش بهتر از همه میداند که اینجا (غدیر خم) که عده محدودی از یاران او در کنارش هستند، جای این کار نیست و چنین امر مهم و سرنوشت سازی میبایستی چند روز قبل از آن و در مراسم حج و در حضور بیش از یکصد هزار نفر از مردم سراسر عربستان صورت میگرفت، نه اکنون (و در غدیر خم) که اکثر آن مسلمانان و بزرگان و سران قبایل عرب و بلاد مسلمین متفرق شده و راهیِ شهر و دیار خود شدهاند و اگر منظور پیامبرصلی الله علیه وسلم از حدیث غدیر خم، نصب علی رضی اللہ عنہ به امامت و جانشینی پس از خود بود، بعد از واقعه غدیر خم و در مدینه نیز حداقل یکبار به این موضوع اشاره میکرد و آن را مورد تاکید قرار میداد.
اما حتی در آخرین سخنرانیاش که یک هفته قبل از رحلت ایراد فرمود، کمترین اشارهای به آن موضوع نکرد و همین نشان میدهد که منظور آن حضرت از جمله «من کنت مولاه …» مطرح کردن «اولویت» علی رضی اللہ عنہ و نصب آن حضرت به امامت و جانشینی پس از خود نبوده است. اکنون بهتر میفهمیم که در واقعه غدیر خم، نه خداوند خطا کرده است، نه پیامبرصلی الله علیه وسلم و نه اصحاب بزرگ پیامبرصلی الله علیه، بلکه در اینجا این عالمان شیعه هستند که خطا کردهاند؛
زیرا با تفسیر غلطی که از جمله پیامبرصلی الله علیه وسلم کردهاند، بطور ناخواسته، خدا پیامبرصلی الله علیه وسلم و هزاران نفر از اصحاب بزرگ و با ایمان و وفادار پیامبر را خطا کار معرفی کردهاند. خطای خداوند این است که آیه تبلیغ را در مراسم حجه الوداع (که بیش از یک صد هزار مسلمان در آن حضور داشتند) نازل نکرد و بعد از اینکه اکثر این مسلمانان برای بازگشت به شهر و دیار خود از پیامبر خداحافظی کرده و متفرق شده بودند تازه یادش افتاد که باید فرمان نصب علی رضی اللہ عنہ به امامت را صادر کند. اشتباه پیامبرصلی الله علیه وسلم هم این بود که
اولاً با صراحت سخن نگفت
و ثانیاً با بکار بردن واژه «مولا» به جای «اولی» که خلاف قواعد زبان عرب است (و اگر هم نباشد کاملاً استثنایی است) بسیاری از انسانهای بیگناه را به اشتباه انداخت.
و ثالثاً بعد از واقعه غدیر، گویا فراموش کرده بود که در این روز، فقط عده محدودی از یاران آن حضرت همراهش بودهاند و بسیاری از مردم عربستان (حتی در مدینه) از این واقعه خبر ندارند و ممکن است بعد از او در میان امت، در مورد امامت و رهبری جامعه مسلمان، اختلاف و درگیری رخ دهد و به اسلام ضربه وارد شود و همین فراموشی مانع از آن شد که چنین مطلب مهمی را با نامه و یا بصورت شفاهی به اطلاع سایر مسلمانان و بزرگان عرب و سران قبایل برساند و یا حتی در آخرین سخنرانیاش یادی از این موضوع مهم بکند. اشتباه هزاران نفر از اصحاب پیامبر هم این بود که از میان آنها حتی یک نفر منظور پیامبرصلی الله علیه وسلم را آنگونه که شیعه میفهمد نفهمید.
اما سوال این است ؟
آیا واقعاً خدا و پیامبر و اصحاب آن حضرت اشتباه کردهاند یا عالمان شیعه
قضاوت نهایی را به عهده خواننده اندیشمند میگذاریم.