برده داری در اسلام، شرحی آسان (۲)

در جواب سؤال دوم می توانیم سه جواب در نظر بگیریم:

الف) همه را آزاد می نمود و برده داری را به طور کلی یکدفعه لغو میکرد.
ب) راه و رسم برده داری را مانند گذشته ادامه میداد.
ج) با سیاست و روشن بینی به مرور آنرا ریشه کن میکرد.

گزینه اول که مقدور نبود، اما چرا؟

آقای منتسکیو دلیل آنرا اینگونه به ما می گوید:

آزاد کردن عده بی شماری ازغلامان به وسیله وضع یک قانون خاص، به مصلحت نبود، زیرا موجب اختلال
نظم اقتصادی جامعه می گردید و حتی معایب سیاسی و اجتماعی زیادی در پی داشت؛ مثلا در «ولسینی»
هنگامی که غلامان آزاد شدند، حق رأی دادن در انتخابات پیدا کردند و حائز اکثر آراء گردیدند و قانونی وضع

نمودند که به موجب آن، هر کس از افراد آزاد عروسی کند، یکی از غلامان آزاد شده باید در شب اول عروسی با
دختر تازه عروس بخوابد و شب دوم او را تسلیم داماد کند. وانگهی، ازدیاد غلامان آزاد شده نیز اسباب زحمت
بود، زیرا این گونه اشخاص که قبلا غلام و برده بودند، قادر به تأمین معاش خود نبودند، بنابر این سربار حکومت
و جامعه می شدند و حکومت باید معاش آنان را تأمین می کرد … .۱

آقای ویل دورانت در «تاریخ تمدن» نیز در توجیه عدم لغو برده داری در گذشته ، می گوید:

شاید کسی آرزو کند که ای کاش آوگوستوس، به جای محدود کردن آزادی بردگان، برده داری را محدود
کرده بود. اما در آن عهد برده داری امری مسلم بود، و مردم آن عهد از تصور نتایج اقتصادی و اجتماعی آزادی
دسته جمعی و یکجای غلامان به وحشت دچار می شدند. همچنان که کار فرمایان زمان ما از تنبلی، که ممکن
است از تأمین کارگران ناشی شود، در هراسند.۲

دوستان عزیز شما بفرمائید ، این همه کنیز و برده را باید چکار می کردند؟

نه شغلی داشتند ،نه خانه ای داشتند ،نه تخصص خاصی داشتند … واقعا ورود یکباره این همه انسان به
جامعه معزل بزرگی بود.

علاوه بر آن ،همیشه به چشم انسان های درجه سه و چهار با آنها رفتار می شد ، طبق مثال جناب
منتسکیو برای خالی کردن عقده هایشان فرصت جبران برایشان پیش می آمد.
گزینه دوم هم مقدور نبود!

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …