سوال اول:
این چهار داستان چه ارتباطی با هم دارند؟ چرا ما هر روز جمعه این سوره را تلاوت می کنیم؟ این چهار داستان از فتنه های اساسی در زندگی انسان سخن می گوید: فتنه دین ، فتنه مال، فتنه علم ، فتنه قدرت و سلطه. در خلال این داستان ها می آموزیم که چگونه خود را از این فتنه ها رهایی بخشیم و خویشتن را در غار رحمت یا همان پناهگاه الهی قرار دهیم. قرائت این سوره در پایان هر هفته سبب متذکر شدن ما انسان ها از این فتنه ها در زندگی دنیا می شود، گویا می خواهد تا هر هفته با تلاوت این سوره و یاد آور شدن قصه های آن، ما را در مقابل این فتنه ها واکسیناسیون کند. همان طور که گفتیم این چهار داستان از فتنه های اساسی در زندگی انسان سخن می گوید و مادامی که فرد راه های پیشگیری از آن را دائما متذکر می شود خطر افتادن در آن بسیار کمتر خواهد بود.
سوال دوم:
این سوره چه ارتباطی با مسیح دجال دارد؟ و چگونه ما از این فتنه مصون می دارد؟ همه ما می دانیم فتنه ی دجال فتنه ی بسیار بزرگ است همان طور که در حدیث آمده است بین خلقت آدم تا قیام قیامت، فتنه ی بزرگتر از آن نخواهد بود، و فتنه هایی که دجال به همراه دارد از چهار فتنه ی گفته شده در سوره کهف خارج نیست:
۱- دجال مردم را در دینشان به فتنه می اندازد و از آنان می خواهد تا به جای الله ، او را عبادت کنند، قرآن نیز به این فتنه در خلال داستان اصحاب کهف اشاره نموده، و ایستادگی ایشان را در مقابل کفر را ستوده است سپس طریق رهایی از آن را نیز متذکر شده است.
۲- دجال با مال و ثروت اش مردم را به طرف خود می کشاند و آنها را می فریباند، اینجاست که با یادآور شدن داستان صاحب دو باغ ، راه های نجات از این فتنه را برایمان متذکر می شود.
۳- دجال در علم نیز مردم را می فریباند وی با بیان اخبارهای شگفت زده ، انسان های زیادی را به طرف خود می کشاند. در داستان موسی و خضر می خوانیم که آن چه که خضر داشت از جانب خداوند بود نه خویشتن؛ (فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَهً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا) (پس بندهای از بندگان صالح ما را (به نام خضر) یافتند که ما او را مشمول رحمت خود ساخته و از جانب خویش بدو علم فراوانی داده بودیم) ( کهف:۶۵). در حالی که دجال همه ی آنها را به خود نسبت داده، و آن را از جانب خود می داند. پس فرق بین آن دو واضح و مشخص است، انسان ایمان دار هر چه دارد را از جانب الله می داند ولی انسان بی ایمان این گونه نیست و همه آنچه را دارد دستاورد خود می داند.
۴- دجال با قدرت و سلطه ی خویش بر زمین، بسیاری از انسان ها را تحت سیطره ی خود در می آورد، که با به کار گرفتن اندرزهای داستان ذو القرنین می توان خود را از این فتنه نیز رهایی بخشید.
پس هر فرد مسلمانی با قرائت سوره کهف و اندیشیدن در مفاهیمش ( به ویژه این چهار قصه) می تواند خود را از فتنه ی دجال مصون دارد.