۱-طاغوت حکم ۲-طاغوت عبادت ۳-طاغوت اطاعت و دنباله روی.
طاغوت ها زیاد هستند، اما سرانشان، پنج تا هستند:
یک: شیطان که برای پرستش غیر الله دعوت میکند: الله میفرماید:
﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴾ [یس:۶۰]
«ای آدمیزادگان! مگر من به شما سفارش ننمودم و امر نکردم که اهریمن را پرستش نکنید، چرا که او دشمن آشکار شما است»؟
شیطان بزرگترین طاغوت است که همیشه تلاش میکند انسان را از طاعت الله دور نماید. بسیاری از انسان ها نیز شریک شیطان هستند در این که مردم را از پرسش الله منحرف مینمایند و این انسان ها نیز طاغوت هستند.
دوم: آن حاکمی که احکام را عوض مینماید و تغییر میدهد. الله میفرماید:
﴿ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن یَکْفُرُواْ بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِیداً ﴾ [نساء: ۶۰]
« آیا ندیده ای کسانی را که گمان میکنند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل شده است؛ ایمان آورده اند، (ولی) می خواهند برای داوری نزد طاغوت (و حکام سرکش) بروند با آن که به آنها دستور داده شده که به او کفر ورزند، و شیطان می خواهد گمراه شان کند، (و به) گمراهی دوری (بیفکند)».
از امثال این طواغیت میتوان به سران دولتها و حکومتها و امیرانی که حکم شریعت را کنار زده اند و در عوض آن، قانونهای وضعی و احکام عرفی و تقلیدی عشائری را قرار داده اند، اشاره کرد. یا حکمهای شریعت را از کار انداخته اند و میبینیم که حدود گناهها و جهاد و زکات را از کار انداخته اند.
سوم: هر کسی که حکم به غیر آنچه بنماید که الله آن را نازل نموده است. الله میفرماید:
﴿وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ ﴾ [مائده: ۴۴]
«و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده است حکم نکند، کافر است».
ابن قیم رحمه الله میفرماید: «ومن حاکم خصمه إِلى غیر الله ورسوله فقد حاکم إِلى الطاغوت، وقد أمر أن یکفر به، ولا یکفر العبد بالطاغوت حتى یجعل الحکم لله وحده».[۱]
ترجمه: «کسی که خاصمش (کسی که با او اختلاف پیدا کرده) را به سوی حکم غیر الله و رسولش به محاکمه ببرد، پس قطعا حاکم به سوی طاغوت است. و قطعا امر بدان داده شده است که باید به طاغوت کافر گردد و هیچ بندهای کفر به طاغوت نکرده است، تا اینکه حکم دادن و داوری برای الله یگانه قرار میدهد».
اگر هر حاکمی یا قاضی در بین طرفین متنازع و درگیر به غیر آنچه که الله نازل نموده است حکم نماید، به عنوان مثال حکم به قوانین وضعی بشری یا عرفی و عادتی جامعه یا عقل بشری خود بنماید، آن شخص مرتد گشته است و طاغوت محسوب میگردد.
همچنین همۀ کسانی که حکم هایشان را نزد آن حاکمانی میبرند که حکم به غیر آنچه که الله نازل نموده است میکنند، آن طرفین متنازع نیز کافر شده اند. الله میفرماید:
﴿فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیماً ﴾ [نساء: ۶۵]
«نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمی آورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را داور قرار دهند، و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند».
چهارم: کسی که ادعای علم غیب داشته باشد. الله میفرماید:
﴿ قُل لَّا یَعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ﴾ [نمل:۶۵]
«بگو: در آسمانها و زمین جز الله هیچ کس غیب نمیداند و (آن معبودان باطل) نمیدانند که کی برانگیخته میشوند».
پس کسی که ادعا کند که غیب میداند، طاغوت است؛ زیرا خودش را مانند الله فرض نموده است و در یکی از صفات ربوبیت الله منازعه نموده است. الله میفرماید:
﴿ وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ﴾ [انعام: ۵۹]
«گنجینه های غیب و کلید آنها در دست خدا است و کسی جز او از آنها آگاه نیست».
و می فرماید:
﴿ عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَداً﴾ [جن: ۲۶]
«داننده غیب خدا است و هیچ کسی را بر غیب خود آگاه نمیسازد».
هرکسی ادعای این را بکند که خودش یا دیگری غیب میداند، در این صورت قرآن را تکذیب نموده است و واجب است بر مسلمان که خود را از کسانی که ادعای غیب دارند، حفظ نمایند؛ مانند ساحران، کاهنان و فال گیران. همچنین باید خودش را محفوظ بدارد از هر چیزی که آنان میگویند و به آنها باور ننماید.
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده اند: «من أتی عرافاً فسأله عن شیء، لم تقبل له صلاه أربعین لیله».[۲]
ترجمه: «هر کس پیش غیب گویی برود و راجع به چیزی از او سؤال کند، نماز چهل شبانه روزش پذیرفته نمی شود».
امام احمد و ابوداود و ترمذی نیز از ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم روایت میکند، میفرماید: «مَنْ أَتَى کَاهِناً أَوْ عَرَّافاً فَصَدَّقَهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ».[۳]
ترجمه: «کسی که نزد کاهن برود، و آنچه بگوید قبول کند، به تحقیق به دین و قرآن محمد کافر شده است».
پنجم: هر کسی که هر نوع عبادتی برایش صورت گیرد و خودش نیز بدان راضی باشد یا از مردم بخواهد که هر نوع عبادتی برای او انجام بدهند. یا اینکه از مردم بخواهد که برای غیر الله عبادت انجام دهند. الله میفرماید:
﴿ وَمَن یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ﴾ [انبیاء: ۲۹]
و هر کس از آنها بگوید: «همانا من به جای او معبود هستم» پس سزای چنین کسی را جهنم میدهیم، و ستمکاران را این گونه سزا میدهیم.
عبادت نمود فقط حق الله است، و برای هیچ کس جایز نیست که از مردم بخواهد که برایش عبادت انجام شود یا بخواهد که عبادت برای غیر الله انجام شود.
هر کسی این کار را انجام بدهد یا انجام ندهد ولی راضی باشد که برای غیر الله عبادت صورت بگیرد، آن شخص طاغوت است.
ابن عطیه میفرماید: «قال بعض العلماء: کل ما عبد من دون الله فهو طاغوت.قال القاضی أبو محمد: وهذه تسمیه صحیحه فی کل معبود یرضى ذلک کفرعون ونمرود ونحوه، وأما من لا یرضى ذلک کعزیر وعیسى».[۴]
ترجمه: «بعضی از علما گفته اند: همۀ کسانی که به غیر از الله عبادت میشوند، طاغوت هستند. قاضی ابو محمد گفته است: این نام گزاری نیز صحیح است، برای هر معبود و ستایش شده ای که خودش بدان راضی باشد مانند فرعون و نمرود. اما آنانی که بدین عبادت راضی نیستند (این نام گزاری برای آنان جایز نیست) مانند عیسی و عزیر».
این پنج مورد از سران طاغوت هستند که شیخ محمد بن عبدالوهاب در یکی از رسالههایش در مورد آن سخن فرموده اند.
اما امروزه طاغوتها بیشتر از این موارد هستند. مانند: مجلس قانون گزاری، پارلمان که قانون وضعی و بشری وضع مینمایند و اینان مردم را برای حکم نمودن به این قوانین شیطانی ملزم میکنند که حکمی غیر از حکم الله است.
یا از جمله موارد دیگر میتوان به سازمان ملل و مجلس امنیت بین الملل و محاکم به نام عدل بین المللی اشاره کرد.
همه این موارد میخواهند که عبادت و طاعت برای غیر الله صورت گیرد و از مردم میخواهند این قوانین را اتباع نمایند و حکم به غیر شریعت الله بکنند.
نوع دیگری از طاغوتهای امروز،ی وزرات امنیت، آسایش، دفاع، داخلی و… کشورها هستند. اینان در جنگ با شریعت الله هستند و حکم محاکم کفری را تنفیذ و اجرا میکنند و از قوانین وضعی ساخته بشر اتباع میکنند.
نوع دیگری از طاغوت، بت دموکراسی و بت قوم پرستی نژادپرستی و وطنی است و به غیر از این موارد، باز هم انواع دیگری از طاغوت وجود دارند.
[۱]– طریق الهجرتین وباب السعادتین۱/۳۷
[۲]– مسلم ۷/۳۷٫
[۳]– ابوداود ۴ / ۱۴، به لفظ فقد برئ بدل، و احمد فی مسند ۲ / ۴۸، بلفظ قد برئ، والترمذی فی سننه ۱ / ۱۶۴، و ابن ماجه فی سننه ۱ / ۲۰۹، والدارمی فی سننه ۱ / ۲۷۵ و ۲۷۶، و البخاری فی التاریخ الکبیر ۳ / ۱۶ و ۱۷، کلهم از حدیث ابی هریره – رضی الله عنه
[۴]– المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز۱/۳۴۴