نوع دوم: احکامی که خدای متعال آنها را در قرآن خود بازگو کرده و یا رسول خدا ج آنها را در سنّت خویش ذکر کرده است و در شریعت ما دلیلی وجود دارد بر آن که این احکام در مورد ما نسخ شدهاند، یعنی خاص امتهای سابق بودهاند؛ علما اتفاقنظر دارند که این احکام در مورد ما مشروعیت ندارند؛ مانند این آیه که میفرماید: ﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَهً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ١۴۵ وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَایَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِکَ جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ١۴۶﴾ [الأنعام: ۱۴۵-۱۴۶]، «بگو: در آنچه که بر من وحی شده است، چیزی را بر خورندهای حرام نمییابم، مگر مردار، خونِ روان و گوشتِ خوک که همهی اینها ناپاک هستند و گوشتی که به نام غیر خدا سر بریده شده باشد؛ ولی اگر کسی وادار گردد بدون آن که علاقهمند به آنها باشد و از اندازهی ضرورت تجاوز کند، گناهی بر او نیست، چه پروردگار بس آمرزنده و مهربان است. بر یهودیان هر ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند تنها پیهها و چربیهای آنها را حرام کردیم، مگر پیهها و چربیهای که بر پشت اینها یا در اندرونه قرار دارد و یا پیهها و چربیهایی که آمیزهی استخوان گردیده است. این هم پادافَرِه ایشان در برابر ستمگریشان بود که بدانان دادیم و ما راستگوییم». نیز، مانند این حدیث که رسول خدا ج میفرماید: «غنایم برای من حلال شده و برای کسی پیش از من حلال نبوده است». ملاحظه میشود که آیه بر تحریم اشیایی دلالت دارد که بر ما حرام نیست، بلکه حلال است و حدیث بر حلالبودنِ غنایم برای مسلمانان و حلالنبودنِ آن برای امتهای سابق دلالت میکند.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …