اگر امکان ترجیح وجود داشت، به راجح عمل میشود، در این حالت نیز اضطراب از حدیث منتفی میشود.
مثلا اختلاف روایات در حدیث بُریرهل؛ هنگامی که او آزاد گشت پیامبر ج وی را بین ماندن با شوهرش یا جدایی از او مخیر گردانید؛ حال (سوالی مطرح میشود که) آیا شوهر او آزاد بوده یا برده؟[۱]
اسود از عایشهل روایت کرده که او آزاد بوده است، ولی عروه بن زبیر وقاسم بن محمد بن ابو بکر از عایشهل روایت کردهاند که او برده بوده، در اینجا روایت آنها بر روایت اسود ترجیح داده میشود، زیرا آنها از نزدیکان بریره بودند و در حقیقت بریره خالهی عروه و عمهی قاسم است در حالی که اسود نسبت به بریره بیگانه است و علاوه بر آن در روایت او انقطاعی وجود دارد.[۲]
[۱]– در روایت مسلم آمده که شوهر او برده است: مسلم (۱۵۰۴) کتاب آزاد سازی برده. و در روایت بخاری آمده که او آزاد بوده است: بخاری (۶۷۵۱) کتاب فرائض، ۱۹- باب میراث فرد گم شده. حَکم گفته: شوهر او آزاد بود. و بخاری میگوید: گفتهی حکم مرسل است. و در (۶۷۵۴) کتاب فرائض نیز روایت کرده است. سپس میگوید: اسود گفته: شوهر او آزاد بوده است و بخاری در مورد قول او میگوید: گفتهی اسود منقطع است. و قول ابن عباس که گفته او برده است صحیحتر است.
[۲]– بدین ترتیب چون روایت منقول از عروه و قاسمب بر روایت اسودس ترجیح داده میشود، پس حدیث از اضطراب خارج میشود.
اساسا هرگاه حدیث مضطرب بود؛ ابتدا سعی در ترجیح یکی از روایت داریم و به راجح عمل میکنیم، اگر ممکن نبود؛ سعی میکنیم بین آنها توفیق و جمع حاصل نماییم و در عوض به همهی روایات عمل میکنیم، و اگر باز ممکن نبود؛ به هیچکدام از آن روایات عمل نمیشود.