اعتدال و عوامل خروج از آن (۳)

در پست های قبلی پیرامون اهمیت اعتدال و دوری از فراط و تفریط مطالبی ارائه شد. حال در این پست می خواهیم به عوامل خروج از اعتدال بپردازیم؛ این که چه عواملی باعث می شود شخص دچار افرط و تفریط می شود. اولین عامل خروج از اعتدال “پیروی از هوی و خواهشات نفسانی” است.
قبل از این که به توضیح این بپردازم لازم دانستم که با انواع نفس آشنا شویم.
انسان دارای چهار نفس است:
«مطمئنه»: نفس “مطمئنه” نفسی است که پروردگار خودش را شناخته و به سوی او، اسماء نیک او، صفات عالی، وعده، وعید، بهشت، وحدانیت او اطمینان حاصل کرده و یقین دارد که معبود بر حقی جز الله نیست. نفس “مطمئنّه” نفس تکامل یافته ای است که نفس امّاره را رام خود کرده است و به مقام تقوای کامل و احساس مسؤلیّت رسیده است و به آسانی دچار لغزش نمی شود.
الله متعال می فرماید: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ»: (ای انسانِ آسوده خاطر). “که در پرتو یاد خدا و پرستش الله، آرامش به هم رسانده ای و هم اینک با کوله باری از اندوخته طاعات و عبادات ، در اینجا آرمیده ای”.
«لوّامه»: نفسی که از آن به عنوان وجدان اخلاقی نیز یاد می کنند، نفس بیدار و آگاهی است که گاهی لغزش پیدا می کند و مرتکب گناه می شود امّا هرچه زودتر به خود می آید و به مسیر سعادت باز می گردد و به ملامت و سرزنش آدمی می پردازد و او را توبه می دهد.
الله متعال می فرماید: «لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَهِ، وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ»: (سوگند به روز قیامت و سوگند به نفس سرزنشگر).
«امّاره»: نفس دیگری به نام آثمه (عصیانگر) وجود دارد. ویژگی این نفس این است آنچه را که الله متعال آن را تحریم کرده است،انجام می دهد. نفس امّاره همیشه انسان را به بدی ها و زشتی ها فرا می خواند و زشتی ها را برای او خوب جلوه می دهد.
الله متعال می فرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ»: (من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که نفس به بدی ها می خواند، مگر نفس کسی که پروردگارم به او رحم نماید بی گمان پروردگارم دارای مغفرت و مرحمت فراوانی است).
:«زکیّه»: نفس “زکیه” نفسی است که از هر آلودگی، عیب و از هر صفت زشتی پاک باشد. نفس زکیه نفسی است که وظایف خودش را به خوبی انجام می دهد و هر آنچه که به سود و فایده آن باشد بدون ضایع کردن حق کسی یا ظلم به کسی می گیرد.
الله متعال می فرماید: «…قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّهً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُّکْراً»: (گفت: آیا انسان بی گناه و پاکی را کشتی، بدون آن که او کسی را کشته باشد ؟ واقعاً کار زشت و ناپسندی کرد).
به این ترتیب نفس “زکیّه” کینه و حسد و ظلم نمی ورزد و از حدود خود تجاوز نمی کند و بسیار بخشنده و نیکوکار می باشد و صلح را دوست داشته و از دشمنی و ظلم بیزار است. نفس زکیه در آیات فراوانی به آن اشاره شده است.
نفس، دشمن قوی هست و در حقیقت خواهشات نفسانی و شیطان همواره انسان را به سوی پیروی از خواهشات نفسانی دعوت می کنند.

در واقع پیروی از هوای نفس انسان را از اعتدال خارج می کند و کسی که به تکبر، حسد، دروغ، کینه و سایر رذائل اخلاقی مبتلا می شود دچار افراط و تفریط می شود و این رذائل سبب به وجود آمدن مشکلات اجتماعی و خانوادگی می شود.
پیروی از خواهشات نفسانی در هر اموری سبب انحراف می شود حتی در بحث احکام و مسایل شرعی پیروی از هوی نفس سبب انحراف و گمراهی می شود و معمولا بدعت هایی که در دین به وجود می آید توسط افرادی است که گرفتار خواهشات نفسانی هستند در نتیجه برای اثبات عمل خودشان دلایلی را می سازند و سپس به دلیلی که به آن تمسک جستند اعتماد می کنند و بعد به استناد به همان دلیل می پردازند و با آن دلایل غیر معتبر با سایر مذاهب و تفکرات اسلامی به مجادله می پردازند و برخی هم با فهم خودشان از نصوص صحیح برداشت های غلط می کنند در نتیجه از اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفریط می شوند.
الله متعال در مورد کسانی که از هوی و خواهشات نفسانی پیروی می کنند این چنین می فرماید: «أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً، أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً» (فرقان/۴۳و۴۴): (آیا دیدی کسی که هوی و هوس خود را معبود خویش می کند، آیا گمان می کنی که بیشتر آنان می شنوند یا می فهمند؟ ( نه ! آنان تفکّر و تعقّل ندارند). ایشان همچون چهارپایان هستند، و بلکه گمراه تر).

🏼نویسنده: امید خزاعی

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …