-
عدل و انصاف: در این راستا نباید نسبت به مخالفان بیانصافی کرد و همچون آنها از در دروغ و بهتان وارد شد. خدای متعال، میفرماید: ﴿وَلَا یَجۡرِمَنَّکُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰ﴾ [المائده: ۸]. یعنی: «بغض (و غرض ورزی و دشمنی) قومی، شما را بر آن ندارد که (با ایشان) به عدل و انصاف عمل نکنید؛ (بلکه) دادگری نمایید که دادگری (بویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر است».
عدل و انصاف، با تمام فرقهها و حتی غیرمسلمانان، نیک و پسندیده است؛ هر کس هم که بر هواداران منهج سلفی، دروغ میبندد، حساب و کتابش با خداست و خداوند، نیرنگ چنین شخصی را به خودش بازمی گرداند. خداوند عزوجل میفرماید: ﴿وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُفۡتَرِینَ﴾ [الأعراف: ۱۵۲].
خدای متعال، در این آیه روشن میکند که خشم الهی و رسوایی در دنیا دامنگیر کسانی میشود که بر خدا دروغ میبندند.
-
قضاوت به ظاهر و دوری از اظهارنظر درباره باطن افراد: تنها خدای دانا از هر نهان و آشکار، از درون افراد باخبر است. البته در صورت وجود شواهد و قراین کافی میتوان به خاطر مصالح دعوت از رویکرد نادرست افراد برحذر داشت؛ هرچند شواهد و قراین موجود، صلاحیت کافی برای اظهارنظر درباره فرد را فراهم نیاورد، اما میتواند دلیل کافی برای دوری از چنین فردی باشد و این، مفهوم گفته عمر بن خطاب است که: «خود را به سوءظن از مردم حفظ کنید». چنین سخنانی از حسن بصری و مطرف بن عبدالله نیز روایت شده است. مشهور است که میگویند: «از برادر تنی خودت هم ایمن مباش». البته باید در این راستا آگاهانه عمل کرد تا این رویکرد به سوءظن حرام نینجامد.
-
عدم مبالغه و غلو: پرواضح است که تمام احکام و دستورات دینی، در یک حد و میزان نیستند؛ برخی از احکام، اجماعی هستند و در آنها هیچ اختلافی وجود ندارد؛ در برخی از احکام نیز اختلافات اندکی وجود دارد و اختلاف در بعضی احکام نیز بسیار شدید است. هر یک از این احکام، جایگاه خودش را دارد و شایسته نیست که همه را در یک میزان و اندازه قرار دهیم و مسایل اختلافی را همچون مسایل مورداجماع قلمداد کنیم و یا مسایل مشهور و جاافتاده در جامعه را بطور قطع جزو احکام دینی بدانیم؛ همچنانکه نمیتوان همه مردم را به پذیرش یک دیدگاه در مسایل اجتهادی مجبور کرد.